در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یکی از افسران اداره آگاهی بود. گفت جسدی در بومهن کشف شده که نیاز به بررسی دارد. نمیخواستم با حرف ناخوشایند روز خانوادهام را خراب کنم. بنابراین به بهانه این که باران میبارد و نمیشود برویم برگشتیم. همسر و فرزندانم را مقابل خانه پیاده کردم و خودم به سمت بومهن حرکت کردم.
چند ساعت طول کشید تا برسم. باران شدیدی میبارید و نمیشد همه راه را با ماشین رفت. به ناچار کنار جاده ماشین را رها کردم و از منطقه صعبالعبور رد شدم و به محل رسیدم. تخته سنگ بزرگی آنجا بود که گفته میشد جسد زیر آن است و ماموران کلانتری هم بالای سر این تخته سنگ حاضر شده بودند. ماموران آگاهی هم آمدند و تلاش برای بیرون آوردن جسد از زیر تخته سنگ آغازشد. هوا تاریک شده بود و ما نیاز به نور داشتیم تا جسد را بیرون بکشیم. از ماموران خواستم تا نورافکنهایی که آوردهاند را روشن کنند. در این حین ماموران متوجه شدند یادشان رفته آنها را شارژ کنند و نورافکنها روشن نمیشود. در آن تاریکی شب نمیشد کاری کرد و چارهای نداشتیم جز این که تاصبح صبر کنیم یا از راه دیگری این نور را تامین کنیم.
به همراه ماموران مدتی منتظر ماندیم و گشتیم تا شاید کسی را پیدا کنیم و از ماشینش نوری بگیریم. در حال گشتن بودیم که یکدفعه تراکتوری را دیدم. راننده آن در حال انجام کار کشاورزی بود. از او خواستیم در این راه کمکمان کند. من به عنوان بازپرس پرونده خودم را به او معرفی کردم و گفتم اگر به ما کمک نکند ممکن است مدارک جرم از بین برود و دیگر نتوانیم قاتل را شناسایی کنیم. او هم بدون هیچ معطلی تراکتور را آورد و چراغهای آن را روشن کرد. این چراغها درست مثل نورافکن عمل میکرد. بلافاصله کارمان را شروع کردیم و توانستیم عمق گودال را ببینیم و جسد را از آنجا بیرون بکشیم. ضربات متعددی بر بدن مرد کشته شده وارد شده بود. او توسط ماموران بررسی صحنه جرم به پزشکی قانونی انتقال یافت و من هم دستورات لازم را برای شناسایی هویت این مرد و قاتل دادم.
بعد از پایان کار خواستم به مرد کشاورز پول بدهم چون او چند ساعت کارش را به خاطر ما رها کرده بود و ما قانونا و شرعا وظیفه داشتیم جبران کنیم. هرچه اصرار کردم بابت چند ساعتی که معطل شده است از ما پول بگیرد تا جبران شود قبول نکرد و گفت ما مسلمانیم و باید به همدیگر کمک کنیم.
مرد کشاورز با همان روح پاک و لطیفش کمک کرد تا جسد بیرون آورده شود و بعد از چند روز تحقیق متوجه شدیم جسد متعلق به مردی است که در همان اطراف زندگی میکرد و قربانی یک انتقامگیری شده است.
ما قاتل را بازداشت کردیم و باید بگویم اگر کمک مرد کشاورز نبود، مدارک جرم از بین میرفت و هرگز قاتل بازداشت نمیشد. یادم میآید مرد کشاورز ما را از آن راه سخت عبور داد و با تراکتورش تا نزدیک ماشین رساند. نیمهشب بود که به خانه رسیدم. در آن باران و سختی، اما آن روز مرد کشاورز درس بزرگی به من داد و یاد گرفتم سختکوشتر از قبل باشم. همچنین فهمیدم که برای کشف حقیقت، خداوند همیشه یاور انسانهاست و حتی در سختترین شرایط راهی برای رسیدن به واقعیت برای ما باز میکند.
قاضی حسین شاملو
مستشار دادگاه کیفری استان تهراندر گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین: