![خطر پرتوهای فرابنفش، آلاینده ازون و گرمای بیسابقه | چرا کمیته اضطرار تشکیل نمیشود؟](/files/fa/news/1403/5/5/1236632_213.jpg)
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
2 برادر او ازدواج میکنند و صاحب فرزند میشوند و نهایتا خانواده آنها به یک خانواده بزرگ 16 نفره تبدیل میشود که همگی در یک خانه و در شرایطی نهچندان مساعد زندگی میکردهاند. بعد از مدتی پدر خانواده تصمیم میگیرد داراییهای خود را بین فرزندانش تقسیم کند تا اختلافی بینشان پیش نیاید.
پدر اما سخت در اشتباه بود. نارضایتی شهرزاد از سهمی که پدر برای او در نظر گرفته باعث شد اختلافات شدیدی میان او و خانوادهاش بویژه برادرش به وجود بیاید.
شهرزاد که سوء سابقه کیفری نیز داشته و چند مورد قاچاق کالا و مواد مخدر در سابقه خود دارد، ادعا میکند برادرش در یکی از کارهای خلافی که همدست هم بودهاند، پولش را خورده و خانه خریده. خانواده اما به گفته شهرزاد طرف برادرش را میگیرند. همین موضوع جرقهای میشود با آتشی که دامان همه خانواده از جمله 3 فرزند بیگناه برادرش را میگیرد.
شهرزاد در دفاعیاتش ابراز پشیمانی نکرده و گفته تنها از مرگ مادرش ناراحت است، چراکه میخواسته او را زخمی کند، اما مادرش جان خود را از دست داده.
او گفته اگر زمانی از زندان آزاد شود به سراغ برادرش خواهد رفت تا او را بکشد، چراکه مقصر اصلی اوست و هرگز نمیتواند او را ببخشد. او که متاهل است و خود با همسرش اختلافات زیادی داشته میگوید که از نظر ناموسی هم به برادرش شک داشته است.
مهدی احمدی، جامعهشناس
رفتار خشونتآمیزی که متهم این پرونده از خود بروز داده بیشک ناگهانی نبوده و پیشزمینه داشته است. سرچشمه رفتار خشونتبار این فرد را باید در کودکی، نوجوانی و خانواده او جست. شهرزاد فرزند خانوادهای پرجمعیت و فقیر بوده که در شرایط نامساعدی زندگی میکردهاند و در نوجوانی او شاهد پدیده مهاجرت هستیم که خود یکی از عوامل اصلی در ایجاد بستر جرمساز به شمار میرود. او زمانی هم که به شهر بزرگی مهاجرت میکند، در حاشیه شهر زندگی میکند. در شرایطی قرار میگیرد که ترس از شناختهشدن ندارد. با آنومی فرهنگی روبهروست. هنجارها در جامعهای که تازه وارد آن شده متفاوت است. احتمالا تحصیلات درست و حسابی نداشته و نتوانسته شغلی برای خودش دست و پا کند. زندگی در محیطی که خرده فرهنگهای بسیاری دارد، مانند حاشیه شهر باعث شده ترس از شناختهشدن در او از بین برود و فقر و جوانی و بیکاری دست به دست هم داده تا شهرزاد دست به قاچاق بزند. زمانی که او دستگیر و زندانی شده و به قول معروف سابقهدار شده، نقطهعطفی در زندگی او بوده است. چراکه از آن پس، برچسب یا انگ سابقهدار بودن و قاچاقچی بودن را با خود داشته است. علاوه بر آن، این مرد در 32 سالگی زندگی خود را از دست رفته میبیند؛ چراکه با همسرش اختلافات شدیدی دارد. با سایر اعضای خانوادهاش نیز رابطه خوبی ندارد. احساس میکند برادرش حقش را خورده و پدر و مادرش نیز در حقش اجحاف کردهاند. ما به درستی نمیدانیم پدر شهرزاد میان او و برادرش فرق میگذاشته یا به چه میزان به او ارث داده است. آنچه میدانیم احساس و طرز فکر شهرزاد است که زندگی خود را از دست رفته میبیند. او احساس میکند برادرش به او خیانت کرده و پدر و مادرش هم به جای پشتیبانی از او جانب برادرش را گرفته و او را از حقش محروم کردهاند. در چنین شرایطی شهرزاد دلش میخواهد حقش را از همه بگیرد، چرا که او و همسرش اختلاف دارند و او پول ندارد و در شرایط سختی زندگی میکند، در حالی که برادرش 3 فرزند دارد و شاد است و خانوادهاش هم از او پشتیبانی میکند. شهرزاد خانه ندارد، برادرش هم خانه دارد و هم سهمالارث بیشتر است. شهرزاد با رفتار پرخشونتی که از خود بروز داده، نشان داده که سرشار از خشم است و خواسته به هر طریقی که میتواند انتقام خود را بگیرد.
مریم رامشت، روانشناس
خلاف آنچه انتظار میرود، متهم این پرونده ذرهای احساس پشیمانی نمیکند. او گفته که حاضر است حتی اگر از زندان بیرون آمد و اعدام نشد، برادرش را نیز به قتل برساند. آنچه در این پرونده بارز است احساس انتقامی است که در فرد رشد پیدا کرده است. این اتفاقی نیست که در یک لحظه افتاده باشد. این فرد محرومیت و سرکوب شدن را از طرف خانواده خود تجربه کرده است.
علت این قضیه به ساختار خانوادگی این فرد برمیگردد، در خانوادههای پرجمعیت، خود به خود تا حدی عواطف نادیده گرفته میشوند. حدس میزنم که شهرزاد نیز فرزند وسط خانواده بوده و فرزند اول و آخر نبوده است.
در خانوادههای پرجمعیت، پدر و مادر خواسته یا ناخواسته کودکان وسط خانواده را نادیده میگیرند و کمتر به آنها توجه میکنند. این کودکان هم احساس سرخوردگی میکنند. سرخوردگی نیز عصبانیت و خشم را به دنبال دارد. این خشم ممکن است حالت رادیکال به خود بگیرد که باعث بروز انتقامجویی در فرد میشود. همچنین ممکن است در صورت فروخوردن خشم توسط فرد، او دچار افسردگی شود.
معمولا افرادی که مرتکب قتل بویژه قتلهای خانوادگی میشوند، بعد از مدتی پشیمان میشوند و میگویند که این رفتار در شرایط غیرعادی سر زده. این رفتاری طبیعی است. اما چطور است که شهرزاد احساس گناه نمیکند و پشیمان نیست؟ این فرد خانواده خود را در دادگاه خود محکوم کرده و مستحق مجازات میداند. بدون شک شهرزاد از سلامت روانی برخوردار نیست و مشکلاتی جدی دارد. نبود حس پشیمانی نشانهای بارز از نبودن سلامت روانی است.
این فرد سرشار از خشم است. حق خود میداند که افرادی را که فکر میکند در آنچه بر او رفته مقصر هستند محاکمه کند. او پشیمان نیست چرا که فکر میکند مرگ حق اعضای خانواده او بوده به این دلیل که زندگی را از او دریغ کردهاند. این فرد به طور مشخص رنجش عمیقی از پدر خود دارد. چراکه گفته از مرگ مادرش ناراحت است و تنها میخواسته او را زخمی کند. او که به خاطر حس بیعدالتی که در مورد خود دارد، بسیار ناراحت است.
احساس میکند از این طریق عدالت را برقرار کرده و با قتل برادرش عدالت به طور کامل در مورد او اجرا خواهد شد. در هر حال سالم نبودن این فرد به لحاظ روانی قابل تامل است و نباید بسادگی از آن گذشت.
علی نجفی توانا، جرمشناس
در نظام جزایی ما قتل به 3 نوع تقسیم میشود: قتل عمد، شبهعمد و خطای محض. حال آن که در کشورهای دیگر به جای 3 نوع، 2 نوع قتل داریم: قتل عمد و غیرعمد.
اصولا قتل در مقررات جزایی ما به 3 نوع تقسیم میشود. نوع اول قتل با سبق تصمیم است؛ یعنی کسی که مرتکب قتل شده از قبل برای این قتل برنامهریزی کرده، نقشه کشیده، آلت قتاله آماده کرده و مرتکب قتل شده است.
این قتل صد درصد عمد و مجازات آن در اکثر قوانین اشد مجازات است که در ایران قصاص است.
در نوع دوم قتل، سبق تصمیم وجود ندارد و در حالت انفجاری و عصبانیت متهم کنترل خود را از دست داده و با اقدام قتاله و آلت قتاله به صورت ناگهانی و بدون برنامهریزی مرتکب قتل شده است. در قوانین بسیاری از کشورها این نوع قتل مشمول تخفیف میشود و مجازات آن کمتر از اشد مجازات است، اما در کشور ما این هم قتل عمد و مجازات آن قصاص است.
نوع دیگری از قتل هم وجود دارد که مقتول به خاطر مشکلاتی که داشته در قتلش تسریع شده مثلا زن باردار، کودک یا فردی مسن بوده و به خاطر اینکه مقاومت بدنی کمی داشته بهراحتی و البته به خاطر صدمهای که از قاتل دیده جان خود را از دست داده است. در این مورد هم در قوانین ما تخفیف وجود ندارد و قتل، قتل عمد است.
اتفاقی که در این خبر افتاده یک قتل خانوادگی است. این قتل از دسته قتلهای تعارضآمیز است. یعنی قتلی که بین چند نفر اتفاق افتاده که از قبل همدیگر را میشناخته و رابطه عاطفی خانوادگی، شراکتی یا عشقی داشتهاند.
در مواردی آرامآرام سوءتفاهم و سوءظن به وجود میآید و به دلیل اینکه مدیریت بحران وجود ندارد، فاجعهای به وجود میآید. در این پرونده نیز چنین اتفاقی افتاده است.
در این پرونده اشارهای نشده که این فرد در اثر عصبانیت کنترل خود را از دست داده و یا با نقشه قبلی این اتفاق افتاده است. اما به هر حال در قوانین ما یا فرد عاقل است یا مجنون. نمیتوان گفت عاقل است، اما کنترل خود را از دست داده است. اینکه او عصبانی بوده و نتوانسته خشم خود را کنترل کند، باعث تخفیف در مجازات نمیشود.
سارا لقایی
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتوگو با جام جم آنلاین:
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
جواد فروغی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گفتوگو با منوچهر آذری، بازیگر،گوینده،مجری وصداپیشه پیشکسوت رادیو و تلویزیون
فاطمه مجلل در گفتوگو با «جامجم»:
رئیس مرکز تحقیقات آلودگی هوای دانشگاه علوم پزشکی تهران در گفتوگو با جام جم آنلاین: