سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
اغلب کودکان در جریان رشد نیز حداقل یک رفتار تکراری ثابت را که ارادی نیست (همان عادت یا تیک) نشان میدهند. برای مثال تقریبا تمام کودکان در یک ساعت اول پس از تولد، شست خود را میمکند. بعدها، بعد از شیر خوردن این کار را میکنند، ولی در سالهای پیشدبستانی، اکثر کودکان فقط هنگام خواب این عمل را انجام میدهند. تیکهای حرکتی (مثلا سریع پلک زدن، شانه بالا انداختن و...) بین 6 تا 8 سالگی ظاهر میشوند، یعنی مقطعی که کودک باید «آرام بنشیند و یاد بگیرد». ولی این تیکها در اکثر کودکان بسرعت رفع میشود. تیک در کودکان معمولا با استرسهای جدید ظاهر میشود مثلا با تولد خواهر و برادر، با طلاق پدر و مادر، رفتن به مدرسهای جدید یا عدم حضور درازمدت یکی از والدین، بعضی از کودکان نیز بدون هیچ علتی به یک عادت خاص پناه میبرند و این عادت رفته رفته برای آنها به پاسخی خودکار و غیرارادی تبدیل میشود. تیکها به طور معمول در دوران کودکی اغلب بین 3 تا 8 سالگی با تیکهای ساده حرکتی شروع میشوند و شروع این اختلالات بعد از 16 سالگی نادر است. اختلالات تیک در پسران شایعتر از دختران است و نسبت پسران به دختران دارای تیک 3به یک میباشد. در برخی موارد کودک یا خانواده متوجه زمان دقیق شروع تیک نمیشوند و زمانیکه اختلال شدت میگیرد، تازه به آن پی میبرند. واقعیت این است که مشاهده تیکهای حرکتی یا صوتی در کودکان و بخصوص تحمل آنها توسط والدین کار آسانی نیست. تعدادی از والدین کودکانشان را به دلیل این حرکات نامناسب و صداهای نابهنجار مورد تنبیه قرار میدهند. والدین زمانی که اطرافیان به فرزندشان خیره میشوند یا درخصوص این رفتارها با تعجب، تمسخر یا تحقیر برخورد میکنند، فشار زیادی را متحمل میشوند و احساس گناه، خجالت، ناامیدی، خشم و حقارت میکنند. همچنین اختلالات تیک تاثیر مهمی بر عزت نفس کودک، پذیرش اجتماعی وی، چگونگی روابط خانوادگی کودک و عملکرد تحصیلی وی میگذارد.
کودک و نوجوان مبتلا به تیک به علت بازخوردهای اطرافیان احساس ناکامی کرده، بتدریج عزت نفس وی کاهش یافته و گاه دچار افسردگی میشود. همچنین با طرد شدن وی به دلیل حرکات و صداهای نامناسب دچار عدم پذیرش اجتماعی میشود. گاه اختلالات تیک در کودکان و نوجوانان به یک مشکل خانوادگی تبدیل میشود و تمام اعضای خانواده را تحت تاثیر قرار میدهد. از دیگر تاثیرات منفی اختلالات تیک تاثیر آن بر عملکرد تحصیلی کودک و نوجوان میباشد و باعث افت عملکرد وی میشود.
آنچه باعث تیک میشود
مهمترین علت اختلالات تیک، عوامل ژنتیکی و وراثتی است. تحقیقات نشان داده که وابستگان درجه اول افراد مبتلا به این اختلال، احتمال بیشتری برای ابتلا به این بیماری دارند. همچنین این اختلال در نژادهای سفید و آسیایی شایعتر میباشد.
در کشور ما نیز به دلیل ازدواجهای فامیلی بیشتر، شیوع این اختلال به طور نسبی زیاد میباشد. البته در مورد سببشناسی اختلالات تیک بین متخصصین اختلاف نظر وجود دارد. برخی از آنان معتقدند تیکها احساسات و تعارضات واپسرانیشدهای هستند که به این شیوه نمادین خود را بروز میدهند. برخی دیگر نیز تنشهای هیجانی و اختلافات شدید خانوادگی را عامل تیک میدانند. تحقیقات به عمل آمده نشان میدهد که مادران بچههای مبتلا به تیک 5/1 برابر مادران بچههای بدون تیک در زمان بارداری مسائلی با عواقب بد را تجربه کردهاند. عوامل غیرژنتیکی از قبیل استرس نیز نقش بسیار مهم و موثری در بروز این اختلال دارد.
درخصوص نقش استرس در اختلالات تیک، تحقیقات زیادی انجام شده است که اغلب آنها موید نقش استرس به عنوان عاملی برای تشدید و شعلهور شدن حملات تیک هستند. برای مثال هیجانات شدید حتی ناشی از خوشحالی یا یک اتفاق خوب هم میتواند باعث تشدید تیک در فرد مبتلا شود و یا کودکی که دوره خاموشی تیک حرکتی مزمن را سپری میکند به دنبال استرس ناشی از دعوای والدین به عود حملات تیک دچار میشود. در مورد کودکان مبتلا به تیک میتوان گفت تیک در کودکان و نوجوانان شاد و ایمن کمتر دیده میشود، به لحاظ این که رفتارهای تیکی غالبا با فشار روحی تشدید میشوند، میبایستی عناصری را که در زندگی کودکتان منشأ ناراحتی یا نگرانی او میشود (مشکلات زناشویی شما به عنوان پدر و مادر یا مشکلات مربوط به مدرسه) کنترل کنید. ممکن است سختگیری در مدرسه گاه موجب تشدید تیک کودک شده و در صورت قطع این سختگیری، اختلال موقت تیک نیز قطع شود. تخمین زده میشود 40 تا 90 درصد کودکان مبتلا به تیک، خصوصیات اختلال کمبود توجه یا بیشفعالی هم دارند. در بیش از 25 درصد موارد، افراد مبتلا ابتدا اختلال کمبود توجه و بیشفعالی داشته و بعدا دچار تیک شدهاند.
درمان تیک
تیکها گاهی اوقات رفتارهای خاص و مجزا هستند و گاه جزیی از یک رشته مشکلات. تخمین زده میشود که 24 تا 61 درصد کودکانی که تیک دارند بدون درمان کاملا بهبود مییابند. بقیه هم تا حدودی بهبود یافته و فقط درصد کوچکی تغییر نمیکنند یا تیک آنها بدتر میشود. ارجاع جهت ارزیابی بالینی و درمان تیک معمولا به این معناست که آن رفتار بیش از حد طول کشیده و آنقدر شدید و مزمن شده که ممکن است صدمه فیزیکی ایجاد کند یا شخص مبتلا آنقدر آن رفتار را انجام داده که در روند رشد جسمی ـ شناختی او ایجاد مشکل کرده است. در واقع به جهت این که اختلال تیک یک اختلال عصبی ـ رفتاری پیچیده و مزمن است درمان آن میتواند به صورت آموزشهای روانشناختی، درمانهای حمایتی، درمانهای دارویی و درمانهای رفتاری باشد. مهمترین بخش از درمان اختلالات تیک بخش آموزشی و درمانهای حمایتی است. در صورتی که این بخش از درمان به خوبی انجام شود و بیمار، خانواده و مدرسه همکاری خوبی داشته باشند و شدت بیماری نیز زیاد نباشد، به تنهایی کفایت میکند. لازم است کودک به این باور برسد که با وجود تیکها میتواند به زندگی روزمره خود ادامه دهد، به طوری که تیکها حداقل تاثیر منفی را بر عملکرد تحصیلی و روابط اجتماعی وی بگذارد. کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات تیک از نظر هوشی فرقی با سایرین ندارند و بیشترین مشکل آنها، مدیریت کردن تیکها در کلاس و جوابگویی به همکلاسیها و معلمان است. واکنش همسالان و معلمان به تیکها تاثیر مهمی در دیدگاه فرد مبتلا دارد. برخی مواقع حرکات و صداهای مربوط به تیک موجب آزار همکلاسی و برهم خوردن نظم کلاس میشود که در صورت عدم آگاهی معلمان از بیماری دانشآموز میتواند باعث عصبانیت آنان و به کار بردن روشهای تنبیهی برای دانشآموز مبتلا به تیک شود. چنین واکنشی از طرف معلمان این اجازه را به سایر دانشآموزان میدهد که فرد مبتلا را مورد استهزا و تمسخر قرار دهند و به دنبال آن دانشآموز همواره نگران و هراسان باشد که بازخواست و تنبیه نشود یا از مدرسه بترسد یا نسبت به معلمین و همکلاسیها رفتار خصمانه پیدا کند و نهایتا بر ارتباط اجتماعی و اعتماد به نفس او تاثیر منفی گذارد و وی را مستعد افسردگی کند. معلمان باید به یاد داشته باشند که دانشآموز مبتلا به تیک خود نیز به اندازه سایرین از علایم آزاردهنده تیک رنج میبرد و با درک مشکل او توسط معلم، کمک بزرگی برای پذیرش این بیماری به وی میشود.
در مورد استفاده از دارو میتوان گفت دارودرمانی زمانی استفاده میشود که شدت یا فرکانس تیکها زیاد و ناتوانکننده باشد، منجر به مشکلات جسمی مانند درد عضلات و مفاصل شود و باعث اختلال در عملکرد فردشده یا برای او ایجاد استرس کند. داروهایی که امروزه برای درمان اختلالات تیک استفاده میشوند، متفاوت هستند و تصمیمگیری برای انتخاب نوع دارو به عهده پزشک متخصص میباشد. با استفاده از تنشزدایی و حل تعارضات نیز میتوان آرامش روانی را در کودک ایجاد کرد. این آرامش، از استرس کودک کاسته و وی کمتر به حرکات و اصوات تیک متوسل میشود. همچنین کمک به فرد برای افزایش توانایی اجتماعی وی موجب رضامندی و بالا رفتن سطح اعتماد به نفس او میشود که در تغییر رفتار وی بسیار موثر است. ارتقای اعتماد به نفس خود باعث تنیدگی کمتر در وی میشود.
معصومه اسدی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد