داستان صنعت نفت و مردم آبادان حکایت جذابی است

یک عشق همیشگی

فوتبال آبادان از قدیم‌الایام مورد توجه بوده و بازیکنان بزرگی را تحویل فوتبال ایران داده که در رده ملی و باشگاهی تاثیرگذار بوده‌اند و فصلی از تاریخ را در کشور ما رقم زده‌اند. مردانی که خاطرات تلخ و شیرین زیادی با آنها داریم و بعضی از این بزرگان امروز در جمع ما نیستند، بزرگانی همچون مرحوم پرویز دهداری، مرحوم منوچهر سالیا، مرحوم علی نکویی، غلامحسین مظلومی، پرویز مظلومی، عبدالرضا برزگری و ابراهیم قاسمپور که در سال‌های دور بازی می‌کردند و تعدادی از آنها اکنون در جرگه مربیان تیم‌های باشگاهی فعالیت می‌کنند.
کد خبر: ۳۴۴۳۶۷

در سال‌های اخیر هم مسعود شجاعی، سیدمحمد علوی، مهدی هاشمی‌نسب، بهنام سراج، امید شریفی‌نسب، احمدرضا عابدزاده و بسیاری دیگر از کسانی بوده‌اند که از فوتبال آبادان پا گرفته و به فوتبال ایران معرفی شده‌اند. جالب است بدانید که از بین بزرگان فوتبال آبادان، تعدادی بوده‌اند که منشاء افتخارآفرینی برای کشورمان شده‌اند، همانند مرحوم پرویز دهداری که معلم اخلاق نام گرفت یا برادران مظلومی که سال‌ها در بالاترین سطح بازی کردند و پرویز مظلومی هم‌اکنون سرمربی استقلال تهران است، ابراهیم قاسمپور که در جام‌جهانی 1978 آرژانتین در ترکیب اصلی تیم ملی قرار گرفت، احمدرضا عابدزاده که در تیم ملی خدمات شایسته‌ای ارائه کرد و در ملبورن درخشید تا تیم ملی ایران بعد از 20 سال به جام جهانی 1998 فرانسه صعود کرد و مسعود شجاعی هم با آن تکنیک ناب خود به دروازه‌های اروپا رسید و در فوتبال اسپانیا با پیراهن اوساسونا بازی کرد. صنعت نفت آبادان دوباره در سطح اول فوتبال ایران مطرح شده و به لیگ برتر صعود کرده است. به همین دلیل تصمیم گرفتیم این مطلب را بنویسیم.

آبادان، مهد فوتبال ایران

قبل از این که ایرانی‌ها با فوتبال آشنا شوند، آبادانی‌ها با کمک انگلیسی‌ها فوتبال را در سطح ایران مطرح کردند. آن زمان که کشورهای روسیه و انگلستان ایران را اشغال کرده بودند، بچه‌های آبادان با انگلیسی‌ها گل کوچک بازی می‌کردند و زمینه‌ساز ورود این رشته ورزشی به ایران شدند. آن روزها هجوم به مرزهای ایران و اشغال این سرزمین، سوغاتی به نام فوتبال را برای کشورمان به ارمغان داشت. فوتبالی که در آن زمان با امکانات بسیار کم و محدود بازی می‌شد و همگان به عنوان یک تفریح و سرگرمی آن را می‌شناختند و فکر نمی‌کردند که روزی به یک صنعت پولساز و با سوددهی بالا تبدیل شود و برای میلیون‌ها نفر در سراسر دنیا شغل ایجاد کند.

ورود فوتبال به آبادان

تاریخ شروع فوتبال ایران به حدود یک قرن پیش بازمی‌گردد یعنی زمانی که یک گروه انگلیسی برای اکتشاف نفت در جنوب ایران عازم کشورمان شدند. پس از حفر اولین چاه نفت در مسجد سلیمان در سال 1908 میلادی، فوتبال به شکل جدی در جنوب ایران دنبال شد. فوتبال در ایران حدود 100 سال پیش با کارگران ایرانی شرکت نفت در آبادان شروع شد و جالب است بدانید که هنوز هم زمین آن در باشگاه صنعت نفت آبادان هست. زمینی که برای اولین بار کارگران ایرانی شرکت نفت در آن فوتبال بازی کردند و پایه‌‌های ورود این رشته به ایران گذاشته شد.

اولین قهرمان

قدیمی‌ترین مسابقات فوتبال باشگاهی در ایران در سال 1339 برگزار شد که در‌ آن رقابت‌ها تیم جم آبادان به قهرمانی رسید. تا پیش از آن کلیه مسابقات برگزار شده به صورت استانی بود و تیم‌های منتخب هر استان در منطقه‌ای متمرکز به دیدار یکدیگر می‌رفتند، اما در سال 1339 اولین گام‌ها برای برگزاری مسابقات سراسری باشگاه‌های ایران توسط مصطفی مکری رئیس وقت فدراسیون فوتبال برداشته شد که در این دوره تیم شاهین آبادان موفق به کسب عنوان قهرمانی شد.
2 سال بعد تیم دارایی فاتح این مسابقات شد و در سال‌‌های 1346 و 1347 پاس مقام قهرمانی مسابقات را از آن خود کرد.

بنیانگذاری باشگاه فوتبال صنعت نفت

در اوایل دهه 50 شمسی و درست در اواخر سال 1351 مسوولان وقت فدراسیون فوتبال ایران به فکر برگزاری یک دوره مسابقات لیگ باشگاه‌ها تحت عنوان جام تخت جمشید افتادند که پیشنهاد حضور نماینده‌ای از آبادان با توجه به پشتوانه قوی و سابقه درخشان این شهر در رقابت‌های کشوری باعث شد تا کارگزاران وزارت نفت، آبادان را صاحب نماینده‌ای در اولین دوره رقابت‌های باشگاهی کنند. بر همین اساس در این سال تعدادی از بهترین بازیکنان باشگاه‌های آبادان جذب تیم صنعت نفت شدند و نفت آبادان آرام‌آرام به تیم محبوب جنوب ایران تبدیل شد. در آن سال‌ها مسابقات با کمترین امکانات ولی در سطح ایده‌آلی برگزار می‌شد و نماینده فوتبال آبادان توانست با ارائه بازی‌های قابل‌قبول، یکی از تیم‌های مطرح کشور شود. جالب است بدانید که این تیم سال‌ها با پیراهن باشگاه‌های کشورهای آمریکای جنوبی و گاهی اوقات با پیراهن باشگاه‌های انگلستان بازی‌های خود را انجام می‌داد، اما از اواخر سال 1355 با روی کار آمدن کادر مدیریت جدید و مربیگری شادروان منوچهر سالیا به پیشنهاد وی، رنگ لباس تیم صنعت نفت رسما به زرد برزیلی تغییر یافت. از همان سال صنعت نفت به نام برزیل ایران شهرت یافت. تیمی که در قلب هوادارانش رخنه کرده بود و برای آنها چیزی فراتر از یک تیم فوتبال باشگاهی بود.

دعوت‌شدگان به تیم ملی

بسیاری از بازیکنان ملی‌پوش کشورمان فوتبال خود را از جنوب آغاز کرده‌اند، اما بازیکنان فوتبال صنعت نفت آبادان با توجه به فوتبال غنی و ارزشمندی که ارائه کرده‌‌اند، مورد توجه مربیان تیم ملی قرار گرفته‌اند. در سطح جوانان بازیکنانی نظیر شهریار قاسمپور و عبدالواحد بزمه ملی‌پوشانی بودند که در تیم صنعت نفت آبادان بازی می‌کردند. حسن نظری، ابراهیم قاسمپور، سیدابراهیم تهامی، عبدالرضا برزگری،‌ علیرضا فیروزی، بهنام سراج و مجاهد خذیراوی در دهه‌های 50، 60، 70 و 80 جزو نفرات مطرح فوتبال ملی بوده‌اند که همگی در تیم صنعت نفت آبادان حضور چشمگیر داشته‌‌اند.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان فوتبال دهه 50 اسماعیل کشتکار و ذوالفقار نظام آزادی شایستگی حضور پررنگ در تیم ملی به صورت بازیکن ثابت را داشته‌اند. کم سن و سال‌ترین بازیکن تیم صنعت نفت آبادان در تیم ملی هم علیرضا جمالی بوده که در تیم نونهالان یکی از گلزنان برجسته رقابت‌های آسیایی به شمار می‌رفت.

گلزنان صنعت نفت

ماهیت گلزنی و فوتبال هجومی بازیکنان این تیم، همواره صنعت نفت آبادان را در زمره تیم‌های هجومی و صاحب گلزنان برجسته قرار داده است. صنعت نفت در دهه 50 و بعد از آن گلزنان بزرگی را به فوتبال ایران معرفی کرده است ازجمله:

1 ـ ذوالفقار نظام آزادی در سال 1354 با 11 گل نفر دوم گلزنان

2 ـ علیرضا فیروزی در سال 1368 با 11 گل نفر سوم گلزنان

3 ـ مهند مهدی‌النداوی با 15 گل بهترین گلزن لیگ ایران

صنعت نفت بعد از جنگ تحمیلی

هسته اصلی صنعت نفت آبادان پس از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شیراز شکل گرفت. شهری که در سطح اول فوتبال کشور صاحب تیم مطرحی به نام برق شیراز بود. بسیاری از بازیکنان باسابقه صنعت نفت آبادان مثل عبدالرضا برزگری، ابراهیم قاسمپور، علیرضا فیروزی، جعفر و ایوب نگارش، منصور آرام و ... در کنار مربیگری شادروان منوچهر سالیا که آخرین مربی صنعت نفت در لیگ قبل از انقلاب بود، توانست هویتی دوباره به این تیم صاحب‌نام کشور بدهند تا جایی که صنعت نفت در شیراز به یکی از قطب‌های مطرح فوتبال کشور مبدل گشت و توانست بازیکنان ارزشمندی را به فوتبال آن روز کشور معرفی نماید.

بازگشت صنعت نفت به آبادان

پس از اتمام جنگ تحمیلی و بازگشت صنعت نفت به آبادان، منوچهر سالیا مربی وقت این تیم با گزینش بهترین بازیکنان آبادانی مقیم شهرهای مختلف کشور و علی‌رغم مشکلات موجود، تیم نسبتا خوبی را روانه لیگ باشگاه‌های ایران نمود. اما از آنجایی که ورزشگاه تختی آبادان در دست بازسازی و مرمت بود، صنعت نفت مجبور شد بسیاری از بازی‌های خود را در شهر اهواز برگزار کند. با همه این مشکلات صنعت نفت آبادان در اواخر دهه 60 از نگاه کارشناسان فوتبال یکی از تیم‌های خوب و قدرتمند فوتبال کشور بود.

تغییرات اساسی

از سال 1378 به بعد اساسنامه باشگاه صنعت نفت آبادان زیر نظر شورای عالی وزارت نفت تغییر کرد و اساسنامه جدید تصویب شد. به این شکل که ابتدا نام باشگاه از تیم فوتبال صنعت نفت آبادان به موسسه فرهنگی ـ‌ ورزشی صنعت نفت تغییر یافت و پس از آن هیات‌مدیره باشگاه بود که 5 عضو دارد. 3 نفر از اعضای آن از آبادان می‌باشند که عبارتند از مدیرعامل شرکت پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی آبادان و 2 نفر از شاغلان در این پالایشگاه و 2 نفر دیگر از سوی شورای عالی ورزش در تهران منصوب شدند که همواره جلسات خود را در 2 شهر تهران و آبادان برگزار می‌کردند. البته منشور اساسنامه در سال 85 با تغییرات جدیدی مواجه شد و استفاده از نفرات غیر شرکتی هم در متن اساسنامه گنجانده شد.

تیم‌های پایه

اهمیت دادن به تیم‌های پایه یکی از مسائل مهم و اساسی مدیران این باشگاه است. صنعت نفت آبادان نه‌تنها در رده بزرگسالان بلکه در سایر رده‌های سنی از فعالیت چشمگیری برخوردار است. خوشبختانه تیم‌های امید، جوانان، نوجوانان و نونهالان صنعت نفت جملگی در لیگ‌های دسته اول و دوم باشگاه‌های کشور جایگاه خوبی دارند و با موفقیت در لیگ‌های استانی همواره مردم و مسوولان را به ‌آینده‌ای درخشان امیدوار کرده‌اند.

چیزی فراتر از زندگی

زمهریر بندر دیگر معنی ندارد که اگر داشت، دیوانگان فوتبال را این‌چنین از خود بی‌خود نکرده بود. حالا دیگر کنار شط، ماهیگیر تورش را از آب گرفته و با شور و شوقی وصف نشدنی به جمع عاشقان همیشگی فوتبال می‌پیوندد. دیگر مهم نیست که ماهی به تورش افتاده یا نه، مهم این است که شهر، رنگ و بوی فوتبال به خودش گرفته است. حالا نخل‌های شهر هم با افتخار سر به آسمان می‌سایند. همه جا رنگ و بوی فوتبال به خودش گرفته است. اینجا آبادان است.

بچه‌های کوچک اطراف «بریم» سر از پا نمی‌شناسند. در بازار هم همه از صنعت نفت و بازگشت تیم محبوب‌شان به لیگ برتر صحبت می‌کنند. صنعت نفت عشق جاودانه شهر آبادان است. شاید باور نکنید اما مردم این شهر به عشق صنعت نفت زندگی می‌کنند. اگر می‌خواهید عشق آنها به فوتبال را ببینید، باید یک بار و فقط یک بار کنار آنها در استادیوم بنشینید و بازی صنعت نفت را ببینید که آنها چگونه به این تیم عشق می‌ورزند. ببینید که چشم آنها از ساق‌های بازیکنان نفت کنده نمی‌شود و با هر اتفاقی در زمین واکنش نشان می‌دهند، می‌خندند، می‌گریند، به هوا می‌پرند یا با نگاهی حسرت‌بار به زمین نگاه می‌کنند.

فوتبال برای آبادانی جماعت چیزی فراتر از یک ورزش است و صنعت نفت فراتر از زندگی. آنها به عشق صنعت نفت نفس می‌کشند. بچه‌های 10 ـ 12 ساله اطراف «بریم» جمع شده‌اند. گرمای کشنده هیچ تاثیری روی آنها ندارد. کنار شط هم بچه‌هایی هستند که دل از کارون گرفته، به درآمده‌اند و دنبال یک توپ فوتبال می‌دوند. آنها به توپ فوتبال دلخوش‌اند و هیچ چیزی به اندازه یک توپ و 2 دروازه آنها را خشنود نمی‌کند. فوتبال برای آنها چیزی فراتر از زندگی است. می‌دوند دنبال توپ و عرق می‌ریزند به این امید که روزی آنها هم در صنعت نفت بازی کنند. در تیمی که عشق همیشگی‌شان است.

بوی فلافل با سس تند، ماهی، میگو و بوی فوتبال که تازه به آن اضافه شده، در شهر پیچیده است. مردم دیگر به این فکر نمی‌کنند که آبادان هنوز آب شیرین ندارد، به این فکر نمی‌کنند که امکانات جوانان شهر کمتر از بقیه شهرهاست. آنها به این دلخوش هستند که چراغ پالایشگاه روشن است و صنعت نفت هم به لیگ برتر آمده است. رخوت و خستگی از شهر رخت بسته و جای خودش را به شور و نشاط داده است. بوی فلافل با سس تند وقتی با بوی فوتبال می‌آمیزد، چه طعم خوبی دارد. اینجا آبادان است.

آبادان دوباره بوی فوتبال گرفته و بچه‌های شهر با غرور از صنعت نفت، تیمی که به عشق آن پا می‌گیرند، زندگی می‌کنند و سر به خاک می‌گذارند. آنها یک توپ فوتبال و دو دروازه را با هیچ چیزی در دنیا عوض نمی‌کنند. باز پیراهن زرد صنعت نفت، پیراهن برزیل، شلوار جین، کلاه زرد و عینک ری‌بن، دوباره استادیوم و ساز و تنبک و عشق به صنعت نفت، باز هیاهو و تشویق روی سکوها و باز هم صنعت نفت. اینجا آبادان است، برزیل فوتبال ایران.

صنعت نفت دوباره به لیگ برتر برگشته اما هوادارانش نگران هستند. وقتی می‌بینند تیم محبوب آنها فرصتی برای آمادگی و حضور در لیگ دهم را نداشته و از 2 بازی اول خانگی محروم شده‌اند، دستی به پیشانی عرق کرده خود می‌کشند و در فکر فرو می‌روند و با خود می‌گویند: «ای کاش محرومیت تیم را تعلیق می‌کردند تا این‌قدر خون به دل ما نمی‌شد و حرص نمی‌خوردیم.»

اینها را هواداران صنعت نفت می‌گویند اما جاسم، ماهیگیر پیر که تورش را از آب می‌کشد، جوابشان را می‌دهد: «دلت قرص باشه ولک،‌‌ خدا بزرگه، اگه دلت محکم شد، صنعت نفت دوباره جون می‌گیره، خدا کریمه، غصه نخور» و بچه‌ها که با پای برهنه دنبال توپ می‌دویدند، ذوق کرده و هلهله می‌کنند و وسط میدان شهر یزله می‌رقصند. اینجا آبادان است. امید به شهر برگشته و صنعت نفت دوباره به لیگ برتر آمده است. برزیل فوتبال ایران دوباره جان گرفته است. جاسم کنار شط نشسته و به کارون خیره شده است. انگار کارون او را به خاطرات دور می‌برد. روزهای پرشور و سراسر افتخار، روزهایی که صنعت نفت در فوتبال ایران آقایی می‌کرد و مردم شهر به تیمشان می‌بالیدند.

به شط چشم می‌دوزد، یاد خاطرات گذشته‌اش اشک از چشمش فرو می‌اندازد. نگران صنعت نفت است اما با خود می‌گوید: خدا بزرگه ولک، دلت قرص باشه، مطمئن باش که خدا حرف دل این مردم رو گوش می‌کنه، خدا کریمه ولک.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها