جام جم آنلاین گزارش میدهد
دیگر اینکه ممکن است همسران همه چیز را درباره زندگی گذشته همسر خود به دیگران نگفته باشند و طبیعتا وجود نامی دیگر در شناسنامه سوال برانگیز است. برخی نیز ترجیح میدهند تمامی نشانههای مربوط به زندگی گذشته خود را محو و نابود کنند. برای این کار راهحل سادهای وجود دارد. هر فردی میتواند پس از ازدواج دوم خود به ثبت احوال محل سکونتش مراجعه و تقاضای حذف نام همسر سابق خود از شناسنامهاش را ارائه کند. البته در خصوص حذف نام همسری که فرد با او زندگی مشترک نداشته، مشکلی وجود ندارد و در صورت جدایی همسران در مرحله عقد و اصطلاحا پیش از نزدیکی این کار بسادگی صورت میگیرد، اما در صورت زندگی مشترک هم برای این کار راهحل وجود دارد، بهگونهای که اگر فردی برای بار دوم ازدواج کند، میتواند اسم همسر اول خود را که با وی زندگی هم کرده، ظرف مدت یک هفته تا 10 روز از شناسنامه خود خارج کند.
انجام چنین کاری هم اینگونه است که ثبت احوال از نظر قانونی موظف است آخرین سابقه ازدواج و طلاق افراد را در شناسنامه درج کند؛ البته اگر محل سکونت فرد با محل صدور شناسنامهاش یکی باشد، یک هفته تا 10 روز بیشتر زمان برای حذف اسم همسر اول لازم نیست، ولی اگر محل صدور شناسنامه شهرستان دیگری باشد، زمان بیشتری صرف خواهد شد.
فرزند، مشکلی که همیشه خواهد بود
موضوع دیگری که در ازدواج مجدد مردان و زنان طلاق گرفته مشکل ساز میشود، مساله فرزند است. تبدیل همسر جدید به ناپدری و نامادری آنقدر مسالهساز و پرحاشیه است که در تمام طول تاریخ دنیا که چیزی به نام هنر و ادبیات شکل گرفته، داستانها، فیلمها و قصههای مختلفی درخصوص آن خلق شده است؛ البته مطابق قانون اگر زن پس از جدایی از همسرش ازدواج کند، حضانت فرزندان از او سلب میشود مگر آنکه در این خصوص با همسر سابقش توافق کرده باشد.
زندگی جدید و مشکلی به نام بیپولی
برای بیشتر مردان پرداخت مهریه همسری که با او زندگی مشترک دارند، پذیرفتنی نیست و تا اجبار و زور قانون نباشد، زیر بار چنین مسالهای نمیروند، چه برسد به اینکه بخواهند مهریه زنی را بدهند که دیگر با او زندگی نمیکنند.
البته باید به این مساله توجه داشت که مهریه حق زن است و مرد با پذیرش آن در زمان ازدواج، میپذیرد که به میزان مهریه درج شده در عقدنامه به همسرش بدهکار است، اما در بیشتر موارد و حتی وقتی مرد در به بنبست رسیدن زندگی مشترک مقصر بوده، باز هم تمایلی به پرداخت مهریه ندارند و به همین دلیل با فرض محکومیت به پرداخت مهریه تلاش میکنند در اولین فرصت ممکن نسبت به قسط تعیین شده نیز دادخواست اعسار و تقسیط بدهند. مبنای این دادخواست نیز آنگونه که ناصر سربازی میگوید، تغییر و تحولی است که ممکن است در روند زندگی مرد پیش بیاید و به دلایلی همچون ورشکستگی، بیکاری، فقر، ازدواج مجدد و... دیگر نتواند اقساط مهریه را بدهد یا اینکه پرداخت آن اقساط برای او سخت شود. اینگونه است که مرد دادخواست اعسار مجدد میدهد و با ارائه اسناد و مدارکی به دادگاه تقاضا میکند اقساط مهریه سبکتر شود. دادگاه نیز موضوع را بررسی و در صورت اثبات ادعای مرد، در پرداخت مهریه تجدید نظر میکند؛ اما در ازدواج مجدد مرد گاه اتفاقهایی رخ میدهد که به زن قبلی بهانه میدهد برای دریافت اقساط بیشتر اقدام کند.
مثلا در یکی از نمونههایی که در دادگاه مشاهده کردم، مردی پس از جدایی از همسرش ماهانه یک سکه به او بابت مهریه میپرداخت. پس از جدایی، با زنی جدید ازدواج کرد و مهریه او را یک منزل مسکونی تعیین و همان ابتدا منزلی را به نام او کرد. زن قبلی نیز با استناد به همین مساله و طرح این نکته که چنین موضوعی دلیل برتوانایی همسر سابقش برای پرداخت یکجای مهریه است، دادخواستی با موضوع افزایش اقساط به دادگاه ارائه کرد. سربازی در اینباره میگوید: اینها موارد نادری است که قانون برای آن پیشبینی نکرده و بندرت رخ میدهد، اما اگر چنین اتفاقی بیفتد نشان میدهد شخص معسر نبوده و زن میتواند در اعسار خود تقاضای تجدیدنظر را مطرح و تقاضای دیگری کند و قانون نیز بعد از بررسی موضوع ممکن است اعسار فرد را رد کند.
فضه میرباقری
جامجم
جام جم آنلاین گزارش میدهد
جام جم آنلاین گزارش میدهد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد؛
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک فعال سیاسی:
یک نماینده مجلس:
در گفتوگوی «جامجم» با استاد حوزه و مبلغ بینالملل بررسی شد
گفتوگو با موسی اکبری،درخصوص تشکیل کمپین«سرزمین من»وساخت و مرمت۵۰خانه در منطقه زنده جان