نهضت حسینی و قیام خمینی

در طول حکومت 37ساله محمدرضا پهلوی عزاداری حسینی در دوره های مختلف با اشکال گوناگونی جلوه مبارزاتی خود را نشان می داد که ما در این مقال محدود و مجال اندک به ذکر کامل آن موفق نمی شویم
کد خبر: ۲۱۵۸۴
، لیکن تجلیات مراسم سیاسی عزاداری حسینی را در سه فراز زیر مورد بررسی قرار می دهیم :
1- پس از سقوط رضا شاه.
2- سالهای نخستین دهه 40.
3- سالهای 56 و 57.
1- سقوط رضا شاه و آزادی نسبی
با سقوط رضاشاه ، فضای سیاسی کشور عوض شد و با فراهم آمدن زمینه انتقاد از عملکرد سیاسی و اقتصادی دوره پهلوی اول ، اقدامات ضدفرهنگی و ضددینی وی نیز مورد نقد قرار گرفت . عامه مردم نیز با استفاده از ضعف حکومت ، بخشنامه ها و قوانین ضد دینی را نادیده گرفتند. در 17مهر 1320 آیت الله کاشانی در نامه ای به محمدعلی فروغی سیاست های ضد دینی دوره رضاشاه را بشدت مورد حمله قرار داد و دست اندازی دولت به مدارس دینی ، مساجد و اوقاف حضرت سیدالشهدا (ع) را که عواید آن صرف کلاس رقص و موسیقی می شد، تقبیح نمود و خواستار جلوگیری از این نوع اقدامات شد. در محرم سال 1363ق / 1322ش تکایا و مساجد فعال بودند. عین السلطنه می نویسد: «تکایا و مساجد بخصوص مسجد شیخ عبدالحسین شروع به روضه خوانی کرده اند. در بیشتر خانه ها هم روضه است . دستی از آستین درآورده اند. خداوند قبول کند.» جشن نیمه شعبان نیز که در دوره رضاخان ممنوع شده بود در سال 1322ش مفصل برگزار شد. احمد کسروی که عنادی عمیق با تشیع و مبانی آن داشت ، خشمگینانه از به راه افتادن مجدد مراسم عزاداری پس از رفتن رضاشاه یاد می کند و می نویسد: «ولی چنانکه می دانیم پس از رفتن او دولت به جلوگیری نمی کوشد و ملایان می کوشند که بار دیگر آنها را رواج دهند و چنانکه می شنویم در بسیاری از شهرها آغاز یافته و در محرم ، همان نمایش ها به میان می آید.» وی می افزاید: «بار دیگر روضه خوانی ها فزونی یافت.» پس از رفتن رضاخان سختگیری مربوط به سفر به عتبات عالیات نیز برداشته می شود. کسروی که بشدت تحت تاثیر آراء وهابیان قرار داشت با خشم و طعنه می نویسد که در 1320ش «21هزار تن روانه نجف و کربلا شدند.» در سال 1322ش نیز سفر به عتبات عالیات رواجی پرشکوه داشت . کسروی می نویسد: «همین امسال [1322] آزمایش دیگری در کار است ... از هر دیهی ، گروهی کاروان بسته و ملای خودشان را همراه برداشته شادان و صلوات کشان راه می افتند. اکنون خیابان های تهران پر از روستاییان خراسان و مازندران و دیگر جاهاست که به آهنگ کربلا به اینجا آمده اند.» گفتنی است که کسروی کتاب شیعیگری را در 1322شمسی به منظور مقابله با تجدید حیات جریانات مذهبی در خلال سالهای پس از شهریور 20 نوشت . محرم 1364ق / 1323ش نیز مردم عزاداری باشکوهی برگزار کردند. به گزارش عین السلطنه : «دهه ابر بود ، گاهی بارندگی ، روضه زیاد ، امروز قسمت شمال شهر چندان خبری نبود. اگر دسته ای هم حرکت کرد بی ریا و معقولانه بود. در قسمت جنوب شهر شورشیان بیشتر بود... در پایین شهر خواستند تعزیه خوانده زخم بزنند ، مانع شدند ، نزاع شد. جمعی از پاسبان و غیره مجروح و یک نفر هم کشته شد.»
شادی مردم در مرگ رضا شاه
مخالفت فرقه دمکرات
با عزاداری حسینی در سال 1324 حتی در آذربایجان که درگیر غائله فرقه دمکرات بود و مردم احساس امنیت نمی کردند نیز مراسم روضه و عزاداری رواج داشت ؛ البته بروز اغتشاشات ناشی از اقدامات فرقه دمکرات بر همه مسائل آذربایجان از جمله عزاداری محرم تاثیر منفی گذاشته بود. آیت الله آقا میرزا عبدالله مجتهدی در خاطرات خود در آن روزها در خصوص محرم 1365قمری می نویسد: «روضه های دهه ، زنانه و مردانه ، شروع شده است ؛ ولی قاعدتا بایستی مجالس روضه کما و کیفا مثل سالهای پیش نباشد... برای دفعه اول امروز [18آذر 1324] منزل آقا میرزا جوادآقا مجتهدی برای استماع روضه رفته بودم . اوضاع جدیده مثل این است که در بیانات اهل منبر هم تاثیر نموده است . خیلی با احتیاط صحبت می کردند...» در هفتم محرم 1365ق / 22آذر 1324ش دمکرات ها با موزیک وارد تبریز شدند. آذربایجان و تبریز دچار ناامنی گسترده ای شده بود و صدای تیراندازی در بیشتر مناطق به گوش می رسید. با این اوصاف در تاسوعا و عاشورای آن سال مردم عزاداری شایان توجهی برپا داشته بودند. آیت الله مجتهدی می نویسد: «این روزهای عزاداری را مردم اهمیت زیاد می دهند و با آن مقدمات کسی گمان نمی کرد به این آسانی مراسم مقرره انجام پذیرد.»
2- سالهای نخستین دهه 40
در سالهای پس از کودتا و بویژه پس از فوت آیت الله بروجردی محرم سال 1383قمری با 4خرداد 1342ش مصادف شد. از ابتدای دهه 40رژیم پهلوی مصمم بود که با اجرای طرحهای آمریکایی تغییرات گسترده فرهنگی اجتماعی و سیاسی ای را به نفع بیگانگان اجرا کند.
محرم و نهضت امام خمینی
چند ماه پیش از محرم 1383ق طرح انقلاب سفید در رفراندمی نمایشی به تصویب رسید. نوروز سال 1342ش امام خمینی عزای عمومی اعلام کرد. در 2فروردین 1342ش عوامل رژیم با هجومی وحشیانه به مدرسه فیضیه در قم و مدرسه طالبیه در تبریز تعدادی از طلاب را مورد ضرب و جرح قرار دادند و مدارس دینی را به ویرانه تبدیل کردند. پس از فاجعه فیضیه طرح سربازگیری از طلاب نیز بشدت اجرا شد. و رژیم پهلوی نیز گستاخانه در مطبوعات و رادیو به مراجع و علما توهین می کرد. در چنین شرایطی محرم 1383ق فرا رسید. امام خمینی پیش از آغاز محرم از وعاظ خواست سیاست های ضد اسلامی شاه و همدستی او را با اسرائیل مورد انتقاد قرار دهند. ایشان همچنان مقرر کردند که تا روز هفتم محرم مجالس وعظ و عزاداری به طور عادی منعقد گردد و در صورت عدم تسلیم رژیم به خواسته های علما و مراجع بشدت از رژیم انتقاد کردند و با خواندن نوحه ها و مرثیه ها خاطره فاجعه مسجد گوهرشاد و مدرسه فیضیه را در اذهان مردم زنده کنید. متقابلا ساواک نیز با احضار وعاظ از آنان خواست که در مجالس عزاداری :
1- علیه شخص اول مملکت سخن نگویند.
2- علیه اسرائیل مطلبی گفته نشود.
3- مرتب به مردم نگویند که اسلام در خطر است.
امام خمینی طی اعلامیه ای از وعاظ خواستند که به این تهدیدات توجه نکنند و وظایف خود را انجام دهند. ایشان با آگاهی از تاثیر شگرف عاشورا در مبارزه با ظلم و ستم در نامه ای به واعظ شهیر حجت الاسلام فلسفی اظهار داشتند: «امروز روزی است که حضرات مبلغان محترم و خطبای معظم ، دین خود را به دین اثبات فرمایند... امروز روزی است که نظر مبارک امام زمان صلوات علیه به حضرات مبلغان دوخته شده است و ملاحظه می فرمایند که آقایان به چه نحو خدمت خود را به شرع مقدس ابراز و دین خود را ادا می فرمایند... .»
سخنرانی تاریخی امام در عصر عاشورا
با آغاز ماه محرم امام خمینی ضمن انعقاد روضه خوانی در منزل خود در طول دهه ، هر شب به یکی از مجالس عزاداری محلات قم می رفتند و در هر جلسه یکی از همراهان ایشان سخنرانی می کرد و مردم را نسبت به اوضاع کشور مطلع می ساخت . در عصر روز عاشورا امام خمینی شخصا در مدرسه فیضیه که مملو از جمعیت عزادار بود ، حضور یافته و با وجود تهدیدات رژیم سخنان مبسوطی علیه شاه ، اسرائیل و امریکا ایراد کردند. امام در بخشی از سخنان خود که در جمع بیش از 200هزار نفر مردم عزادار ایراد می شد ، خطاب به شاه گفتند: من به شما نصیحت می کنم ای آقای شاه! ای جناب شاه! من به تو نصیحت می کنم دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم که اگر روزی ارباب ها بخواهند که تو بروی ، مردم شکرگزاری کنند. من نمی خواهم تو مثل پدرت شوی ... نصیحت مرا بشنو ، از روحانیت بشنو... از اسرائیل نشنو ، اسرائیل به درد تو نمی خورد ، بدبخت ، بیچاره! سخنان کوبنده امام ، شاه را نزد مردم تحقیر کرد. در تهران مراسم عزاداری به تظاهرات سیاسی گسترده علیه شاه و رژیم پهلوی تبدیل شد. روز عاشورا در مسجد ترکها حجت الاسلام فلسفی طی سخنرانی مهمی دولت علم را استیضاح کرد و آن را غیرقانونی دانست.
قیام مردم و دستگیری امام
در روز عاشورا و فردای آن خیابان های تهران مملو از جمعیت عزاداری بود که با در دست داشتن تصاویر امام خمینی فریاد می زدند: «خمینی ، خمینی خدا نگهدار تو بمیرد ، بمیرد ، دشمن خونخوار تو» هنگام عبور عزاداران از مقابل کاخ مرمر نیز شعار «مرگ بر این دیکتاتور» از سوی مردمی که اشاره به کاخ شاه داشتند ، تکرار می شد. در یازدهم محرم ، دانشجویان دانشگاه تهران به جمع تظاهرکنندگان پیوستند. رژیم پهلوی که وحشت زده شده بود، تصمیم گرفت برای خاتمه دادن به قیام مردمی ، رهبر نهضت و روحانیون انقلابی را دستگیر کند. در نیمه شب دوازدهم محرم ماموران ساواک با هجوم به منزل امام خمینی ، ایشان را دستگیر و به تهران منتقل کردند. در روز 15خرداد / 12محرم مردم پس از اطلاع از دستگیری امام خمینی به خیابانها ریختند و علیه شاه دست به تظاهرات زدند. شعارهای مرگ بر شاه و درود بر خمینی فضای شهرهای ایران را پر کرده بود. در قم تظاهرات مردم به خاک و خون کشیده شد. تهران ، شیراز، مشهد، ورامین و... نیز به صحنه درگیری گسترده مردم با عوامل رژیم تبدیل شد. در تهران همزمان با کشتار مردم در میدان ارگ ، رادیوی تهران عوام فریبانه نوحه های مذهبی پخش می کرد! اما مردم حاضر در خیابان های تهران در اعتراض به دستگیری رهبرشان با اشاره به کاخ شاه ، مرگ را برای دشمن امام خمینی آرزو می کردند.
شوخی تقدیر
دکتر باستانی پاریزی با اشاره به این که صحنه گردان کشتار مردم در 15خرداد یعنی ، اسدالله علم فرزند کسی بود که خود در عزاداری سیدالشهداء(ع) شرکت کرده و در رثای آن امام همام شعر نیز سروده است به تفاوت روش پدر و پسر به این شکل اشاره می نماید: بعد از شوخی تقدیر ، یکی از شوخیهای تاریخ هم این است که فرزند گوینده شعر «حسین آن سرور خوبان و شمع جمع محفل ها» ، کارش به آنجا برسد که روز عاشورا ، شمع محفل و رئیس دولتی باشد که مامور بود عاشورای خونین 1383ه (15خرداد 1342ش / 4ژوئن 1963م) را به وجود آورد و عجیب آن که درست در همان لحظاتی که آن رئیس دولت ، از شمال ، فرمان حمله به تظاهرکنندگان میدان ارگ کنار اداره رادیو می داد ، رادیو تهران ، یکی از مهیج ترین نوحه های یغمای جندقی شاعر کویر را ، به تکرار ، با امواج خود پخش می کرد. در تاریخ ایران بعد از اسلام ، فرمانروایانی که عاشورا را نشناخته اند ، بیشتر صدمه آن را خورده اند. در بازیهای سیاسی روزگار ما نیز ، امیر شوکت الملک عاشورا را شناخته بود که با آن همه نزدیکی به دستگاه رضاشاهی ، باز سر سالم به گور برد. در حالی که جانشین او ، چنان می نماید که عاشورا را نشناخته بود و یا این که شناخته بود ؛ ولی آن را به بازی و شوخی گرفته بود. امیر شوکت الملک ، روز عاشورا، به محل مدرسه شوکتیه که محل تشکیل دسته های مذهبی بود می رفت و در آنجا در چادرهایی که برای همین منظور نصب شده بود ، توقف می کرد تا مراسم عزاداری به پایان می رسید.
مخالفت شریعت سنگلجی با شعائر حسینی
محرم خونین 1383ق با کشتار گسترده مردم سپری شد. در 16خرداد 1342ش . یعنی یک روز پس از کشتار مردمی که با تاسی به سرور آزادگان به میدان مبارزه با ظلم و ستم یزید زمان آمده بودند ، رژیم که از تمامی وسایل برای از میان بردن شعائر حسینی استفاده می کرد با هماهنگی ساواک از طریق مجله روشنفکر مصاحبه ای با شریعت سنگلجی که گرایش های وهابی داشت ، ترتیب داد. وی طی آن مصاحبه شعائر حسینی را خرافات قلمداد کرد. شریعت سنگلجی در دوره رضاخان نیز با حمایت او علیه تشیع فعالیت می کرد. با فرا رسیدن محرم 1384ق و سالگرد کشتار 15خرداد، رژیم شاه با تهدید و ارعاب از وعاظ خواست که پیرامون مسائل سیاسی گفت وگو و وعظ نکنند. امام خمینی و جمعی از علما طی اعلامیه ای ضمن اعلام انزجار از رژیم و اسرائیل ، 15خرداد را عزای ملی اعلام کردند. در تهران در روز عاشورا مردم دست به تظاهرات زدند که منجر به درگیری با مائموران و دستگیری عده ای شد. در سالهای بعد بویژه سالهایی که محمدرضا پهلوی قدرت بیشتری پیدا کرده بود با وجود تضییقاتی که رژیم برای عزاداران حسینی ایجاد می کرد ، هیچ گاه نتوانست از برگزاری مراسم عزاداری جلوگیری کند.
3- سالهای 56 و 57
13 سال پس از تبعید امام ، در آستانه محرم 1398ق شهادت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی موجب شد در جلسات ماه محرم مجددا نام امام خمینی بر زبانها جاری شود. رژیم شاه در اقدامی عجولانه در 27محرم 1398ق / 17دیماه 1356ش با درج مقاله ای در روزنامه اطلاعات ، امام خمینی و قیام کنندگان 15خرداد را مورد اهانت قرار داد. عکس العمل مردم و طلاب نسبت به این اقدام رژیم بلافاصله در قالب تظاهرات در قم بروز پیدا کرد. 2روز بعد در 19دیماه در حالی که ماه محرم هنوز به پایان نرسیده بود، تظاهرات طلاب و مردم در قم به خاک و خون کشیده شد. رژیم شاه با توجه به تجربه 15خرداد تصور می کرد این بار نیز با سرکوب مردم می تواند موج اعتراضات مردمی را فرو بنشاند. غافل از آن که ملت عاشورایی ایران با استفاده از فرهنگ عاشورا ، دست از مبارزه برنداشته و با تکیه بر تجربیات گذشته ، حرکت جدیدی را برای سرنگونی رژیم وابسته به بیگانگان آغاز کرده بودند. امام خمینی طی پیامی ، قیام 29محرم 1398ق را ادامه قیام 15خرداد 1342 دانست و اقدام رژیم را محکوم کرد. مردم مبارز ایران با استفاده از سنت دینی برپایی اربعین که خود بخشی از شعائر حسینی است ، قیام مردم قم را به تبریز، یزد، کرمان و سراسر ایران گسترش دادند و بدین ترتیب سال سرنوشت ساز 1357 فرا رسید.
استیصال رژیم پهلوی
از ابتدای سال 57 تا 10آذر آن سال که مصادف با اول محرم الحرام 1399قمری بود ، اتفاقات مهمی در ارتباط با انقلاب اسلامی رخ داد. کشتار 17شهریور ، اعلام حکومت نظامی و تشدید برخورد با مردم مسلمان ایران ، هجرت امام خمینی از نجف به پاریس ، اعتصاب کارگران و کارمندان دولت ، فاجعه مسجد جامع کرمان ، کشتار دانش آموزان و دانشجویان در 13آبان و تشکیل دولت نظامی ارتشبد ازهاری اتفاقاتی بود که در خلال این ماهها رخ داده بود. ارتشبد ازهاری که برای قلع و قمع مردم با دولتی نظامی به صحنه آمده بود به سانسور گسترده مطبوعات و رادیو و تلویزیون مبادرت کرد. گسترش اعتصابات در دوره 61روز نخست وزیری او دولت را مستاصل نمود. 25روز پس از آغاز به کار دولت نظامی ازهاری ، محرم 1399ق فرا رسید. در شب اول محرم طی تظاهراتی بی سابقه و منحصر به فرد مردم ایران با سر دادن شعار «الله اکبر» و «لا اله الا الله» روی بامهای منازل خود، دولت نظامی و ماموران آن را مات و مبهوت کردند. از همان شب علاوه تظاهرات بر روی بامهای منازل ، تظاهرات خیابانی نیز به شکل گسترده ای آغاز شد که منجر به شهادت عده ای از عزاداران حسینی گردید. امام خمینی طی پیامی ، کشتار مردم در اول محرم 1357ش را محکوم کرد و ارتباط قیام ملت ایران با حماسه عاشورا را این گونه ترسیم نمود : این ملت ، شیعه بزرگترین مرد تاریخ است که با تنی چند ، نهضت عظیم عاشورا را بر پا کرد و سلسله اموی را برای ابد در گورستان تاریخ دفن فرمود و به خواست خدای تعالی ، ملت عزیز و پیرو بحق امام علیه السلام ، با خون خود سلسله ابلیسی پهلوی را در قبرستان تاریخ دفن می کند و پرچم اسلام را در پهنه کشور؛ بلکه کشورها به اهتزاز درمی آورد. امام خمینی طی مصاحبه ای با روزنامه فاینشنال تایمز به تاریخ 8آذر 1357 در خصوص مبارزه با رژیم در ماه محرم برنامه مبارزه را ترسیم می کنند :

برنامه شما ، نظر و رهنمودتان برای طرفدارانتان در ماه محرم چیست؛
من در مورد محرم به دوستانم ، دستور داده ام و به آنان گفته ام که مجالس را هر چه بیشتر باید برپا کنند و مراسم این ماه را بدون اجازه از دولت انجام دهند و اگر دولت جلوگیری کرد در خیابان ها و کوچه ها و خارج تکایا مسائل روز را بگویند و نهضت را ادامه دهند.»
در اول محرم 1399ق نیز در پاسخ به یک خبرنگار امریکایی می گویند :
حضرت آیت الله خمینی ! شما در بیانیه خودتان به مردم ایران خطاب کرده اید که در اول محرم که از فردا آغاز می شود ، با هر وسیله ممکن ، برای سرنگونی رژیم اقدام بکنید. منظور شما از «با هر وسیله ممکن» چیست؛
اعتصابات است ، تظاهرات است ، نطقها و بیانات سر منبر است . ماه محرم ، ماهی است که مردم آماده اند برای شنیدن مطالب حق و الان مطلب حق ما قضیه ای است که در پیش داریم که آزادی و استقلال است و ماه محرم را معین کردیم که راجع به این مسائل صحبت بکنند و مجالسی داشته باشند و اگر چنانچه منع کردند ، آنها بریزند در خیابان ها و تظاهرات کنند.
امام خمینی همچنین در 14آذر 1357 در مصاحبه با رادیو لوکزامبورگ ، جایگاه محرم را در مبارزات ضد استبدادی این گونه ترسیم می کنند :
حضرت آیت الله ! چرا محرم از نظر این مبارزات اینقدر مهم است؛ و آیا تصور می فرمایید که در طی محرم ، این مبارزه علیه شاه به نهایت خودش برسد؛
محرم ماهی است که عدالت در مقابل ظلم و حق در مقابل باطل قیام کرده و به اثبات رسانده است که در طول تاریخ همیشه حق بر باطل پیروز شده است . امسال در ماه محرم ، نهضت حق در مقابل باطل تقویت می شود. من امیدوارم که نهضت اسلامی ایران در این ماه محرم مراحل آخر خود را طی کند.
پیروزی نهضت
آرزو و پیش بینی امام خمینی دائر بر این که رژیم پهلوی در ماه محرم 1399ق مراحل آخر حیات خود را طی کند تحقق پیدا کرد ، حضور میلیونی مردم در تظاهرات تاسوعا و عاشورای سال 1357ش که در حکم رفراندمی علیه رژیم شاهنشاهی بود ، پایه های رژیم شاه را کاملا متزلزل کرد. مضافا این که در روز عاشورا عده ای از نظامیان شاغل در گارد جاویدان که تکیه گاه رژیم در سرکوب نیروهای مردمی بود، تعدادی از افسران گارد را در ناهارخوری پادگان لویزان به گلوله بستند. بدین ترتیب رژیم شاه دیگر از درون ارتش نیز احساس امنیت نمی کرد. سیل خروشان مردم در روز تاسوعا و عاشورای 1357ش ضربه سختی بر پیکر رژیم شاهنشاهی وارد آورد و آنها را از فکر مقابله با این حرکت عظیم در روزهای مقدس تاسوعا و عاشورا خارج کرد. برخورد خونین رژیم با مردم پس از عاشورا همچنان ادامه پیدا کرد. 36روز پس از تظاهرات عظیم عاشورا، شاه از کشور گریخت و 26روز بعد در 22بهمن 1357رژیم شاهنشاهی در میان ناباوری ناظران به کلی مضمحل شد و یک بار دیگر ملت ایران و جهانیان تاثیر شگرف تعظیم شعائر دینی را در مبارزه با ظلم و ستم به عینه مشاهده کردند. تاکید امام خمینی (ره) بر تعظیم شعائر عاشورا، پس از پیروزی انقلاب اسلامی نشان داد که عاشورا متعلق به همه زمانها و تمام دوران هاست و پایانی ندارد.

موسی حقانی
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها