2- انعکاس اوضاع جامعه در شعارها
1- توپ ، تانک ، فشفشه ، این شاه باید کشته شه
این شعار متناسب است با حال و هوای روزهای مبارزه با شاه . ارتش شاه با توپ و تانک در خیابان ها به جنگ مردم بی سلاح و بی دفاع آمده بود. مردم خواهان کشته شدن و اعدام شدن شاه هستند، گویی مردم علت این را که خواهان اعدام شاه هستند در این شعار بیان می کنند. مردم می گویند شاه با توپ و تانک قدرت نظامی به جنگ با مردمی برخاسته است که تجهیزات او را ندارند و حداکثر سلاح گرمشان در برابر او فشفشه است ، پس چنین شخص ناجوانمردی باید از صفحه روزگار پاک شود. این شعارها ناخودآگاه از درون مردم جوشیده است و ممکن است خود آنها چندان از معنای شعارهاشان آگاه نباشند، اما آنگاه که این شعارها به زیر ذره بین نقد و تحقیق ادبی قرار می گیرد معناهای پنهان و منشا آنها آشکار می شود.
3- بیان نمادهای دینی
1- هر کس که عدالتخواه است ، از قتل حسین آگاه است حسین در اینجا نماد حقیقت خواهی ، ایثار و شهادت و مظلومیت است و نمادی دینی و مذهبی است.
2- تا خون مظلومان به جوش است ، آوای عاشورا به گوش است .
در این جا عاشورا نماد دینی است و معنای آن از زمان و واقعه ای در هزار و چند صد سال پیش فراتر رفته است و الگوی هر زمانی شده است که مظلومان در برابر ظالمان می ایستند و تنها به هدف می اندیشند و از انبوهی شمار دشمنان نمی هراسند. گویا عاشورا چون بانگ مردانگی و غیرتی است که از آن زمان ، همواره در حال نواخته شدن است و آزادگان را به پیروی از خود می خواند.
د - گونه شناسی ادبی شعارها
1- دلالت های ثانوی جملات
1-1- ای شیعیان ، شاه فنا می شود، رهبر ما روح خدا می شود.
این جمله ، جمله ای خبری است ؛ اما مراد از خبر در اینجا خود خبر نیست بلکه دلالت ثانوی آن مراد است که عبارت است از بیان آرزو و مژده دهی .
2-1- تا شاه کفن نشود، این وطن وطن نشود. این جمله نیز خبری است ؛ اما منظور از آن خبر نیست ، بلکه لازم خبر مراد است که در اینجا تشویق و برانگیختن مردم به مبارزه علیه شاه است.
3-1- ارتش اینجا تهران است ، دشمن نیاوران است . دلالت ثانوی این جمله خبری آگاه گردانیدن ، شرمنده ساختن ارتش و تبیین راه است.
4-1- مردم چرا نشستین؛ نکنه که شاه پرستین جمله ، پرسشی است ؛ اما معنای ثانوی و پنهان آن «نهی» است . شعار دهندگان از مردم می پرسند چرا نشسته اید؛ مراد آنان از این پرسش ، گرفتن پاسخ نیست بلکه به آنان می گویند که برخیزید. امر توبیخ و ملامت نیز در آن نهفته است.
2- شوخی و طنز
2-1- ای بختیار شیره کش تو هم برو مراکش مراکش کشوری است که شاه به آنجا گریخته بود و با شیره کش نوعی هماهنگی موسیقایی دارد و از طرف دیگر مرا بکش را نیز به ذهن متبادر می کند که در تناسب با شیره ای معتاد بودن بختیار است .
این گونه ظرافت ها از زبان طنز مردم کوچه و بازار نشات گرفته است.
2-2- استکان طلایی ، فرح رفته گدایی طلایی و گدایی با یکدیگر تناسبی ندارند و تنها برای آهنگین شدن در کنار هم آمده اند.
2-3- پفک نمکی شوره ، نخست وزیر کوره
2-4- این است شعار بختیار، منقل و وافور بیار شایان ذکر آن است که در برخی شعارها پیوند زبان ادبی با زبان عامیانه ایجادگر طنز بوده است که برخی نمونه های آن در پی می آید.
1- گلهای زهرا همه پرپر شده ، این بختیار خر بوده خرتر شده گلهای زهرا استعاره است از شهیدان
2- این است شعار ملت ، اسهال گرفته دولت
3- زنها به ما پیوستند بی غیرتها نشستند
3- رویکرد عالمانه و فکورانه برخی شعارها
3-1- سکوت هر مسلمان خیانت است به قرآن.
3-2- مکتبی که شهادت دارد اسارت ندارد.
3-3- درخت انقلاب به خون احتیاج دارد.
3-4- به ظلم طاغوتیان به جور فرعونیان یا حجه بن الحسن عجل علی ظهورک .
3-5- ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است .