در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
آقای «دانیل پیاتو» اکنون 49 ساله است و حدود 10 سال قبل همسرش را از دست داد. از زمانی که همسر 30 ساله او «تامارا» به قتل رسید او در مظان اتهام قرار گرفت. تلاش بسیار او برای این که ثابت کند در مرگ همسرش نقشی نداشته است تاکنون نتوانسته او را مبرا کند و هنوز هم اعضای هیات منصفه رای خود را در مورد پرونده پیچیده او تغییر ندادهاند.
از نظر پلیس تنها فردی که ممکن است دلایل کافی و انگیزهای برای به قتل رساندن این زن جوان داشته باشد آقای پیاتو است که مشکلات عدیدهای با همسرش داشته است. اتهامی که او سالهاست آن را انکار میکند. «من و تامارا زندگی بدی نداشتیم گرچه او همیشه به خاطر موضوع بچهدار شدنمان از من دلخور بود اما در مجموع علاقهای که بین ما وجود داشت باعث میشد که ارتباطمان همچنان حفظ شود. ما از دوران دانشگاه با هم آشنا بودیم و به همین خاطر کاملا خلقیات یکدیگر را درک میکردیم.
من دلم میخواست هر کاری که میتوانم انجام دهم تا همسرم از من راضی باشد، اما به نظر میرسید که او هر کاری هم که برایش انجام میدهم ناچیز است و بالاخره مسائلی در زندگی وجود دارد که او را ناراحت میکند. علاقه من و تامارا گرچه همواره نمایان بود اما اصل مشکلات داخلی ما از ناراضی بودن او ناشی میشد.» پس از آن که ماموران پلیس جسد بیجان تامارا که گردنش با استفاده از چاقو سلاخی شده بود پیدا کردند پرونده قتل وی تشکیل شد. در این پرونده آقای پیاتو که ادعا میکرد هنگام وقوع این قتل خارج از شهر بوده است نقش زیادی نداشت.
با گذشت زمان کمکم سرنخهایی به دست پلیس آمد که نشان میداد این مرد که در شرکت معتبری کار میکرد آنقدرها هم که تظاهر میکند از مرگ همسرش بیاطلاع نیست. او که مهندس کنترل کیفیت بود ادعا میکرد که از 24 ساعت قبل از مرگ همسرش به شهری رفته که ماموریتش را انجام دهد و هنگام وقوع قتل اصلا در شهر حضور نداشته است.
ماجرای قتل خانم تامارا هم زمانی روشن شد و به اطلاع پلیس رسید که یکی ازدوستان نزدیک او که قرار پیادهروی با وی داشت وقتی از او بیخبر ماند به منزلش رفت تا خبری از او بگیرد. مشکوک بودن شرایط منزل تامارا باعث شد که دوست صمیمیاش که بشدت نگران بود با پلیس تماس بگیرد و از آنها درخواست کمک کند. دقایقی بعد از حضور ماموران پلیس در منزل این زوج آنها جسد بیجان زن 30 ساله را در اتاق خوابش در حالی که خون زیادی از او رفته بود پیدا کردند.
پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد قبل از این که تامارا مورد حمله با چاقو قرار بگیرد مقدار زیادی با مهاجمش درگیر شده است و آثار ضربه و شتم بسیار روی بدن او وجود داشت در حالی که تحقیقات پلیس روی پرونده قتل این زن آغاز شده بود آنها توانستند آقای پیاتو را نیز در جریان ماجرا قرار دهند و او را از به قتل رسیدن همسرش مطلع کنند. «من برای انجام ماموریت به خارج از شهر رفته بودم.
روز قبل از اینکه من عازم شوم من و تامارا دعوای سختی با یکدیگر کرده بودیم و بشدت از دستش ناراحت بودم. به همین خاطر بود که درطول زمانی که در سفر بودم حتی یکبار هم با او تماس تلفنی نگرفتم. پلیس ادعا میکند تماس نگرفتن من با منزل دلیل بر آن بوده است که من اصلا خانهام را ترک نکرده بودم و در حال مشاجره با همسرم بودهام اما این حقیقت ندارد. وقتی همسری با زوجش دعوا میکند مسلم است اگر این دعوا بسیار سخت بوده باشد دلش میخواهد برای چند ساعتی تنها باشد و به هیچ چیز فکر نکند. آیا این واقعا دلیل میشود که من بخواهم او را به قتل برسانم؟ آیا خودم فکر نمیکردم که ممکن است ماموران پلیس به عنوان قاتل مرا شناسایی کنند؟»
وقتی ماموران امور جنایی تحقیقات خود را روی پرونده این قتل آغاز کردند به نکاتی برخوردند که آقای پیاتو هرگز از آنها صحبتی نکرده بود. آنها در تماس با دوستان صمیمی خانم تامارا که تعداد آنها اتفاقا زیاد هم بود متوجه شدند که روابط بین این زوج از آنچه که آقای پیاتو عنوان میکند بسیار تیرهتر بوده است.
طبق آنچه که دوستان نزدیک مقتول عنوان میکردند او همیشه از همسرش به عنوان مردی خشن یاد میکرده است که همواره او را تهدید به مرگ میکرده و حتی اجازه نمیداده است که آنها از هم جدا شوند. آنها ظاهرا از اوایل ازدواج بر سر مساله بچهدار شدن با یکدیگر مشکل داشتهاند و با گذشت زمان این اختلافات به مسائل دیگر هم کشیده شده است.
نزدیکان تامارا به خوبی به یاد داشتند که بیش از 2 بار این زن در ملاقاتهایش نقاطی از بدنش را نشان داده است که بر اثر رفتارهای خشن همسرش سیاه و کبود شده است. با وجود این اطلاعات، تحقیقات روی این مرد گستردهتر شد. این در حالی بود که حتی یک شاهد هم وجود نداشت که حضور آقای پیاتو را در خارج از شهر تایید کند. رئیس شرکتی که این مرد در آن کار میکرد هم در بازجویی عنوان کرد که گرچه آقای پیاتو قراری کاری در خارج از شهر داشته است اما زمان آن اصلا محدودیت نداشته و مشخص نیست که او آیا واقعا این ماموریت را رفته است یا خیر. هیچ شاهدی هم وجود ندارد که حضور او را در این شهر تایید کند.
با وجود این پیچیدگیها در پرونده مرگ «تامارا» رسیدن به جوابی صریح از سوی پلیس بسیار مشکل شد. مدارکی که به دست آمد نشان داد که همسر او تنها کسی است که میتواند به خاطر مشکلاتی که با او داشته مسبب مرگ وی شده باشد. مدارکی به زودی ارائه دادگاه خواهند شد تا بالاخره حقیقت اثبات شود.
«من همسرم را نکشتهام و هرگز هم زیر بار اتهاماتی که به من وارد شده است نمیروم. پلیس نمیتواند با تکیه بر این که ما با هم مشکل داشتهایم مرا مردی بیصفت معرفی کند که میتواند دست به قتل همسرش بزند. من بیگناهم و مطمئنم که با گذشت این همه سال بالاخره روزی خواهد رسید که من بتوانم بار دیگر سرم را با افتخار بالا کنم و مجازات قاتل واقعی او را ببینم.
مطمئنا قاتل همسر من در طول 10 سالی که پلیس وقت خودش را برای پیدا کردن مدارک بر علیه من صرف کرده است به راحتی به زندگیاش ادامه داده و در خیابانها پرسه میزند. این انصاف نیست که من که فرزندی هم ندارم بعد از قتل فجیع همسرم به جای آن که بتوانم فکری به حال روحیه از دست رفته خودم بکنم، سالهای سال در دادگاهها و مراکز پلیس روانه باشم تا هر روز به سوالات جدیدی که به ذهن ماموران پلیس خطور میکند پاسخ دهم. انگار درست است که میگویند پیدا کردن عدل در این زمانه و در کشور ما امریکا کار بسیار سختی است. اما من قویتر از آن هستم که بخواهم به راحتی خودم را ببازم. من مقاومت میکنم تا برنده شوم».
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد