داستان 3 خواهر

روابط مثلثی آنها چنان عمیق و ریشه‌دار است که در فقدان یکی از آنها به طور اساسی هویتشان تهدید و از وضعیت موجود خارج می‌شود. برای همین است که لادن یکی از این سه خواهر، در برابر خواستگارانش مقاومت می‌کند تا ساختار این مثلث به هم نخورد و فرو نریزد.

این سه خواهر بدون سرپرست مرد و با تکیه به هم، زندگی را پیش می‌برند و ترکیبی از میانسال، جوان و نوجوانی را تشکیل می‌دهند که هر کدام در عین این که دنیای خاصی دارد، اما همواره یک دغدغه مشترک، آنها را به هم وابسته و متحد می‌کند، چنانچه هر کدام می‌کوشد به خاطر دیگری از خواسته‌ها و علایق خود بگذرد.  البته فیلم دارای یک خط داستانی نیست و به شکل متناوب و درهم آمیخته قصه خود را روایت می‌کند.

دنیای دخترانه فرشته و دغدغه او برای یافتن کار و علاقه‌اش به بازیگری از یک سو، مشکلات لادن در کارخانه با حقوق کارگران و خواستگاری رئیس کارخانه از وی از طرف دیگر، به همراه دغدغه‌های خواهر بزرگتر برای همدردی و سرپرستی آن دو و تلاش برای بازگشت به مدرسه و تامین معیشت زندگی، 3 بخش اصلی قصه را تشکیل می دهد و در عین این که با هم بودن و همزیستی آنها را نشان می‌دهد؛ اما بر عمق تنهایی، ترس و دلهره‌های زنانه تاکید می‌کند. این سه خواهر اگرچه بی‌حضور مرد زندگی می‌کنند؛ ولی هر کدام ذهن مردی را به خود مشغول کرده‌اند.

لادن تحت فشار خواستگاری رئیس کارخانه است، البته در پایان معلوم می‌شود که گرافیست کارخانه به او علاقه‌مند بوده است. فریده، خواهر بزرگتر که سال‌ها پیش در ذهن دایی رئیس کارخانه، یک معشوق دست‌نیافتنی باقی مانده و حامد نیز عاشق فرشته است و مثل سایه او را تعقیب می‌کند؛ اما هر سه نفر به شکلی با آنها فاصله دارند و حفظ این زندگی سه‌گانه و ترس از تنهایی دیگری موجب می‌شود که آنها تنهایی خود را بر تنهایی دیگری ترجیح دهند و در واقع خود را به خواب بزنند، همچون خواب زمستانی که سرمای زندگی نمی‌گذارد آدمی، گرمای زیستن را حس کند.

خواب زمستانی یک فیلم زن‌محور است که دشواری‌های زیست زنانه را در فضای زنانه پی می‌گیرد و در روایت خود از این قصه بیش از آن که به ساختار داستانی و قصه‌پردازی آن توجه کند، به بازنمایی تلخی‌ها، مشکلات و رنج‌ها می‌پردازد که این سه زن هر کدام به گونه‌ای در ساحت‌های اجتماعی و دنیای درونی خویش با آن دست و پنجه نرم می‌کنند.

سیدرضا صائمی