در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
سکانس دوم (مجلس خواستگاری)، خانواده دختر: به نیت سال 2007 میلادی 2007 سکه طلا.
خانواده پسر: حتما شوخی میفرمایید، شنیده بودیم که میگن به نیت 14 معصوم 14 سکه، ولی اینجوری دیگه نشنیده بودیم.
خانواده دختر: ای آقا مهریه رو کی داده کی گرفته، بالاخره دختر ما لیسانس داره، کمالات داره، ضمن این که اون 14 سکه مال زمانی که ما ساکن... بودیم، ولی الان که ساکن... شدهایم اوضاع فرق میکنه...یکی از سنن بسیار کهن در روابط خانوادگی بشری این است که مرد هنگام ازدواج برای زن «مهر» قائل میشود. چیزی از مال خود به زن یا پدرزن خویش میپردازد و در تمام مدت ازدواج، عهدهدار مخارج زن و فرزندان خویش است.
میگویند در ادوار ماقبل تاریخ که بشر در حال توحش میزیست و زندگی شکل قبیلهای داشت، به علل نامعلومی ازدواج با همخون جایز شمرده نمیشد. جوانان قبیله که خواستار ازدواج بودند، ناچار بودند از قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کنند.
از اینرو برای انتخاب همسر به میان قبایل دیگر میرفتند. در آن دورهها مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف نبوده، یعنی نمیدانست که آمیزش او با زن در تولید فرزند موثر است. مرد، فرزند را به عنوان فرزند همسر خود میشناخت نه فرزند خود.
مردان موجودات عقیم و نازا به حساب میآمدند و پس از ازدواج به عنوان یک طفیلی که زن فقط به رفاقت با او و به نیروی بدنی او نیازمند است در میان قبیله زن به سر میبردند. این دوره را دوره «مادر شاهی» نامیدهاند.
دیری نپایید که مرد به نقش خویش در تولید فرزند واقف شد و خود را صاحب اصلی فرزند شناخت. از این وقت زن را تابع خود ساخت و ریاست خانواده را به عهده گرفت و به اصطلاح «دوره پدرشاهی» آغاز شد.
در این دوره نیز مرد ناچار بود از میان قبیله دیگر برای خود همسر انتخاب کند ولی این بار میباید زن را با خود به قبیلهاش میآورد. به همین دلیل همواره بین دو قبیله جنگ و تصادم حکمفرما بود و انتخاب همسر از راه ربودن دختر صورت میگرفت.
بتدریج صلح جای جنگ را گرفت و قبایل مختلف میتوانستند همزیستی مسالمتآمیز داشته باشند و مرد برای این که دختر مورد نظر خویش را به چنگ آورد، میرفت به قبیله دختر و اجیر پدرزن میشد و مدتی برای او کار میکرد و پدرزن در ازای خدمت داماد، دختر خویش را به او میداد و او آن دختر را به میان قبیله خویش میبرد. تا این که ثروت زیاد شد، در این وقت مرد دریافت که به جای این که سالها برای پدر عروس کار کند، بهتر است یکجا هدیه لایقی تقدیم او کند و دختر را از او بگیرد. این کار را کرد واز اینجا «مهر» پیدا شد.
شرایط مهریه
1- مالیت داشتن: مرد نمیتواند بگوید تمام هوای تهران را مهریه قرار میدهم.
2- قابل تملک باشد: مرد نمیتواند پارک جمشیدیه را مهریه همسرش قرار دهد، زیرا جزو اماکن عمومی است.
3- معین باشد: مجهول نباشد. مثلا نمیتواند بگوید زیباترین جواهر دنیا مال تو.
چیزهایی که میتوانند به عنوان مهر قرار بگیرند عبارتند از:
1- حقوق مالی باشد مثل سرقفلی یا حق تالیف و ترجمهها
2- عینی باشد مثل باغ
3- منفعت باشد مثل منفعت باغ
4- انجام کار مثل ساخت خانه
5- آموزش باشد مثل آموزش قرآن، موسیقی، نقاشی
6- دینی باشد مثل چک، سفته، برات
لازم به ذکر است که فوت زوج در مهریه تاثیرگذار نیست و مهریه از ماترک شوهر (آنچه به جا گذاشته) برداشته میشود. چنانچه زن هم بمیرد، مهریه ساقط نمیشود. مهریه ارث است و به وراث وی خواهد رسید.
هنگام فسخ نکاح، درصورتی که دختر وظایف زناشویی را انجام داده باشد، مهریه به او تعلق میگیرد، اما زمانی که فقط عقد شده و هنوز عروسی نکرده باشد، نصف مهریه به او تعلق میگیرد.
مواد قانونی
ماده 1081 قانون مدنی میگوید: اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تادیه مهر در مدت معین نکاح باطل خواهد بود، نکاح و مهر صحیح ولی شرط باطل است.
ماده 1082: به مجرد عقد، زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
ماده 1083: برای تادیه تمام یا قسمتی از مهر میتوان مدت یا اقساطی قرار داد.
ماده 1084: هرگاه مهر عین معینی باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود، شوهر ضامن عیب و تلف است.
ماده 1085: زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند، مشروط بر این که مهر اوصال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
نحوه وصول مهریه
1- ارسال اظهارنامه از سوی زن به شوهر
2- از طریق اجرای ثبت
3- از طریق دادگاهها
اظهارنامه نوعی اوراق چاپی موجود در دادگستری است که خواهان، تقاضای خود را قبل از رفتن به دادگاه به صورت رسمی به خوانده اعلام مینماید. در اینجا هم خواهان (زوجه)، اظهارات خود را در مورد درخواست مهریه، در ردیف خواهان مینویسد و آن را برای خوانده (زوج) میفرستد. در این هنگام زوجه همچنان باید تمکین کند؛ چرا که در غیر این صورت ناشزه محسوب میشود و نفقه به او تعلق نمیگیرد.
اگر مرد توانایی پرداخت مهریه را داشت اما از پرداخت آن خودداری کرد، زوجه مهریه خود را به اجرا میگذارد، چنانچه ظرف 10 روز مالی، زن دارایی شوهر را معرفی کند فورا نسبت به توقیف آنها اقدام میشود، اگر دارایی زوج فقط حقوق او باشد، تا یک چهارم آن ماهانه به زوجه تعلق میگیرد تا زمانی که مهریه کاملا پرداخت شود و مرد تا پرداخت کامل مهریه زن نمیتواند از کشور خارج شود؛ اما در صورتی که مرد اموال دیگری غیر از حقوق داشته باشد، دادگاه اموال او را میفروشد و مهریه از این طریق پرداخت میشود.
اما اگر مرد توانایی مالی نداشت، زن میتواند به دادگاه خانواده مراجعه کند و دادخواستی مبنی بر استرداد مهریه به دادگاه بدهد. دادگاه به دادخواست او رسیدگی میکند در صورتی که زوجه مستحق دریافت مهریه باشد، دادگاه حکم به پرداخت مهریه میدهد.
در این صورت مرد موظف میشود از زمان تعیین شده توسط دادگاه، مهریه همسرش را بپردازد.اگر مرد مالی داشته باشد و زن فکر کند در طول مدتی که دادگاه تشکیل میشود، مرد آن مال را میفروشد یا جابهجا میکند، از دادگاه میخواهد قرار تامین خواسته صادر کند، با این درخواست قرار تامین صادر میشود و مال تا صدور حکم دادگاه توقیف میشود. از این مال توقیف شده میتوان، مهریه را برداشت در غیر این صورت، عدم پرداخت مهریه، ضمانت اجرایی دارد.
آقای هادی سهرابی، جامعهشناس، درخصوص علل بالا رفتن میزان مهریه میگوید: پیچیده شدن نظام جامعه و عدم امکان شناخت کافی زن و مرد از یکدیگر از یک طرف و از طرف دیگر عرفی که در جامعه ایران حاکم است، بدین صورت که عرف جامعه طلاق را نهایت بدبختی زن میداند و زن بیوه یا طلاقگرفته را به عنوان زن دست دوم میپندارد. در مقابل بسیاری از زنان نیز تعیین مهریههای سنگین را تضمینی برای پایبندی و تعهد مرد به خودشان میدانند.
مجموعه این عوامل باعث بالارفتن مهریهها میشود. لازمه تسهیل نکاح در جامعه پیچیده کنونی این است که چنانچه پس از عقد هر یک از طرفین متوجه شد که اشتباه کرده یا فریب خورده است و امکان سازش با وضعیت جدید را ندارد براحتی بتواند عقد را منحل ساخته و خود را رها نماید و این در حالی است که در جامعه امروز مرد براحتی از این امکان برخوردار است ولی موارد درخواست جدایی برای زن محدود و مشخص است و نکته قابل تامل این که همین موارد مشخص غالبا با تفسیرهای سنتی و مردمسالارانه، معدودتر میشود.
در اینجا مهریه بالا، حربهای است که با آن میتوان زوج را که انحصارا حق طلاق دارد وادار به موافقت و جدایی نماید. از منظری دیگر میتوان گفت امروزه ازدواج یک قرارداد اجتماعی محسوب میشود، قراردادی که نیاز به یک ضمانت اجرایی محکم دارد و این ضمانت مهریه است و چون میزان اطمینان و اعتماد به پایبندی این قرارداد پایین است، لذا در مقابل، مهریههای سنگین تعیین میشود تا این ضریب اطمینان را بالا ببرد.
خانم پرستو وکیلآذر، کارشناس امور حقوقی درخصوص مهریه و حقوق اقتصادی میگوید: با توجه به این که ماده 1105 قانون مدنی ایران ریاست خانواده را از خصایص شوهر قرار داده، بنابراین زوج میتواند مانع کار زوجه خود شود و بخواهد که زوجه فقط خانهدار باشد؛ در مقابل مرد متعهد میشود احتیاجات مادی، روحی و اجتماعی زن را فراهم کند. از طرفی مرد به دلیل این که فعالیت اقتصادی را بیش از زن به عهده دارد، خود را صاحب همه مواهب مادی خانواده تلقی میکند.
پس با توجه به این موارد، مهریه باید طوری در نظر گرفته شود که جبرانکننده مافات برای زن باشد و به نوعی پشتوانه و وثیقه ازدواج قرار گیرد که در صورت جدایی، منبع تامینکننده مالی آتیه زوجه باشد.
شروط ضمن عقد:
شارع مقدس برای زنان راهی قرار داده که خودشان زمام طلاق را به دست گیرند. به این معنی که در ضمن عقد نکاح اگر شرط کنند که وکیل باشند در طلاق به صورت مطلق، یعنی هر موقعی که دلشان خواست طلاق بگیرند یا به صورت مشروط، یعنی اگر مرد بدرفتاری کرد یا زن دیگری گرفت، زن وکیل باشد که خود را طلاق دهد، دیگر هیچ اشکالی برای خانمها پیش نمیآید و میتوانند خود را طلاق دهند.
میترا پازکیزاده
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جامجم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد