در روزگاری که سرعت انتشار خبر از تصمیمگیری جلو میزند، روابط عمومی دیگر واحدی تزئینی نیست؛ بلکه شاهکلید توسعه و بقاست. شرکتهایی که روابط عمومی را در جایگاه واقعی خود قرار دادهاند، امروز نهتنها از بحرانهای رسانهای عبور کردهاند بلکه اعتماد، اعتبار و تصویر مثبت برند خود را تثبیت کردهاند.
اما هنوز در بسیاری از سازمانها، روابط عمومی همان واحدی است که در گوشهای از ساختمان، منتظر است تا دستور صادر شود: اطلاعیه بده، خبر بنویس، مراسم برگزار کن. این رویکرد، تفکر دهههای گذشته است. روابط عمومی امروز، اتاق فکر سازمان است؛ نه اتاق چاپ پوستر.
مدیران باید از روابط عمومی بترسند
ترس از روابط عمومی، ترس از نقد و شفافیت است؛ یعنی ترس سالمی که سازمان را در مسیر رشد نگه میدارد. روابط عمومی قدرتمند، آینه صادق سازمان است و اگر مدیران از نگاه این آینه بگریزند، در واقع از اصلاح خود میگریزند.
مدیران آیندهنگر، بهجای نادیدهگرفتن روابط عمومی، از تحلیلها و هشدارهایش بهره میبرند. آنها میدانند روابط عمومی تنها بخشی نیست که خبر منتشر میکند، بلکه مغز ارتباطی شرکت است؛ همان بخشی که افکار عمومی را میخواند، نبض کارکنان را حس میکند و رفتار رسانهها را تحلیل میکند.
مدیر روابط عمومی نباید پشت در اتاق مدیرعامل معطل شود
در یک شرکت پیشرو، مدیر روابط عمومی عضو ثابت جلسات تصمیمسازی است. او باید در جریان مستقیم تصمیمات کلان باشد، نه پس از وقوع آنها. روابط عمومی اگر از اتاق تصمیم حذف شود، تنها میتواند بحرانها را پس از وقوع توضیح دهد، نه پیشگیری کند.
هیچ نشانهای از ضعف مدیریتی بزرگتر از این نیست که مدیر روابط عمومی پشت در اتاق مدیرعامل منتظر بماند تا اجازه ورود بگیرد. در سازمانهای حرفهای، این مدیرعامل است که منتظر تحلیل روابط عمومی میماند تا تصمیمش بر پایه داده، نه حدس و سلیقه، بنا شود.
روابط عمومی؛ قلب تپنده توسعه
روابط عمومی هوشمند، پلی است میان سازمان و جامعه. این پل، هم بازتاب افکار عمومی را به مدیران میرساند، هم صدای سازمان را به بیرون منتقل میکند. در واقع، روابط عمومی موتور درک متقابل است؛ بدون آن، سازمان در انزوای خودساخته گرفتار میشود.
سازمانهایی که به روابط عمومی بها دادهاند، در مسیر توسعه پایدار حرکت کردهاند. آنها میدانند هر تصمیم اقتصادی، مدیریتی یا صنعتی بدون پشتیبانی روابط عمومی، ناپایدار است.
روابط عمومی دیگر یک «واحد اجرایی» نیست؛ یک «واحد راهبردی» است. مدیران موفق از روابط عمومی میترسند چون میدانند حقیقت را میگوید. آنان در صف تحلیل و مشاورهی روابط عمومی میایستند، چون باور دارند بدون شناخت دقیق جامعه و افکار عمومی، هیچ توسعهای ممکن نیست.