طرح غرب، بیش از حفاظت غیرنظامیان غزه، منافع رژیم‌صهیونیستی را تضمین می‌کند

نفوذ با نقاب صلح

آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای ایجاد نیروی بین‌المللی درغزه تهیه کرده که به واشنگتن وکشورهای همراهش اختیارات گسترده‌ای برای «اداره» و «امنیت» این منطقه می‌دهد. این طرح، گرچه به‌ظاهر برای حفاظت از غیرنظامیان و عبور و مرور انسانی طراحی شده، در عمل زمینه را برای مداخله مستقیم آمریکا در حاکمیت فلسطینیان فراهم می‌کند.
آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را برای ایجاد نیروی بین‌المللی درغزه تهیه کرده که به واشنگتن وکشورهای همراهش اختیارات گسترده‌ای برای «اداره» و «امنیت» این منطقه می‌دهد. این طرح، گرچه به‌ظاهر برای حفاظت از غیرنظامیان و عبور و مرور انسانی طراحی شده، در عمل زمینه را برای مداخله مستقیم آمریکا در حاکمیت فلسطینیان فراهم می‌کند.
کد خبر: ۱۵۲۶۳۲۱
نویسنده مبین مرشدی - گروه بین‎‌الملل
 
براساس پیش‌نویس، این نیرو مامور خلع‌سلاح گروه‌های مقاومت و کنترل زیرساخت‌های نظامی غزه خواهد بود، اقدامی که می‌تواند به‌منزله ضعیف‌سازی قدرت دفاعی محلی و تقویت مواضع رژیم‌صهیونیستی تعبیر شود. همچنین پیش‌بینی شده «شورای صلح» تا سال ۲۰۲۷ در غزه باقی بماند‌؛ نهادی که تحت مشورت مستقیم آمریکا شکل می‌گیرد و عملا استقلال سیاسی غزه رامحدود می‌کند.نیروهای اسرائیلی نیز باماموریت‌های نظارتی بخشی ازطرح آمریکا هستند، چنین امتیازدهی به تل‎آویو نشان‌دهنده این که، توافق آتش‌بس بیشتر در خدمت امنیت کابینه جنگ صهیونیست‌‎ها و منافع واشنگتن خواهد بود. طرح مذکور با مشارکت ۱۶ کشور و ۲۰ نهاد دولت‎‌ها خواهد بود، به این ترتیب، آمریکا در تلاش است تا این نیروی چندملیتی را به‌عنوان پوششی برای نفوذ نظامی و سیاسی خود در غرب آسیا جا بزند. منتقدان هشدار می‌دهند که این طرح نه نیروی حافظ صلح واقعی، بلکه ابزاری اجرایی برای تحمیل نظم استعماری در باریکه غزه خواهد بود.
 
بی‎‌توجهی به صدای فلسطین
یکی از موانع بنیادین پیشروی طرح ایجاد نیروهای بین‎المللی ثبات (ISF) در غزه، کمبود نمایندگی معنادار از سوی مردم فلسطین است. کارشناسان هشدار می‌دهند که طرح بدون پیش‌بینی زمان‌بندی روشن، اهداف مشارکتی و تحویل مرحله‌ای قدرت به نیروهای فلسطینی، خطر تبدیل‌شدن به «اشغال به‌سبک جدید» را دارد. وقتی نشانی از دستگاه محلی منتخب یا بسیاری از بازیگران فلسطینی در مرکز فرآیند دیده نشود، مشروعیت این نیرو نزدساکنان غزه ومنطقه به‌طرز چشمگیری کاهش می‌یابد. در شرایط فعلی، نهادهایی چون پارلمان تشکیلات خودگردان فلسطین (Palestinian Authority) یا سایر ساختارهای محلی، نه‌تنها حضور فعال در تدوین ماموریت نیروهای ثبات بین‎المللی ندارند، بلکه بسیاری از طرح‌های آنها را به‌شکل جانشین صرف یا نهادی تحت نظارت خارجی تعریف می‌کنند. مثلا فرانسه از حذف نقش پارلمان فلسطینیان در تدوین برنامه غزه انتقاد دارد. نبود نمایندگی فلسطینی همچنین مانع شکل‌گیری یک افق سیاسی قابل قبول برای مردم غزه شده است‌؛ در طرح خوانده می‌شود که نیروهای بین‌المللی مامور خلع سلاح و بازسازی زیرساخت‌ها هستند ولی دیدگاهی از مشارکت واقعی و اختیار فلسطینیان در اداره خودشان همزمان با این مراحل دیده نمی‌شود. این وضعیت سبب‌شده که نیرو، به‌جای این‌که واسطه انتقال قدرت و ثبات ارزیابی شود، به‌چشم «ابزار تحمیل نظم خارجی» در غزه عمل خواهد کرد. 

سلاح خلع‎‌ناشدنی مقاومت
برخلاف توهمات غربی، حماس به‌صراحت گفته نمی‌تواند متعهد به خلع‌سلاح شود، چرا که سلاح مقاومت را «حق ملی و قانونی» خود می‌داند. این موضع، ماموریت‌هایی مانند نظارت یا کنترل سلاح را با بن‌بست مواجه می‌کند‌؛ وقتی طرف اصلی گفت: «نمی‌توانم بله یا خیر بگویم» برای طرح خلع سلاح، دیگر نمی‌توان انتظار داشت که فرآیندی روان و کامل برای خارج‌شدن سلاح‌های مقاومت شکل گیرد.  بعد از سال‌ها جنگ و تلاش‌های نظامی، حماس همچنان ساختار نظامی و شبکه‌های تسلیحاتی (از جمله سلاح‌های سبک و تونل‌ها) را حفظ کرده است. تحلیلگران صهیونی مدعی‎اند که برای خلع‌سلاح حماس، تنها تسلیم سلاح‌ها کافی نیست، بلکه بازسازی اعتماد، سازوکارهای امنیتی محلی، و تضمین‌های سیاسی نیز باید برای فریب مردم غزه وجود داشته باشد. وقتی این شرایط مهیا نشود، نیروهای ثبات بین‌المللی در برابر اقتدار مقاومت اسلامی فلج خواهند شد. از منظر ساختاری، خلع‌سلاح حماس بدون یک مسیر سیاسی معنادار و جایگزینی مشروع برای تامین امنیت غزه ناممکن است. سازمان پژوهشگران امنیت می‌گوید حماس بخشی ازهویتش رادر «مقاومت مسلحانه» یافته و اواسط جنگ، بدون این سلاح‌ها، نه تنها امنیت خود را از دست می‌دهد، بلکه مشروعیت سیاسی‌اش نیز زیر سؤال می‌رود. بنابراین، طرح ترامپ حول محور ماموریت بین‌المللی که بر پایه خلع‌سلاح گروه‌های مسلح مقاومت است اما مکانیسم برای جنبش‎های جایگزین فلسطین وجود ندارد، به‌سرعت گرفتار بن‌بست خواهد شد. 

استقامت در برابر هویت‎زدایی
پیوند بازسازی با شرط «هویت‌زدایی مقاومت» یعنی خلع سلاح و حذف نقش سیاسی اجتماعی گروه‌های مقاومتی روند احیای زیرساخت‎ها را ناممکن یا ناقص می‌کند‌؛ بازسازی‌ای که امنیت وکرامت محلی را نپذیرد، ازهویت جمعی و مطالبات سیاسی فلسطینیان جدا خواهد شد. بنابراین برنامه‌هایی که بازسازی را موکول به حذف نشانه‌های مقاومت کنند، نه‌تنها مشروعیت را از دست می‌دهند بلکه پتانسیل بازگشت خشونت و بی‌ثباتی را افزایش می‌دهند.  چشم‌انداز بازسازی غزه بدون در نظر گرفتن نقش فعال مقاومت، صرفا بازسازی فیزیکی ونه اجتماعی یا سیاسی است. هرگونه تلاش برای احیای زیرساخت‌ها بدون مشارکت گروه‌های محلی و بدون درک واقعی از نیازها و انتظارات فلسطینیان، با بی‌اعتمادی گسترده مواجه می‌شود و مشروعیت بین‌المللی و محلی طرح را به‌شدت کاهش می‌دهد. چنین رویکردی خطر ایجاد یک «غزه مصنوعی» را دارد که مردم آن را متعلق به خود نمی‌دانند و بازگشت تنش‌ها را تشدید می‌کند.  علاوه بر این، شرط خلع سلاح و حذف نشانه‌های مقاومت، پیامدهای روانی و هویتی برای جامعه فلسطینی دارد. مردم غزه مقاومت را بخشی از هویت جمعی و دفاع مشروع خود می‌دانند و هرگونه تلاش برای حذف این عنصر، نه تنها احساس امنیت آنها را تضعیف می‌کند بلکه ظرفیت صلح پایدار را نیز محدود می‌سازد. 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها