به مناسبت سالروز آغاز ساخت مسجد تاریخی گوهرشاد در حرم مطهر رضوی؛

مسجد گوهرشاد؛ گوهر ماندگار حرم رضوی

گوهرشاد؛ خونبارترین جنایت تاریخ پهلوی

در تابستان ۱۳۱۴، مسجد گوهرشاد مشهد شاهد یکی از خونبارترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران بود. اعتراضات مردمی علیه اجباری‌شدن کلاه‌شاپو و سیاست‌های تجدد آمرانه رضاشاه به سرکوب خشونت‌بار منجر شد که صدها کشته و زخمی بر جای گذاشت و زخم عمیقی بر پیکر جامعه سنتی ایران وارد آورد.
در تابستان ۱۳۱۴، مسجد گوهرشاد مشهد شاهد یکی از خونبارترین رویدادهای تاریخ معاصر ایران بود. اعتراضات مردمی علیه اجباری‌شدن کلاه‌شاپو و سیاست‌های تجدد آمرانه رضاشاه به سرکوب خشونت‌بار منجر شد که صدها کشته و زخمی بر جای گذاشت و زخم عمیقی بر پیکر جامعه سنتی ایران وارد آورد.
کد خبر: ۱۵۱۰۱۱۷
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
ریشه‌های اعتراض
کودتای ۱۲۹۹ و به قدرت رسیدن رضاخان، ایران را در مسیر تحولات سیاسی و اجتماعی پرشتابی قرار داد. سیاست‌های نوسازی رضاشاه، که با هدف مدرنیزاسیون کشور طراحی شده بود، اغلب با اجبار و بدون توجه به بافت فرهنگی و مذهبی جامعه اجرا می‌شد. در این میان، قانون لباس متحدالشکل در سال ۱۳۰۷ و اجباری‌شدن کلاه پهلوی که بعدها در سال ۱۳۱۴ به کلاه‌شاپو تغییر کرد، به یکی از جنجالی‌ترین اقدامات دولت تبدیل شد. 
کلاه پهلوی، که به گفته تیمورتاش از شوروی وارد شده بود، به نمادی از تجدد آمرانه بدل شد. رضاشاه معتقد بود این کلاه می‌تواند حس برتری‌جویی ایرانیان نسبت به خارجی‌ها را تقویت کند. او در اظهاراتی گفته بود: «می‌خواهم ایرانی با گذاشتن این کلاه، خود را مانند فرنگی‌ها ببیند و بفهمد که فرنگی به او برتری ندارد.» اما این سیاست برای بسیاری از مردم، به‌ویژه جامعه سنتی و مذهبی، به‌معنای تحمیل فرهنگ بیگانه و نقض هویت دینی و ملی بود. 
روشنفکران آن دوره، از جمله میرزا ملکم‌خان و سید حسن تقی‌زاده، با حمایت از این سیاست‌ها، بر این باور بودند که تقلید از سبک زندگی غربی تنها راه برون‌رفت از مشکلات ایران است اما در مقابل، مراجع شیعه و بخش بزرگی از مردم عادی با این تغییرات مخالف بودند. این تقابل میان سنت و تجدد، زمینه‌ساز تنش‌های اجتماعی عمیقی شد که در نهایت به اعتراضات گسترده در مشهد منجر گردید. 
روزنامه انگلیسی دیلی میل در سوم دی ۱۳۰۷ نوشت: «کلاه جدید ایرانی، که تا به حال باعث اغتشاشات شدیدی شده، بخشی از لباس جدید شامل کت‌و‌شلوار است که فرمان پوشیدن آن از سوی شاه صادر شده تا لباس‌های متنوع مردانه ایرانی از بین برود.» این گزارش نشان‌دهنده حساسیت بالای جامعه نسبت به این تغییرات بود. 
در مشهد،شهری با بافت مذهبی قوی، اجباری‌شدن کلاه‌شاپو درسال۱۳۱۴ به اوج تنش‌هارسید.فتح‌الله پاکروان،استاندار خراسان، بر اعمال زور برای اجرای این قانون اصرار داشت، در حالی که محمدولی اسدی، نایب‌التولیه آستان قدس رضوی، معتقد بود که در شهری مانند مشهد، که مردم از روحانیون تبعیت می‌کنند، اجبار به استفاده از کلاه‌شاپو نتیجه معکوس خواهد داد. با این حال، رضاشاه نظر پاکروان را پذیرفت و این تصمیم جرقه اعتراضات مردمی را زد. 
   
تجمع در مسجد گوهرشاد

در تیرماه ۱۳۱۴، با اجباری شدن کلاه‌شاپو، نارضایتی عمومی در مشهد به اوج رسید. مردم که این اقدام را نه تنها توهین به سنت‌های دینی و فرهنگی خود، که بخشی از سیاست‌های گسترده‌تر کشف حجاب و تحمیل فرهنگ غربی می‌دیدند، به خیابان‌ها آمدند. کانون این اعتراضات، مسجد گوهرشاد، واقع در حرم امام رضا(ع)، بود که به دلیل جایگاه مذهبی‌اش، مکانی طبیعی برای تجمع مردم معترض شد. 
در شب ۱۹تیر، جمعیت کثیری از مردم، از جمله زائران و ساکنان محلی، در مسجد گوهرشاد گرد آمدند. در این میان، روحانی جوانی به نام شیخ محمدتقی بهلول، که به دلیل سخنوری آتشین و انتقادات تندش علیه سیاست‌های رضاشاه شناخته شده بود، نقش محوری ایفا کرد. بهلول طی چند روز متوالی بالای منبررفت و با سخنرانی‌های خود مردم را به مقاومت در برابر دولت دعوت کرد. شعارهایی مانند «مرگ بر شاه»، «زنده باد اسلام» و «لعنت بر دشمن علما» در صحن‌های مسجد طنین‌انداز شد و فضای اعتراضات را ملتهب‌تر کرد. 
براساس روایات تاریخی، پلیس مشهد ابتدا دستور متفرق شدن مردم را صادر کرد اما تجمع‌کنندگان که از روحانیون و مراجع دینی الهام می‌گرفتند، از پراکنده‌شدن سر باز زدند. این سرپیچی، مقامات محلی را در تنگنا قرار داد. فتح‌الله پاکروان، استاندار خراسان، که از حامیان سرسخت سیاست‌های آمرانه رضاشاه بود، تصمیم گرفت با توسل به قوه قهریه، اعتراضات را سرکوب کند. او از سرتیپ ایرج مطبوعی، فرمانده لشکر مشهد، خواست تا با اعزام نیروهای نظامی، تجمع را متفرق کند. 
نیروهای نظامی به فرماندهی سرهنگ قادری، اطراف صحن حرم و مسجد گوهرشاد را محاصره کردند. در شبی که بعدها به یکی از تاریک‌ترین لحظات تاریخ معاصر ایران بدل شد، تیراندازی به سوی معترضان آغاز شد. گزارش‌ها درباره تعداد شهدا متفاوت است‌؛ برخی منابع، مانند صورت‌جلسه مجلس شورای ملی در مهر ۱۳۲۹، تعداد کشته‌ها را ۲۶ نفر ذکر کرده‌اند اما روایات دیگر، از جمله منابع محلی، از شهادت بیش از۲۰۰۰ نفر سخن می‌گویند. اجساد قربانیان، بدون رعایت موازین شرعی، به‌سرعت دفن شدند و شهر مشهد در سوگ و عزا فرو رفت. 
   
تبعات سیاسی
فاجعه مسجد گوهرشاد نه تنها به دلیل شدت خشونت، بلکه به دلیل پیامدهای سیاسی و اجتماعی‌اش، به نقطه عطفی در تاریخ ایران تبدیل شد. پس از سرکوب اعتراضات، دولت رضاشاه تلاش کرد با اقدامات قضایی و سیاسی، مسئولیت این فاجعه را از خود دور کند. فتح‌الله پاکروان، استاندار خراسان، مدعی شد که محمدولی اسدی، نایب‌التولیه آستان قدس رضوی، در تحریک مردم نقش داشته است.این اتهام،که به نظرمی‌رسد بخشی ازآن به اختلافات شخصی میان مقامات محلی برمی‌گشت،به دستاویزی برای تشدید سرکوب تبدیل شد. رضاشاه دستور داد سرهنگ رفیع نوائی، رئیس شهربانی آذربایجان، به مشهد اعزام شود تا موضوع را بررسی کند. نوائی، که با اسدی خصومت شخصی داشت، او را به تحریک مردم متهم کرد. هیأتی به ریاست سرهنگ آقاخان خلعتبری از تهران به مشهد رفت و دادگاه نظامی تشکیل شد. در این دادگاه، اسدی به اعدام محکوم شد و این حکم به‌سرعت اجرا گردید. پس از اعدام اسدی، فرزندش، علی‌اکبر اسدی، که نماینده مجلس بود، نیز بازداشت شد تا هرگونه صدای مخالف خاموش شود.این سرکوب‌ها، اگرچه در کوتاه‌مدت دولت رضاشاه را قادر ساخت تا سیاست‌های تجدد آمرانه خود را پیش ببرد اما در درازمدت به افزایش شکاف میان دولت و جامعه سنتی منجر شد. فاجعه گوهرشاد، به‌ویژه در میان جامعه مذهبی، به نمادی از مقاومت در برابر استبداد پهلوی تبدیل شد. شیخ بهلول، که از رهبران اصلی اعتراضات بود، پس از این واقعه تحت تعقیب قرار گرفت اما توانست ازکشور بگریزدوسال‌ها بعد به ایران بازگردد. ازسوی دیگر، این رویداد نشان‌دهنده شکست سیاست‌های فرهنگی رضاشاه در جلب حمایت عمومی بود. اجبار به استفاده از کلاه‌شاپو و بعدها کشف حجاب، نه تنها به وحدت اجتماعی منجر نشد، بلکه به انزوای بیشتر جامعه مذهبی و تقویت نیروهای مخالف رژیم در سال‌های بعد کمک کرد. به گفته برخی مورخان، ماجرای گوهرشاد نقطه پایانی بر هرگونه همکاری میان دولت و جامعه سنتی بود و زمینه‌ساز رشد نیروهای مذهبی در دهه‌های بعدی شد. 

تأثیرات فرهنگی
فاجعه مسجد گوهرشاد، فراتر از یک رویداد سیاسی یا نظامی، به نقطه عطفی در تقابل سنت و تجدد در ایران بدل شد. این واقعه نشان داد که سیاست‌های آمرانه رضاشاه، که بدون توجه به خواست‌ها و نیازهای جامعه سنتی پیش می‌رفت، نه تنها به وحدت ملی منجر نشد، بلکه شکاف‌های اجتماعی را عمیق‌تر کرد. اجبار به تغییر پوشش، از کلاه پهلوی تا کلاه شاپو و سپس کشف حجاب، برای بسیاری از ایرانیان به معنای تحقیر هویت فرهنگی و دینی بود. این سیاست‌ها، به‌ویژه در شهرهای مذهبی مانند مشهد، با مقاومت شدیدی مواجه شد. مسجد گوهرشاد، به‌عنوان یکی از مقدس‌ترین مکان‌های ایران، به نمادی از ایستادگی در برابر استبداد و تجدد آمرانه تبدیل شد. اعتراضات گوهرشاد، که در ابتدا به دلیل اجباری‌شدن کلاه شاپو آغاز شد، به‌سرعت به مخالفت با سیاست‌های گسترده‌تر کشف حجاب و تحمیل فرهنگ غربی گسترش یافت. شعارهای معترضان، مانند «زنده باد اسلام» و «لعنت بر دشمن علما»، نشان‌دهنده عمق نارضایتی جامعه مذهبی از سیاست‌های دولت بود. در سطح فرهنگی، این واقعه به تقویت جایگاه روحانیون و مراجع دینی در برابر دولت منجر شد. اگرچه در کوتاه‌مدت، جامعه مذهبی در برابر قدرت نظامی دولت رضاشاه مغلوب شد اما در درازمدت، این سرکوب‌ها به رشد نیروهای مذهبی وافزایش نفوذ آنها در دهه‌های بعدی منجر شد. فاجعه گوهرشاد به‌عنوان یک زخم تاریخی در حافظه جمعی ایرانیان باقی ماند و در سال‌های بعد، به‌ویژه در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، به‌عنوان نمادی از مقاومت در برابر استبداد پهلوی مورد استناد قرار گرفت.  از منظر اجتماعی، این رویداد به ازهم‌گسیختگی اجتماعی دامن زد. سیاست‌های آمرانه رضاشاه، که بدون توجه به نیازهای جامعه اجرا می‌شد، به‌جای ایجاد وحدت، به دوقطبی‌شدن جامعه بین طرفداران تجدد و حامیان سنت منجر شد. بسیاری از مردم، به‌ویژه در مناطق روستایی و شهرهای مذهبی، احساس کردند که هویت و ارزش‌هایشان مورد تهدید قرار گرفته است. این احساس، به‌تدریج به شکل‌گیری یک مقاومت خاموش اما پایدار در برابر رژیم پهلوی کمک کرد.  در نهایت، فاجعه گوهرشاد نشان داد که مدرنیزاسیون بدون توجه به زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی، نه تنها به توسعه پایدار منجر نمی‌شود، بلکه می‌تواند به بحران‌های عمیق اجتماعی و سیاسی دامن بزند. این درس تاریخی، که با خون صدها نفر از مردم بی‌گناه نوشته شد، همچنان یکی از نقاط عطف مهم در تاریخ معاصر ایران باقی‌مانده است.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها