دنباله‌سازی؛ تیغ دولبه سینما

اخیرا گزارشی از۱۰فیلم پرفروش سینمای هالیوود منتشر شده؛ فهرستی که نشان می‌دهد هر۱۰ فیلم پرفروش سال‌جاری میلادی را آثاری تشکیل داده‌اند که دنباله فیلم‌هایی بودند که پیش از این اکران و پرفروش بوده‌اند. نکته‌ای که نشان می‌دهد تهیه‌کنندگان و کمپانی‌های سرمایه‌گذاری کمتر علاقه‌ای به سرمایه‌‌گذاری در آثاری با فیلمنامه‌های اورجینال و حتی اقتباسی دارند.
اخیرا گزارشی از۱۰فیلم پرفروش سینمای هالیوود منتشر شده؛ فهرستی که نشان می‌دهد هر۱۰ فیلم پرفروش سال‌جاری میلادی را آثاری تشکیل داده‌اند که دنباله فیلم‌هایی بودند که پیش از این اکران و پرفروش بوده‌اند. نکته‌ای که نشان می‌دهد تهیه‌کنندگان و کمپانی‌های سرمایه‌گذاری کمتر علاقه‌ای به سرمایه‌‌گذاری در آثاری با فیلمنامه‌های اورجینال و حتی اقتباسی دارند.
کد خبر: ۱۴۸۳۳۱۶
نویسنده امیرحسین حیدری - گروه فرهنگ و هنر
 
بدون شک دلیل این موضوع به نگاه تجاری و صنعتی برمی‌گردد که بر سینمای هالیوود حکمفرماست و با این دید ساختن دنباله برای فیلم‌هایی که مخاطبان برای دیدن آن لحظه‌شماری می‌کنند به‌مراتب از ریسک پایین‌تری نسبت به فیلمی که مخاطب برای اولین‌بار با آن مواجه می‌شود و باید اول مخاطب خود را پیدا کند، برخوردار است.
   
مخالفت با دنباله‌سازی
تا اینجای سال میلادی که چند هفته‌ای به انتهای آن نمانده، ۱۰ فیلم و انیمیشن درون و بیرون ۲، ددپول و ولورین، من نفرت‌انگیز ۴، تلماسه: قسمت دوم گودزیلا و کنگ: امپراتوری جدید، پاندای کونگ‌فو‌کار ۴، بیتل‌جوس بیتل‌جوس، ونوم آخرین رقص، پسران بد: بران یا بمیر و پادشاهی سیاره میمون‌ها، ۱۰ فیلم پرفروش سال هستند. موضوع دنباله‌سازی در هالیوود به این خاطر اهمیت پیدا کرده که وقتی به لیست فیلم‌های پرفروش سال‌های قبل برمی‌گردیم تعداد دنباله‌های سینما به مرور کمتر می‌شود تا جایی که در سال ۲۰۰۰ میلادی از میان ۱۰ فیلم پرفروش سینما تنها یک دنباله یعنی فیلم «ماموریت غیر‌ممکن ۲» و یک فیلم ابرقهرمانی «مردان ایکس» در فهرست ۱۰ فیلم پرفروش قرار داشتند. به بیان دیگر سینما با ورود به قرن جدید یعنی قرن بیست‌ویکم وارد دوره حکومت فیلم‌های دنباله‌ای شده است.با این حال برخی از بزرگان سینما با این روند فیلمسازی در دنیا مخالف هستند؛ مثلا اسکورسیزی کارگردان شهیر سینما نقل‌قولی دارد با این مضمون که: «مخاطبان سینما فیلم‌هایی را می‌خواهند که شبیه دنیای بازی باشد». همچنین جورج لوکاس، خالق «جنگ ستارگان» یکی از چهره‌هایی است که به‌تازگی در مصاحبه با یک نشریه فرانسوی به این روند دنباله‌سازی به‌شدت تاخت و به آن انتقاد کرده است. اما باید گفت با وجود تمام این اظهارنظرها با موج قدرتمندی که در هالیوود شروع شده، همچنان شاهد ساخت دنباله‌های قوی و ضعیف از عناوین مختلف سینمایی خواهیم بود.
   
ادامه‌سازی بر فیلم‌های مستقل
حال اگر از ینگه دنیا روی برگردانیم و به سینمای خود برگردیم، می‌بینیم که نسبت به ساخت دنباله در سینما آنچنان که باید و شاید توجه نمی‌شود. از طرف دیگر دنباله‌سازی در ایران با نمونه‌های خارجی آن یک تفاوت بزرگ دارد. در سینمای جهان، عموم فیلم‌های دنباله‌دار از پیش طراحی می‌شوند و به شکل آثار چند نسخه‌ای منسجم، در قبال پروژه‌های دنباله‌دار شرکت‌های فیلمسازی در مسیر ساخت قرار می‌گیرند.در ایران اما تولید دنباله‌ها به این صورت است که هنگام تولید اثر هیچ کدگذاری خاصی در فیلم انجام نمی‌شود و هنگام تماشای فیلم با یک داستان مستقل و کامل روبه‌رو هستیم که نیازی به ساخته دنباله ندارد اما زمانی که فیلم در گیشه با موفقیت بزرگی روبه‌رو می‌شود چون داستان ظرفیت ساخت دنباله را ندارد با قرار دادن کاراکترهای اصلی در موقعیت‌های مختلف دنباله اثر ساخته می‌شود.
   
شروع مبهم دنباله‌سازی در ایران
به بیان دیگر چون در ایران هنوز نگاه به سینما به شکل سنتی آن است و به آن به چشم یک صنعت پولساز نگاه نمی‌شود، با وجود همه بحث‌ها درباره صنعتی شدن سینما در ایران، وقتی به همین معدود دنباله‌های سینمای ایران (در مقایسه با سینمای جهان به‌خصوص هالیوود) نگاه می‌کنیم، این نکته روشن می‌شود که این آثار حداقل در گیشه موفق ظاهر شده‌اند.وقتی تاریخچه دنباله‌سازی در تاریخ سینما را بررسی می‌کنیم فیلم سقوط یک ملت (Fall of Nation) به کارگردانی توماس دیکسون محصول سال ۱۹۱۶ اولین دنباله تاریخ سینما لقب می‌گیرد(این اثر دنباله‌ای بر فیلم(The Birth of Nation)بوداما زمانی که به سینمای ایران می‌رسیم نقطه شروع مشخصی را نمی‌توان برای آن ترسیم کرد و علت این امر نیز به همان نکته‌ای برمی‌گردد که پیش از این ذکر شد. چون در فیلم‌های ایرانی معمولا قصدی برای ادامه داستان وجود ندارد پس با قرار دادن شخصیت یا شخصیت‌های اصلی در موقعیت‌های مختلف اقدام به ساخت دنباله می‌کنند.
   
اولین دنباله سینمایی ایران
فارغ از این نکته، اولین دنباله سینمایی ایران براساس تعریف استاندارد دنباله سینمایی که عبارت است از اثری که داستانش روایت یک اثر را که پیش از این منتشر شده پی بگیرد و سعی در ادامه دادن ماجراها یا کامل‌تر کردن داستان داشته باشد، فیلم شهر موش‌ها به کارگردانی محمدعلی طالبی محصول سال ۱۳۶۴ است که دنباله‌ای سینمایی از سریال تلویزیونی مدرسه موش‌ها به‌حساب می‌آمد اما این فیلم به‌رغم موفقیتی که در گیشه به‌دست آورد نتوانست آغازگر موج دنباله‌سازی در سینما شود. ۱۷ سال پس از شهر موش‌ها نیز فیلم کلاه قرمزی و سروناز به‌عنوان ادامه‌ای بر کلاه قرمزی ساخته شد که موفق به رکوردشکنی در سینمای آن روزها شد. اما اخراجی‌ها ۲ به کارگردانی مسعود ده‌نمکی محصول سال ۱۳۸۸ که جزو نخستین فیلم‌های سینمایی بود که به فروش میلیاردی در سینمای ایران رسید باعث اقبال دیگر سینماگران در ساخت دنباله‌های سینمایی شد، بنابراین سری اخراجی‌ها را می‌توان نقطه شروعی برای موج دنباله‌سازی در ایران به‌حساب آورد. 
   
شروع موج سری‌سازی
پس از اخراجی‌ها که این موج دنباله‌سازی شروع شد، می‌توان گفت تقریبا در تمام ژانرهای فعال در سینمای ایران و حتی شبکه نمایش خانگی شاهد ساخت دنباله برای فیلم‌های مختلف بودیم. البته به تبع این‌که ژانر کمدی پربسامد‌ترین ژانر سینمایی ایران به حساب می‌آید بیشترین دنباله‌هایی که در ایران ساخته شده نیز در ژانر کمدی است. وقتی دنباله‌های کمدی را بررسی کنیم به زوجی می‌رسیم که بیشترین سهم از بازار سینمای ایران و دنباله‌های سینمایی را داشته‌اند. زوج پژمان جمشیدی و سام درخشانی که نخستین‌بار در سریال تلویزیونی پژمان کنار هم قرار گرفتند در سینما سرآغاز تولید آثاری مانند خوب، بد، جلف به کارگردانی پیمان قاسم‌خانی و تگزاس اثری از سیدمسعود اطیابی شد. علاوه بر این فیلم‌هایی مانند گشت ارشاد، نهنگ عنبر و خجالت نکش از‌جمله دیگر دنباله‌های کمدی هستند که به اکران رسیدند. 
   
دوره طلایی کودک و نوجوان
پس از کمدی، این ژانر کودک و نوجوان است که تجربه‌ای طولانی در ساختن دنباله دارد و اولین دنباله‌های سینمای ایران همان‌طور که پیش از این ذکر شد در این گونه ساخته شدند. با این حال دهه ۹۰ شمسی را می‌توان دوره‌ای طلایی برای دنباله‌های سینمایی کودک و نوجوان به حساب آورد. آغازگر این دهه فیلم اختاپوس: آهوی پیشونی سفید به کارگردانی و نویسندگی سید‌جواد هاشمی بود که منجر به سه‌گانه‌ای شد و تا سال۱۳۹۷ ادامه داشت. دهه ۹۰ علاوه بر اکران سه‌گانه پیشونی سفید، شاهد اکران فیلم کلاه قرمزی و بچه‌ننه به کارگردانی ایرج طهماسب بودیم. این فیلم بیش از این‌که دنباله‌ای بر دو اثر قبلی این عنوان باشد بیشتر تحت تاثیر سریال تلویزیونی و عروسک‌های جدید آن به خصوص کاراکتر پسرعمه‌زا بود.مرضیه برومند نیز دیگر کارگردانی بود که سال۱۳۹۳ اقدام به ساخت فیلم شهر موش‌ها ۲ پس از گذشت ۳۰ سال از اولین نسخه آن کرد. طبیعتا نسخه دوم، به‌واسطه پیشرفت فناوری فیلمسازی، از نظر کیفیت بصری بسیار بهتر از «شهر موش‌ها۱» بود. در چند سال اخیر نیز گونه کودک و نوجوان خالی از دنباله‌سازی نبوده و سید‌جواد هاشمی با تولید شهر گربه‌ها در سال۱۴۰۰و شهر گربه‌ها ۲ در سال ۱۴۰۳ آخرین دنباله کودک و نوجوان در زمان نگارش این گزارش را ساخته است.
   
موفق‌ترین دنباله ایرانی
دیگر ژانرها از جمله درام و...در سینمای ایران برخلاف همتای آمریکایی خود کمترین بهره را از دنباله‌سازی برده است. با این‌حال یکی از موفق‌ترین دنباله‌های سینمای ایران را محمدحسین مهدویان، پس از موفقیت «ماجرای نیمروز» ساخت و توانست با حفظ عوامل و پرداخت درست شخصیت‌ها و قصه، در «ماجرای نیمروز: رد خون» دریافت جذاب و هنرمندانه‌ای از موضوعات تاریخ معاصر ایران به دست دهد. رد خون از معدود دنباله‌های سینمای ایران است که خیلی‌ها آن را حتی از نسخه اصلی هم موفق‌تر می‌دانند.علاوه بر ماجرای نیمروز، بودند دیگر آثاری که با داشتن رگه‌هایی از طنز و کمدی در این دسته قرار می‌گیرند مانند فیلم‌های آتش‌بس و رسوایی. آتش‌بس که نسخه دومش از یک طرف در محتوا به تکرار افتاد و باعث شد دستش از موفقیت نسخه اول کوتاه بماند. همچنین مسعود ده‌نمکی که فیلم رسوایی را به‌عنوان اثری تأمل‌برانگیز برای مخاطب عام ساخته بود اقدام به ساخت «رسوایی ۲» کرد که نتوانست موفقیت نسخه اول را تکرار کند. 
   
ادامه‌هایی که هرگز ساخته نشدند
علاوه بر تولید دنباله‌هایی که پیش از این از آنها نام برده شد، هستند آثار موفقی که خبر ساخت ادامه‌ای برای آنها از شایعه‌های معمول سینما هم فراتر رفت اما بنا بر دلایل مختلفی به سرانجام نرسید. فیلم سن‌پطرزبورگ معروف‌ترین نمونه این فیلم‌هاست که تهیه‌کننده آن بارها خبر از ساخت دنباله این فیلم داد اما دلایلی مانند نبود امکان همکاری مثلث تنابنده، قاسم‌خانی و افخمی باعث شده ادامه آن هرگز ساخته نشود. فیلم سنتوری به کارگردانی مرحوم داریوش مهرجویی نیز ار آن دست آثاری بود که اخبار بسیاری درباره ساخته شدن ادامه‌ای برای آن منتشر شد.خبر‌های مبنی بر تولید«سنتوری۲» گاهی آن‌قدر جدی به نظر می‌رسیدند که مردم فکر می‌کردند ظرف یکی دو ماه آینده می‌توانند به تماشای «سنتوری ۲» بنشینند. با این‌حال هیچ‌وقت به سرانجام نرسید و اکنون نیز با فوت مهرجویی، پرونده این فیلم نیز بسته شد. به غیر از این دو فیلم آثار دیگری هم مانند فیلم قرمز به کارگردانی فریدون جیرانی وجود دارد که شایعه‌هایی درباره ساخته دنباله آن شنیده شد اما این اخبر در حد شایعه باقی ماند. 

بلای سری‌سازی در سینمای ایران
ابوالحسن داوودی، کارگردان، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده با‌سابقه سینما نیز در یادداشتی که برای جام‌جم ارسال کرده درباره پدیده دنباله‌ در سینمای ایران گفته است: متاسفانه سال‌هاست فضای سینمای ایران به‌گونه‌ای است که تا فیلمی نسبت به دیگر فیلم‌های روی پرده از مخاطب گسترده‌تری بهره‌مند شد یا خود سازندگان آن به فکر ساخت دنباله‌هایی برای این فیلم‌ها می‌افتند یا از سوی جریان تولید تک‌محصولی و محافظه‌کار سینمای تجاری، اصرار بر ساخت دنباله آن می‌شود؛ با این تلقی که سری بعدی هم به‌واسطه شهرت قسمت نخست، دوباره مورد استقبال قرار می‌گیرد. به‌شخصه بعد از اکران تمام فیلم‌هایم بالاخص «نان، عشق و موتور‌۱۰۰۰»، «سفر جادویی» و «هزارپا» با پیشنهاد‌های متعددی روبه‌رو شدم و حتی برای ساخت دنباله‌های آثارم تحت فشار قرار گرفتم اما هیچ‌کدام را نپذیرفتم، زیرا به سری‌سازی در سینمای ایران اصلا اعتقادی ندارم و بضاعت سینمای ایران را دارای سر و شکلی سازماندهی شده برای دنباله‌سازی نمی‌بینم. سینمای ایران، سینمایی غیرصنعتی با سرمایه‌گذار محدود است و در چنین سینمایی دنباله‌سازی هیچ‌گاه نمی‌تواند به حدی مدون و سازمان‌یافته شود که در نتیجه آن سری دوم یا سوم اثری از کیفیت بالاتری نسبت به سری اول برخوردار باشد. این در‌حالی است که تریلوژی یا سه‌گانه، یکی از عادات مرسوم در سینمای جهان است.راکی، جنگ ستارگان، رمبو، بیگانگان، ترمیناتور، ارباب حلقه‌ها، هری پاتر، سریع و خشن، محافظـان کهکشان و دزدان دریایی کارائیب از‌جمله آثار دنباله‌دار سینمای جهان هستند که حتی دنباله‌هایشان گیشه را فتح کرده‌اند اما در مواردی هم باید اذعان کرد حتی سینمای جهان که پارامتر‌های تعیین‌کننده‌ای برای ساخت دنباله‌ای موفق دارد هم بعضا در سری‌سازی ناکام مانده. مثلا سری سوم فیلم ماندگار «پدرخوانده» ساخته فرانسیس فورد کاپولا نتوانست به موفقیت سری دوم آن برسد. تقریبا تمام آثار سینمای ایران در شرایط سرمایه‌گذاری، تک‌محصولی ساخته می‌شود و دنباله‌سازی اغلب به دلیل اقتصادی صورت می‌گیرد. به هر حال وقتی اثری تمام مراحل ممیزی، نظارت، جذب مردم و... را یک بار موفق تجربه می‌کند با اطمینان‌خاطر بیشتری مراحل ساخت سری دوم را می‌گذراند. به نوعی این آثار چه در مقبولیت موضوع برای مخاطب و چه در طی کردن مراحل نظارت دولتی، امتحان خود را پس داده‌اند و تکرار تولیدشان ریسک کمتری به همراه دارد اما تجربه نشان داده کمتر دنباله‌ای در سینمای ایران توانسته از نظر کیفی، همپا‌ی قسمت اول خود مورد پسند مخاطب باشد. در دهه‌ها و سال‌های اخیر که وضعیت فروش فیلم‌ها چندان خوب نبود، فیلمسازان تصمیم گرفتند به یک فرمول امتحان پس داده رجوع کنند، بدون آن‌که پیش از شروع یک پروژه به پتانسیل ادامه‌دار بودن آن و ساختمانی که فیلم باید در چند دنباله به آن برسد، توجه داشته باشند. دنباله‌سازی در سینمای ایران بر پایه و اساس علمی پیش نمی‌رود. به همین دلیل در بیشتر موارد نه تنها چیزی به بار اعتباری سینمای ما نمی‌افزاید بلکه غالبا خاطره خوب تماشای اولین سری فیلم را هم مخدوش می‌کند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
سلامت مهمان جیب خودتان!

در گفت‌وگوی «جام‌جم» با سرپرست اداره کل روابط‌عمومی و امور بین‌الملل سازمان نظام پزشکی کشور مطرح شد

سلامت مهمان جیب خودتان!

نیازمندی ها