سرقت مرد افغان درتهران، برای زندگی خانواده‌‌اش در سوئیس

مرد سارق و پنج همدست به‌اتهام سرقت مسلحانه محاکمه شدند

 «خانواده‌ام در سوئیس زندگی می‌کنند و من در تهران سرقت مسلحانه می‌کردم تا هزینه زندگی آنها را تأمین کنم.» این بخشی از دفاعیات مرد افغان است که شبکه بزرگ سرقت مسلحانه را در تهران تشکیل داده بود و از رانندگی سرقت می‌کرد. او پیش از این در پرونده‌ای متهم به مشارکت در قتل شده بود. سارق خشن و پنج همدستش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
 «خانواده‌ام در سوئیس زندگی می‌کنند و من در تهران سرقت مسلحانه می‌کردم تا هزینه زندگی آنها را تأمین کنم.» این بخشی از دفاعیات مرد افغان است که شبکه بزرگ سرقت مسلحانه را در تهران تشکیل داده بود و از رانندگی سرقت می‌کرد. او پیش از این در پرونده‌ای متهم به مشارکت در قتل شده بود. سارق خشن و پنج همدستش در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند.
کد خبر: ۱۴۸۰۸۳۵
 
به‌گزارش خبرنگار جام‌جم، در این پرونده شش مرد که از اتباع افغانستان هستند، متهم به سرقت مسلحانه خودروها در پوشش مسافر یا خریدار هستند. سرکرده باند همچنین در یک مورد پسر نوجوان هموطنش را سوارماشین سرقتی کرده وبا تهدید، گوشی تلفن همراهش را سرقت کرده بود.  مأموران پلیس تهران پس از طرح شکایت‌های مشابه سرقت مسلحانه خودرو تحقیقات خود را آغاز کرده و با دستگیری سرکرده باند به‌نام سخی، پنج همدستش شناسایی و دستگیر شدند. با تکمیل تحقیقات در دادسرای ناحیه ۳۴ تهران، پرونده اعضای این باند برای محاکمه به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. 
در ابتدای جلسه محاکمه چهار نفر از شاکیان به طرح شکایت پرداختند. اولین شاکی مرد میانسالی است که گفت‌: «هنرمندم و کارخانه سنگ دارم. عادت دارم در مسیر اگر مسافری می‌دیدم سوار می‌کردم. روز حادثه در مسیر شهرری به باقرشهر زن‌و‌مردی کنار خیابان ایستاده بودند که سوارشان کردم. همان لحظه مرد افغان کنارم آمد و خواست او را هم برسانم که قبول کردم. زن و مرد زودتر پیاده شدند. به محل خلوتی رسیده بودیم که خواست توقف کنم. وقتی ایستادم سه مرد افغان دیگر سمتم آمدند. اسلحه کشید و گفت پیاده شو. می‌دانستم مقاومت کنم شلیک می‌کند. ماشین را بردند. پیاده خودم را به یک گاوداری رساندم و با پلیس تماس گرفتم. من هنرمند مجسمه‌ساز هستم و دزدان ماشینم و وسایل کارم را دزدیدند.» 
دومین شاکی راننده اسنپ بود. او‌ در تشریح شکایتش گفت‌:«سرکرده این باند ۲۰آبان۱۴۰۲ اینترنتی درخواست خودروکرد. او را به کهریزک بردم که ناگهان اسلحه کشید. بعد مرا پیاده کرد و پرایدم را با خود برد. بعد از چند روز ماشین را در‌حالی‌که واشر‌سرسیلندر زده بود، در خیابانی رها کرد.» 
دزدان در سومین سرقت، روش خود را تغییر دادند. به گفته شاکی «دزدان با مشاهده آگهی فروش پژو ۴۰۵ در دیوار، سراغ مالکش رفته و به‌بهانه بازدید فنی خودرو، مسلحانه آن را سرقت کردند. چند‌روز بعد هم در جاده قم به تهران تصادف کرده و ماشین را همانجا رها کردند.» 
آخرین شاکی هم به قضات گفت‌: «سرکرده باند از شهرری به مقصد اسلامشهر ماشین را دربست کرایه کرد. در میانه راه اسلحه کشید و پیاده‌ام کرد. با ماشین رفت اما چند‌دقیقه بعد برگشت و ۵۰ هزار تومان پرت کرد و گفت‌‌ با این پول دربست بگیر برو خانه. وقتی مأموران ماشین را پیدا کردند، دیگر حرکت نمی‌کرد.» 
رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به متهم ردیف اول به نام سخی از او خواست از خود دفاع کند. مرد خشن گفت‌: «کارت اقامت داشتم اما به‌خاطر سابقه قبلی‌ام باطل شد. متولد بغلان افغانستان هستم و قاچاقی از مرز پاکستان به ایران آمدم. همسر و فرزندانم سوئیس زندگی می‌کنند و من برایشان پول می‌فرستادم. یک‌بار رفیقم زنگ زد همراهش بروم تا بدهی خود را بگیرد اما آن مرد را کشت و به اتهام مشارکت در قتل دستگیر شدم که بعد از رسیدگی قضات تبرئه‌ام کردند.» 
متهم ادامه داد: «سرقت خودروها را قبول دارم. اسلحه را از یک صفحه اینستاگرامی ۲۵ میلیون تومان خریدم. به راننده‌ها پول می‌دادم که به خانه بروند. برادرم اسید خورده بود و برای نجات جان او سرقت می‌کردم. در جریان سرقت‌ها کسی را آزار ندادم. اموال سرقتی از راننده‌ها را داخل داشبورد ماشین پراید گذاشتم اما درجاده روغن کم کرد.رفتم روغن بگیرم، وقتی برگشتم همه وسایلش را همراه اموال سرقتی دزدیده بودند.من باید هزینه‌های درمان برادرم وزندگی خانواده‌ام درسوئیس رامی‌دادم. همین باعث شد نقشه سرقت را بکشم. علاوه بر سرقت ماشین، پسر نوجوانی که هموطنم بود را در کهریزک سوار کرده و با تهدید گوشی‌‌اش راسرقت کردم. پیش ازسرقت‌ها بنایی می‌کردم اماگرفتار اعتیاد شدم ونتوانستم دیگر کار کنم. ماشین‌ها را می‌دزدیدم و بعد با آن مسافرکشی می‌کردم. اگر ماشین خراب می‌شد یا تصادف می‌کردم، رهایش کرده و سراغ ماشین بعدی می‌رفتم.» 

رئیس دادگاه‌: هر چند وقت یکبار سرقت می‌کردی؟
سخی‌:
 حدود دو ماه یکبار. 

رئیس دادگاه‌: در این‌مدت رد مرز نشدی؟
سخی‌:
  یک بار رد مرز شدم و برگشتم. 

در ادامه متهم ردیف دوم در جایگاه ایستاد و اظهار داشت: «قاچاقی به ایران آمدم و چوپانی می‌کردم. یک زن دارم که حاصل ازدواجمان هفت بچه است. اتهام سرقت را قبول ندارم.» 

رئیس دادگاه‌: اما شاکی در این جلسه و در تحقیقات شما را شناسایی کرده.
متهم‌:
 اشتباهی دست روی من گذاشته. 

در ادامه این جلسه، دیگر متهمان پرونده در جایگاه قرارگرفته ومنکر شرکت در این سرقت‌ها شدند.قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده برای صدور حکم وارد شور شدند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۱ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها