نگرانی های زنان خانه دار

مادران خواه شاغل یا خانه دار تمامی نشانه های کارکنان شاغل تحت استرس همچون پرستاران بیمارستانی را که بیش از حد پرکار و پر مشغله است از خود نشان می دهند.

کد خبر: ۱۴۷۵۲۳

در محافل حرفه ای و شغلی که تحقیقات زیادی درباره استرس صورت گرفته آشکار شده است که قدردانی و قدرشناسی و نیز حمایت اجتماعی 2 عامل مهم و موثر برای سوختن و فدا شدن است . به عبارت دیگر زمانی که رویدادهای خوب یا بد محیط شغلی بیش از حد شما را گرفتار و مشغول می کند، چنان چه از زحمات و تلاشهای شما قدردانی شود و مورد تشویق قرار بگیرید براحتی قادر خواهید بود هر نوع شوک و ضربه روحی شدید را تحمل کنید؛ اما زنان خانه دار بندرت از این نرده های محافظ بهره مند می شوند. اودابر که مادر 6 فرزند 5 تا 19 ساله است می گوید: رنج آورتر این که به تعلیم و تربیت کودکان همچون علمی دقیق نگاه نمی شود. اگر هیچ کس به کار شما اهمیت ندهد و نگوید چه کار خوب و در عین حال سنگینی را انجام می دهید ، آن وقت است که زن و مادر خانه دچار افسردگی می شود. من برای تربیت بچه هایم از کار بیرون و از این که بیرون از خانه مورد قدردانی قرار بگیرم و شناخته شوم صرف نظر کردم و حالا تنها کسی که از من قدردانی می کند خودم هستم .زنان خانه دار همیشه از انزوای اجتماعی رنج برده اند هر چند در گذشته انزوای اجتماعی آنان پر رنگ نبود زیرا خواهر ، خاله ، عمه ، دختر خاله یا دختر عمه ای وجود داشت که به حرفهای آنها گوش دهد ، به آنان کمک یا با آنها همدردی کند.
گاهی فقدان حضور در اجتماع به دلیل فقدان حمایت همسر شدیدتر و پررنگ تر می شود همسری که مشغله های شغلی و حرفه ای ، او را بسیار به خود مشغول کرده است . به این ترتیب وقتی بچه ها مادر را به ستوه می آورند افکار سیاه و خطرناک به سراغ او می آیند. مادر برای ساکت کردن کودک او را می زند ، در صورتی که براحتی می توانست نگرانی های خود را با همسرش در میان بگذارد. اما همسر بیش از حد درگیر و مشغول است و بی تفاوت باقی می ماند. به این ترتیب مادر مدام از سردرد شکایت می کند و دیگر نمی تواند خوب بخوابد و پس از مدتی در بستر بیماری می افتد.به فقدان حمایتی و فقدان قدردانی باید عامل استرس زای دیگری را نیز که مشخصه دنیای صنعتی امروز است افزود. غیرقابل پیش بینی بودن وظایفی که در یک روز باید انجام شوند و مانع تمرکز فرد روی یک کار مشخص می شود. برای مادران حوادث بی موقع که مانع کار می شود بسیار اتفاق می افتد. ماریا می گوید: تصمیم گرفتم با آرتور ، پسر 6 ماهه و نیکلاس ، پسر 2 ساله ام به خرید بروم. سوار ماشین شدم. در همین موقع تلفن همراهم به صدا درآمد که لازم بود جواب بدهم. ناگهان متوجه شدم باید پوشک آرتور را عوض کنم ، چون حسابی خرابکاری کرده بود و نیکلاس شیشه خود را روی زمین انداخته و پستانک آن کثیف شده بود. با خودم فکر کردم اگر تمام این خرابکاری ها را هم سریع انجام دهم باز خیلی دیر می شود بنابراین بچه ها را از ماشین پیاده کردم و به خانه برگشتم. بعد یکراست به آشپزخانه رفتم و حسابی گریه کردم . تمامی زنان بخوبی می دانند مادر بودن سعادتی بی انتها و خوشبختی واقعی است . اما در عین حال وضعیت همیشه بحرانی است زیرا مسوولیتی است 24 ساعته ، آن هم به مدت 365 روز.