آدم‌پرانی به نرخ روز

سال‌هاست که ترکیه لقب بهشت مجرمان را یدک می‌کشد و برخی افراد بعد از ارتکاب جرم به این کشور فرار می‌کنند اما این روزها ترکیه تنها مسیر موردعلاقه مجرمان نیست و آنهایی که قصد مهاجرت غیرقانونی یا پناهندگی به این کشور را دارند یا می‌خواهند از مسیر ترکیه به کشورهای دیگر بروند و پناهنده شوند، اولین مقصدشان آنجاست.
کد خبر: ۱۴۶۷۳۸۸
نویسنده محمد غمخوار - دبیرگروه حوادث

 
اینجا پای قاچاق‌برهای انسانی یا همان آدم‌پران‌ها به ماجرا باز می‌شود و با بوکشیدن ردپای افراد مایل به مهاجرت غیرقانونی تور پهن می‌کنند. برای انجام این کار هم بدون هیچ نگرانی در فضای مجازی گروه‌ها یا صفحاتی با عنوان قاچاق‌بر تشکیل داده و آزادانه فعالیت می‌کنند. برای جذب مشتری از تخریب رقیب هم ابایی ندارند.مدعی‌اند مسافران خود را به آن‌طرف مرزها منتقل می‌کنند، اما درمورد برخی همکاران خود می‌گویند آنها مسافران‌شان را به مرزارومیه می‌برند وهمان‌جا مسافر رابه امان خدارهامی‌کنند.برخی قاچاق‌برها ایرانی هستند و بعضی هم اتباع افغان.سراغ بعضی از قاچاق‌برهای انسان رفتیم تا ببنیم درازای پرداخت چه مبلغ و چه شرایطی مسافران خود را از مرز رد می‌کنند.

سراغ یکی از قاچاق‌برها می‌روم که در فضای مجازی برای خودش اسم و رسمی به‌هم زده و با خیال راحت گروهی درست کرده و در آن تبلیغ کارش را می‌کند. به او می‌گویم، می‌خواهم خانمی را از مرز رد کند. بعد از یک ساعت جواب می‌دهد و می‌خواهد بیشتر توضیح دهم. 
 
می‌خوام خانمی رو بفرستم وان. پاسپورت داره اما قانونی نمی‌تونه بره. کجا تحویل می‌گیری؟
من همه مسافرامو از تهران تحویل می‌گیرم. مشکلش چیه؟ چون راه‌ها مختلفه. بدونم مشکل چیه از راهش می‌فرستم.
 
جونش در خطره. قیمتو بگو اما تضمینی.
تضمینی می‌ذارم وان با ۱۵۰۰ دلار. اگه واقعا می‌خوای مسافرتو تحویل بدی، الان وقتشه. نه برف و سرما هست و نه گرمای شدید. مرز هم معلوم نیست شاید یکدفعه‌ای بسته بشه و هیچ کاری نمی‌تونی بکنی. 
سراغ آدم‌پران دیگری می‌روم. با اعتماد‌به‌نفس می‌گوید که مو لای درز کارهایش نمی‌رود: هرجا بگم، همون‌جا می‌برم. بعضی‌ها فقط ایران و ترکیه کار می‌کنن و پول تا آلمان و ایتالیا رو می‌گیرن اما بعد در مرز ترکیه رها می‌کنن و تازه بدبختی شروع می‌شه. الان مرز ترکیه راه بازه و ما قاچاق‌برها می‌دونیم که از کدوم مسیر ببریم که باز باشه و بی‌خطر.»
از او در مورد ملیت مسافرانش می‌پرسیم: «تاچند سال قبل فقط ایرانی قاچاق می‌کردیم اما الان افغانی زیاد شده. البته قاچاق‌برهای افغانی هم زیاد شدن و اغلب با هموطنای خودشون می‌رن. اونا برای کار می‌رن و سختی‌های کار رو خیلی راحت تحمل‌می‌کنن.»
سؤال بعدی‌مان در مورد نحوه انتقال مسافران است: «ما دو روش داریم با پاسپورت و بی‌پاسپورت. بی‌پاسپورت می‌شه ۱۵۰ میلیون تومان اما با جعل پاسپورت ۱۰۰میلیون میاد روش. پاسپورت‌ها جعلیه تو گمرک و مرزبانی معلوم می‌شه، اما تو شهر بهت گیر‌بدن، نمی‌فهمند. قیمت تا آلمان می‌شه ۸۰۰۰ تا. این قیمت ما قاچاق‌برهاس. هر کی بیشتر بگه، قاچاق‌بر نیست و واسطه هست. ما بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ دلار سودمونه. نرخ ثابتی هم داریم. ترکیه دو روز با ما هستی تا وان می‌بریم که کلا سه ساعت پیاده‌روی داره.»
می‌خواهم بیشتر درباره روش باپاسپورت توضیح دهدکه می‌گوید:«ببین من نمونه کارهای جعلم ورضایت مشتری‌هایم رامنتشرمی‌کنم تاکسی شک نکند.با همین پاسپورت‌ها قانونی از مرز رد می‌شوی و دیگر درترکیه ترس این رانداری پلیس گیربدهدو دستگیر شوی.»
 
اما گفتی جعلی بودن پاسپورت در مرز و گمرک معلوم می‌شود؟
خب کار من این است که چشم پلیس مرزی رو روی پاس جعلی بپوشانم. در گیت‌های مرزی ترکیه افرادی را دارم که باید به آنها پول بدهم و شما را رد کنند. به همین خاطر قانونی آن گران‌تر است.
   
نرخ سفر قاچاقی چند؟
یک قاچاق‌بر انسان هم نرخ جابه‌جایی مسافران قاچاقی‌اش را می‌دهد و کلمه تضمینی هم از زبانش نمی‌افتد: «به دو صورت زمینی و هوایی جابه‌جا می‌کنیم. هوایی از تهران مستقیم به استانبول تضمینی نفری ۵۸۰۰ دلار، زمینی نفری ۳۳۰۰ دلار. خیالت تخت مسیر قاچاق مطمئن و تضمینی است. اگر از مسیر کوه بخواهی بروی، نفری ۲۸۰۰ دلار. به مقصد که رسیدیم، تسویه‌حساب می‌کنیم.»
نرخ یکی دیگر از همکارانش متفاوت است. کلمه تضمینی انگار شاه‌کلید قاچاق‌برها‌ست: «گیم هوایی و زمینی داریم به شکل کاملا قانونی. هوایی از تهران مستقیم به کل اتحادیه اروپا با ویزای شنگن نفری ۸۸۰۰ یورو. زمینی از راه گمرک، قانونی نفری ۴۲۰۰‌دلار.» «تضمینی» کلیدواژه قاچاق‌برها برای جلب اعتماد مسافران غیرقانونی است که به امید داشتن آینده‌ای روشن، حاضرند سنگین‌ترین هزینه‌ها را انجام دهند و مسیر پر از سنگلاخ و کلوخ و دریا و غرق شدن قایق را به جان بخرند اما به هر قیمتی فقط بروند. بعضی‌های‌شان به جایی که می‌خواهند می‌رسند اما بخت بعضی‌ها را انگار با نخ سیاه بافته‌اند و سهم‌شان یا می‌شود یخ زدن در میان برف و سرما و غرق شدن قایق‌شان یا قاچاق‌برهایی که با تصاحب پول‌شان، آنها را در برزخ برگشت و ادامه دادن رها می‌کنند. 
   
خیلی‌ها کلاهبردارند
میلاد یکی از قاچاقبرهای فضای مجازی است که قبل از نرخ دادن، تبلیغ کارش را می‌کند. «‌اینجا حواست جمع نباشه سرت کلاه می‌گذارند. خیلی از اینهایی که خودشان را آدم‌پران معرفی می‌کنند، تا به‌حال مرز را هم ندیده‌اند. برای شروع کار، بیعانه می‌گیرند و بعد دیگر جوابت را نمی‌دهند. او می‌داند مشکل داری و قاچاقی می‌خواهی بروی به همین خاطر اگر سرت کلاه بگذارد، شکایت نمی‌کنی. گروه دیگر وسط یک منطقه کوهستانی رهایت می‌کنند و می‌گویند، مرز را رد کردیم. در خاک ایران هستی و مرز را رد نکردند. من تضمینی می‌برم و آخر کار پول را می‌گیرم. کافی‌ است یک اشتباه کنی و گیر پلیس ترکیه بیفتی، آن‌وقت از زندگی سیر می‌شوی‌.»از او درباره سفر به اروپا می‌پرسیم که می‌گوید: «‌من اول ترکیه می‌برم و از آنجا با قایق به یونان می‌رویم و بعد با کامیون به انگلیس می‌رویم.‌»او درباره پاسپورت‌های جعلی می‌گوید: «‌آنهایی که می‌گویند پاسپورت برایت جعل می‌کنیم، دروغ می‌گویند و با گرفتن حدود ۱۰۰میلیون تومان یک تکه کاغذی به تومی‌دهند که هرکسی راحت متوجه می‌شود.بهترین کار، خرید پاسپورت است. بعضی قاچاقچی‌ها پاسپورت می‌خرند و آن را به مهاجران می‌دهند.این امنیتش بهتر است. رک بگویم کسی که در فضای مجازی تبلیغ می‌کند به احتمال زیاد کلاهبردار است و این کار را نمی‌توان علنی تبلیغ کرد. پلیس فتا باید با این افراد برخورد کند تا جلوی کلاهبرداری گرفته شود.‌»

سراب آرزوها در میان کوه‌ها 
امیر یکی ازکسانی است که قاچاقی به آن‌طرف آب رفته.می‌گوید:«هوایی رفتم ارومیه ودرآنجا فردی دنبالم آمد.وقتی کنارم در ماشین نشست، گفت الان تصمیمت را بگیر یا بترس وضعیف باش و برگرد یا قوی باش اعتماد کن وپول بده .من هم می‌خواستم بروم. پول را دادم، طبق توافق قبلی ۶۰میلیون تومان.بعد از دادن پول، رفتیم به یک خانه روستایی با دو اتاق که فکر می‌کنم حدود ۳۰ نفر دیگر هم بودند. قاچاق‌بر گفت شرایط مرز خوب نیست وباید چند روز بمانیم. شرایط خانه بد بود. فقط یه دستشویی داشت، غذا نان خالی بود یا نودل سرد.»پس ازگذشت سه روز ساعت ۹شب حرکت کردند. همه را کف نیسان خواباندند وگفتند حتی اگرخفه هم شدید، سرتان را بلند نکنید.بعد ازحدود نیم‌ساعت توقف کردند.این بار آنهاسوار یک موتور سه چرخ شدند.تا پای یک کوه بلند رفتند و بعد قاچاق‌برها به آنها گفتند بقیه راه را باید پیاده برویم.هوا سرد بود و تا زانو زیر برف بودند. به‌سختی راه می‌رفتند، اما باید می‌رفتند:«خیلی‌ها افغانی بودند با زن و بچه‌های‌شان. شرایط طوری بود کسی به هم‌سفرش اعتماد نمی‌کرد.اشتباه نکنم کلا سه تا زن ایرانی با ما بودند و قاچاق‌بران‌مان هم ایرانی وخشن بودند. حال روحی مسافرها خوب نبود.همه دلمرده وتوی خودشان بودند. بعد از چهار ساعت پیاده‌روی کوه را رد کردیم و پای دیواری رسیدیم که دو متر ارتفاع داشت. گفتند از دیوار بپرید و وارد خاک ترکیه شوید. لوکیشنی را برایمان درواتساپ فرستادند وگفتند بروید.ما دیگر نمی‌آییم. راه برگشت نداشتیم. آن‌طرف دیوار یک کوه دیگر بود که طبق نقشه رفتیم و به یک روستا رسیدیم اما ناگهان ماموران پلیس ترکیه دوره‌مان کردند و پس از دستگیری دیپورت‌شدیم.»
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها