اروپا در پیچ رادیکالیسم

اروپایی‌ها از این قبیل شعارها که دیگران چون مثل ما نیستند ، نباید هیچ جایگاهی در میان ما داشته باشند، هراس دارند؛ چون چنین دیدگاه برتری‌جویانه‌ای منجربه ظهور نازیسم وفاشیسم دراروپا و جنگ جهانی شد. به‌خصوص جریان‌های لیبرال و طرفدار حقوق‌بشر هم این نگاه‌های خودبرتربینی را در تضاد با ارزش‌های دموکراتیک اروپایی می‌دانند و نگران هستند که افراطی‌ها این ارزش‌ها را از بین ببرند.
کد خبر: ۱۴۶۶۷۴۳
 
اروپایی‌ها از این قبیل شعارها که دیگران چون مثل ما نیستند ، نباید هیچ جایگاهی در میان ما داشته باشند، هراس دارند؛ چون چنین دیدگاه برتری‌جویانه‌ای منجربه ظهور نازیسم وفاشیسم دراروپا و جنگ جهانی شد. به‌خصوص جریان‌های لیبرال و طرفدار حقوق‌بشر هم این نگاه‌های خودبرتربینی را در تضاد با ارزش‌های دموکراتیک اروپایی می‌دانند و نگران هستند که افراطی‌ها این ارزش‌ها را از بین ببرند.
 
راستگرایی یا افراطی‌گرایی در سیاست اروپا موضوع جدیدی نیست وچنددهه است که جریان‌های راست افراطی در اروپا مطرح شده‌اند. عده‌ای از ظهور وبروز آنها نگران شده‌ وعده‌ای هم استقبال کرده‌اند.شاید اولین موردقابل توجه دراتریش اتفاق افتاد؛ در اواخر دهه ۹۰ که راست‌های افراطی وارد دولت ائتلافی با سوسیالیست‌هاشدند.آن رویداد نگرانی فزاینده‌ای را برای اروپایی‌ها به همراه آورد. اروپایی‌ها همه بسیج شدندوفشار زیادی به دولت اتریش وارد کردند تا جایی که اتریش راتا آستانه خروج از اتحادیه اروپا بردند و درنهایت به خاطرهمین فشارها آن دولت ائتلافی سقوط کرد. درانگلیس ملی‌گراهای افراطی معتقدبودندکه اتحادیه اروپا، عظمت و قدرت انگلیس را محدود کرده و لذا با خروج از اتحادیه اروپا، انگلیس قدرت بیشتری پیدامی‌کندومنافعش بهتر تأمین می‌شود اما درنهایت برگزیت منافع اتحادیه اروپا برای انگلیس را از بین برد.

راست‌گرایی افراطی خطر جدی برای اروپا محسوب می‌شود. البته تاکنون پیروزی‌های آنها نسبی بوده است. در برخی کشورها مثل هلند، ایتالیا و مجارستان موفقیت کسب کرده‌اند و به‌خصوص در ایتالیا دولت هم تشکیل داده‌اند اما این موفقیت در دیگر کشورها ممکن است به‌واسطه چالش‌های مرتبط با افکار عمومی دشوار باشد؛ چنان‌که در فرانسه نتوانستند پیروز انتخابات ریاست جمهوری شوند یا نئونازی‌ها در آلمان موفقیتی ندارند. همچنین به‌واسطه نگرانی‌های عمومی که مردم از افراطی‌ها دارند آنها مجبور می‌شوند شعارها و سیاست‌های خود را تعدیل کنند.انگلیس یکی از کشورهای مهم اتحادیه اروپا بود و شاید کسی فکر نمی‌کرد که روزی لندن از اتحادیه خارج شود. بنابراین خروج از اتحادیه اروپا اتفاق افتاده و لذا در آینده هم ممکن است اتفاق بیفتد. اتحادیه اروپا با وجود موفقیت‌هایی که داشته و الان ۲۷ کشور اروپایی عضو آن هستند، ولی با این مسأله هم رو‌به‌رو است که به‌تدریج انگیزه‌ها برای ماندن در آن کمتر شود؛ اگر شرایط اقتصادی، نظامی و امنیتی کشورهای اروپایی دچار ناکارآمدی شود، به صورت طبیعی انگیزه‌ها برای ماندن در اتحادیه کمتر می‌شود.مشکلات اقتصادی و امنیت داخلی زمینه‌ساز رأی به راست‌های افراطی در برخی کشورهای اروپایی شده است. 
حزب راست افراطی «برای آزادی» با رهبری خیریت ویلدرس ۲۶ درصد آرای انتخابات مجلس هلند را از آن خود کرده و به یک پیروزی چشمگیر دست یافته است. پیش از این راستگراها در ایتالیا و مجارستان هم موفق به تشکیل دولت شده‌اند. در فرانسه هم نامزد راستگراها به مرحله دوم انتخابات ریاست جمهوری راه یافته بود اما درنهایت حریف مکرون نشد. 
حال سؤال این است که با وجود چنین جریانی وضعیت پیش روی اروپا چه خواهد بود؟ در پژوهشنامه حاضر به این موضوع پرداخته‌شده و همچنین با توجه به دولت روی کار در اسرائیل، نسبت آنها با این موضوع نیز مورد توجه قرار گرفته است. با وجود کسب موفقیت‌هایی از سوی افراطی‌ها اما بخش بزرگ‌تر جامعه اروپا نسبت به قدرت گرفتن افراطی‌ها نگران هستند؛ چون جنگ جهانی دوم و نگاه برتری‌طلبی نژادی را میراث شوم آنها می‌دانند و نمی‌خواهند به آن دوران برگردند. مهم‌ترین نگرانی تجربه تلخ قدرت گرفتن افراطی‌ها در تاریخ اروپاست که مبتنی بر نژادپرستی و نگاه انحصارطلبی بود و منجر به آغاز جنگ جهانی دوم و تبعات زیانبار آن برای خود اروپایی‌ها شد.
اروپایی‌ها از این قبیل شعارها که دیگران چون مثل ما نیستند ، نباید هیچ جایگاهی در میان ما داشته باشند، هراس دارند؛ چون چنین دیدگاه برتری‌جویانه‌ای منجربه ظهور نازیسم وفاشیسم دراروپا و جنگ جهانی شد. به‌خصوص جریان‌های لیبرال و طرفدار حقوق‌بشر هم این نگاه‌های خودبرتربینی را در تضاد با ارزش‌های دموکراتیک اروپایی می‌دانند و نگران هستند که افراطی‌ها این ارزش‌ها را از بین ببرند.

   
پیشینه جریان راست‌گرایی در اروپا
جریان‌های راست عمدتا جزو گروه‌های محافظه‌کار محسوب می‌شوند.دراروپا این جریان‌ها بیشتر برروی هویت اروپایی تأکید دارند و موارد مختلفی مثل نژاد زبان هنروفرهنگ وادبیات و آیین مسیحیت رابرجسته می‌کنند.مضاف بر این وجهه روشنگری و جلودار بودن در پیشرفت‌های علمی جهان معاصر را نیز برجسته می‌کنند وتأکید دارندکه این وجوه اروپایی باید مورد توجه بیشتر قرار بگیرد یا باید در اولویت سیاست‌گذاری‌ها باشد. تأکید بر این موارد به عنوان وجوه ممیزه اروپابادیگر کشورها یا فرهنگ‌ها البته مخالفت‌هایی را نیز به همراه دارد و موجب نگرانی‌هایی هم در داخل خود اروپا شده است.عمده دلیل نگرانی اروپایی‌ها از راست‌های افراطی سابقه تاریخی جنگ‌های مختلف در اروپا بر اساس خواست‌های ملی‌گرایانه قبل از جنگ جهانی و همچنین آغاز جنگ جهانی دوم بر اساس رویکرد برتری‌طلبی نژادی از سوی راست‌ها و ملی‌گراهای افراطی است.
   
علل استقبال عمومی از راست‌های افراطی 
در کشورهای اروپایی که راست‌ها موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند زمینه اصلی تمایل مردم به آنها وضعیت اقتصادی نامناسب است. دولت‌های حاکم اعم ازلیبرال یاسوسیالیست ازحل مشکلات اقتصادی ناتوان هستندواین وضعیت باعث شده که راست‌ها ازآن سوء‌استفاده کنند و همزمان این مشکلات اقتصادی را به موضوع مهاجران ربط می‌دهند؛ ملی گراهای افراطی می‌گویند که مهاجران فرصت‌های شغلی را اشغال کرده‌اند و زمینه‌ساز تشدید مشکلات اقتصادی شده‌اند؛ لذا مهاجران را باید اخراج کرد یا سیاست‌های مهاجرپذیری را باید بسیار محدود کرد و بیشتر به جنبه‌های ملی‌گرایانه توجه کرد؛ شبیه همان شعاری که دونالد ترامپ در آمریکا می‌داد یعنی اول آمریکا. شاید بتوان گفت که راست‌های افراطی در فرانسه بیشترین چالش را ایجاد کرده‌اند؛ چون مهاجران زیادی از آفریقا در این کشور زندگی می‌کنندکه یک سابقه استعماری رانیزباخود به همراه دارند.از نظرملی‌گراهای فرانسوی، مهاجران همزمان که فرصت‌های شغلی زیادی را اشغال کرده‌اند یک نفرت نژادی متأثر از دوران استعمار را نیز به همراه خود آورده‌اند؛ لذا زندگی این مهاجران در فرانسه ایجاد بحران می‌کند.
یک موضوع دیگر که زمینه بروز راستگرایی است، امنیت داخلی است. راست‌ها معتقدند که سیاست‌های مهاجرپذیری امنیت داخلی کشورهای اروپایی را به خطر انداخته است. این موضوع به‌خصوص بعد از پیدایش داعش نمود بیشتری یافت. به زعم افراطی‌ها داعش از یک سو از مهاجران ساکن در کشورهای اروپایی عضوگیری می‌کرد و از سوی دیگر هم برخی اقدامات تروریستی و ناامنی از طریق مهاجران یا با همکاری آنها اتفاق می‌افتد؛ چنان‌که در فرانسه این موضوع خیلی مطرح شد. بنابراین تمرکز بر وضعیت نابسامان اقتصادی و امنیت داخلی و ربط دادن آن به مهاجران از سوی راست‌های افراطی باعث رأی دادن بخش‌هایی از جامعه به آنها می‌شود.
   
با این وصف آیا می‌توان راستگرایی را یک خطر جدی برای اروپا خواند؟ 
افراطی‌ها بااستفاده ازمشکلات اقتصادی وبرخی شعارهای هویتی وجهه‌ای برای خود کسب کرده‌انداماهمزمان افکارعمومی کشورهای اروپایی ذهن خود متوجه خطر بالقوه راستگرایی هستند. آنها تاریخ اروپای قبل از اتحاد و اروپای قرن ۱۹اوایل قرن۲۰ را از یاد نبرده‌اند که با جنگ‌های زیاد و توسعه‌طلبی‌های ملی‌گرایانه همراه بود. ملی‌گراهای افراطی بر توجه به داخل و خروج از اتحادیه تأکید دارند و مردم اروپا هم نگران این هستند که اگر اتحادیه اروپا فرو بپاشد، آنگاه بعید نیست دوباره جنگ‌ها یا اختلافات شدید بر سر مرزها و منافع، اروپا را به دوران قبل برگرداند.تجربه زیان‌بارتر افراطی‌هاهم جنگ جهانی دوم است که ازخاطر نمی‌رود.
   
اتحادیه اروپا و چالش‌های پیش رو 
انگلیس یکی از کشورهای مهم اتحادیه اروپا بود و شاید کسی فکر نمی‌کرد که روزی لندن از اتحادیه خارج شود. بنابراین خروج از اتحادیه اروپا اتفاق افتاده و لذا در آینده هم ممکن است اتفاق بیفتد. اتحادیه اروپا با وجود موفقیت‌هایی که داشته و الان ۲۷ کشور اروپایی عضو آن هستند؛ ولی با این مسأله هم رو‌به‌رو است که به‌تدریج انگیزه‌ها برای ماندن در آن کمتر شود. اگر شرایط اقتصادی و نظامی و امنیتی کشورهای اروپایی دچار ناکارآمدی شود، به صورت طبیعی انگیزه‌ها برای ماندن در اتحادیه کمتر می‌شود. مثلا کشورهای اروپای شرقی که دیرتر به اتحادیه پیوسته‌اند و نزدیکی جغرافیایی به روسیه دارند، نگرانی‌های امنیتی دارند. اتحادیه اروپا گرچه یک قطب اقتصادی مستقل و مؤثر در جهان است اما به لحاظ نظامی و امنیتی وابسته به سازمان ناتو است که محوریت اصلی در آن بر عهده آمریکاست. در نهایت اگرچه در حال حاضر هنوز آن اتفاق حاد نیفتاده اما به هر حال اتحادیه اروپا هم با چالش‌های جدی درون خود دست و پنجه نرم می‌کند.
   
اسرائیل و راستگرایی افراطی؛ ما برتریم، پس می‌کشیم!
موفقیت‌های راستگرایان افراطی در چند کشور اروپایی نگرانی‌هایی را برای دولت‌ها و افکار عمومی قاره سبز ایجاد کرده است سایت بی‌بی‌سی فارسی در گزارشی پیروزی حزب راستگرای «آزادی» در هلند به رهبری خیریت ویلدرس را زلزله‌ای در اروپا خوانده است. پیش از این راستگرایان در ایتالیا موفق به تشکیل دولت شده‌اند. در فرانسه هم راستگرایان پایگاه اجتماعی خود را تقویت کردند. راستگرایان یا ملی‌گراهای افراطی در چند کشور دیگر اروپا هم موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند. در سوی مقابل بخش زیادی افکار عمومی نگران قدرت گرفتن راستگرایان هستند. نگرانی اروپایی‌ها به روحیه و تفکرات برتری‌طلبانه راستگرایان برمی‌گردد که منجر به جنگ جهانی دوم شد. براساس آمارهای موجود در این جنگ نزدیک به ۸۰ میلیون نفر به صورت مستقیم در جنگ یا براثر تبعات جنگ جان خود را از دست دادند.راستگرایان افراطی بخصوص در مقابل مهاجران سیاست‌های تندوتیزی دارند و طرفدار اخراج مهاجران یا اعمال محدودیت‌های شدیدتری علیه آنها هستند. بنیان تفکرات راستگرایان هم اهمیت دادن یا برتر خواندن نژاد، زبان، فرهنگ و هویت ملی خود است. این سیاست‌ها آن قدر تنگ‌نظرانه است که برخی از راستگرایان در اروپا خواستار خروج از اتحادیه اروپا هستند. در حقیقت آنها حتی ماهیت جمعی مجموعه‌ای به نام اروپا را نیز برنمی‌تابند.
   
جنگ جهانی؛ هولناک‌ترین کارنامه برتری‌طلبان
برجسته شدن و قدرت گرفتن این دیدگاه‌های ملی‌گرایانه افراطی نقطه مقابل ارزش‌های اروپایی همچون دموکراسی، حقوق برابر، حقوق شهروندی و تعامل به جای تقابل است. اروپایی‌ها البته تجربه تنش‌ها و جنگ‌های زیادی را از سر گذرانده‌اند که وقوع آنها توسعه‌طلبی‌های ارضی، برتری طلبی‌های نژادی و قومی و مذهبی بوده است. اشاره شد که برجسته‌ترین آنها تجربه هولناک جنگ جهانی دوم بود که بر بنیان برتری‌طلبی نژادی نازی‌ها و فاشیست‌ها، اروپا و جهان را درگیر یک فاجعه انسانی بی‌نظیر کرد. بنابراین اروپایی‌ها در پس قدرت گرفتن راست‌های افراطی احتمال تکرار تنش‌ها و جنگ‌های جدید در قاره خود را بعید نمی‌دانند و لذا نسبت به قدرت گرفتن آنها حساس هستند. جامعه مدنی قوی در اکثر کشورهای اروپایی شاید مانعی بر سر راه این خطر احتمالی باشد؛ چنان‌که راستگراها بعد از ورود به کابینه‌های ائتلافی مجبور به تعدیل سیاست‌های تندروانه خود می‌شوند. یهودی‌ها یکی از قربانیان اصلی پاکسازی قومی و نژادی جنگ جهانی دوم بودند. دست بر قضا حالا رژیمی که داعیه‌دار تأمین منافع یهودیان جهان است، خود به مصداق بارز تفکر برتری‌طلبی تبدیل شده است. در حقیقت نگرانی‌های به حق اروپایی‌ها نسبت به خطرات راستگرایان افراطی در سرزمین‌های فلسطین به وقوع پیوسته است. کابینه این روزهای رژیم اسرائیل محل تجمع راستگراهای افراطی به رهبری بنیامین نتانیاهو شده که به اعتراف برخی مقامات خود این رژیم نمونه‌ای از نژادپرستی است.
   
اسرائیل حتی دولت ملت یهود هم نیست!
۱۱مارس۲۰۱۹رئیس وقت اسرائیل بدون آن‌که نامی از بنیامین نتانیاهوبیاوردگفت که«دراسرائیل شهروند درجه دوم نداریم». رسانه‌ها اما اعلام کردند که این سخنان رئوون ریولین واکنشی به سخنان نژادپرستانه بنیامین نتانیاهو است که به‌صراحت گفته بود: «اسرائیل کشور تمام شهروندانش نیست بر اساس قانون دولت ملی یهودی که به تصویب مجلس رسیده است، اسرائیل فقط دولت ملت 
یهود است».عرب‌ها حدود یک‌پنجم جمعیت اسرائیل را تشکیل می‌دهند. به نوشته یورو نیوز فارسی اقلیت عرب‌تبار ساکن اسرائیل از چندین دهه پیش درمقایسه باشهروندان یهودی بانابرابری‌های اجتماعی واقتصادی عمده‌ای ازجمله نرخ بالای فقر،سکونت در شهرهای شلوغ و فاقد زیرساخت‌های لازم و مراکز آموزشی با بودجه اندک مواجه بوده‌اند.
وزیر دارایی اسرائیل درآگوست سال جاری بودجه اختصاص داده شده به مناطق عرب‌نشین و برنامه‌های آموزشی برای فلسطینیان در بیت‌المقدس شرقی را به حال تعلیق درآورد. در واکنش به این اقدام یائیر لاپید نخست‌وزیر پیشین، وزیر دارایی کابینه را به نژادپرستی متهم کرده وگفته بود شهروندان عرب صرفا به دلیل عرب بودن مورد آزار و سوء‌استفاده قرار می‌گیرند.این تبعیض نژادی در اسرائیل حتی محدود به مسلمانان و عرب‌ها نیست. ژوئیه۲۰۱۹ هزاران یهودی اتیوپی‌تبار اسرائیل در شهرهای مختلف به خیابان آمده بودند تا به کشته شدن یک نوجوان سیاه پوست توسط یک افسر پلیس اعتراض کنند.دردهه‌های۸۰ و ۹۰ میلادی ده‌ها هزار از یهودیان اتیوپی به اسرائیل آورده شدند. براساس گزارش منتشرشده دربی‌بی‌سی فارسی آنها(یهودیان اتیوپی‌تبار)می‌گوینداززمان ساکن شدن دراسرائیل با تبعیض سازمان‌یافته، نژادپرستی و عدم همدلی با مشکلات‌شان روبه‌رو بوده‌اند. یکی از معترضان به خبرگزاری فرانسه گفته بود: «ما هرچه در توان داریم انجام خواهیم داد تا مطمئن شویم پلیس دیگر افراد را به علت رنگ پوست‌شان نمی‌کشد.» 
پیشتر درسال۲۰۱۵هم وقتی همین یهودی‌های آفریقایی‌تبار دراعتراض به رفتارنژادپرستانه افسر پلیس بایک سربازیهودی اتیوپیایی در شهرهای تل‌آویو و بیت‌المقدس دست به اعتراض زده بودند، روون ریولین رئیس وقت اسرائیل گفته بود: «جامعه، درد خود را از نژادپرستی، تبعیض و بدون پاسخ ماندن فریاد می‌زند. ما باید به این زخم باز مستقیم نگاه کنیم.» 
مردادماه سال گذشته شمسی،۹۰۰نفرازاساتید دانشگاه‌های مختلف جهان ازجمله دانشگاه‌های ییل،هاروارد، شیکاگو، میشیگان، واشنگتن و بیریستون آمریکا و تل‌آویو، حیفا و بن گوریون و...تبعیض‌های رژیم اسرائیل علیه فلسطینی‌ها را نژادپرستانه خواندند. 
به گزارش ایرنا، این شخصیت‌های دانشگاهی تأکید کردند که نظامیان اسرائیل درسال۲۰۲۲بیش از ۱۹۰فلسطینی رادرکرانه باختری و نوار غزه به شهادت رسانده و بیش از۵۹۰ساختمان متعلق به آنها راتخریب کرده‌اند؛ اما شهرک‌نشینان با وجود سرقت و آتش زدن دارایی‌های فلسطینیان و قتل آنها، از هرگونه مجازات درامان هستند؛درحالی که فلسطینی‌هادرسایه رژیمی نژادپرستانه زندگی می‌کنند.

جنایات غزه نمونه بارز برتری‌طلبی 
نمودهای برجسته‌تر برتری‌طلبی راست‌های افراطی اسرائیل از ۷اکتبرامسال به این سو وتا حال حاضر درنوار غزه بیشتر نمایان شده است. مقامات اسرائیلی ابایی ندارند از بیان تمایل خود برای کوچاندن ساکنان اصلی غزه از این منطقه، این برتری‌طلبی نژادپرستانه تا آنجا پیش رفته که عضو کابینه نتانیاهو استفاده از بمب اتمی درغزه را نیز یک گزینه برای پاکسازی نژادی و مذهبی در این منطقه خوانده است.جریان افراطی که خود را نماینده قربانیان هولوکاست می‌خوانند، گویی ابایی ندارد هولوکاست دیگری علیه مسلمانان به راه اندازند.این وضعیت توصیف شده ازسرزمین‌های اشغالی،نمونه بارز تحقق خطرات و نگرانی‌هایی است که اروپایی‌ها از قدرت گرفتن راست‌های افراطی در قاره سبز دارند.برتری‌طلبی که تاکنون جان بیش از۱۴۰۰۰نفررادر نوارغزه گرفته است. بیراه نیست که آشکار شدن جنایات اسرائیل در نوار غزه مبتنی بر همان تفکر برتری‌جویانه سبب بروز اعتراض‌های گسترده‌ای در بسیاری از کشورهای اروپایی هم شده است. اگرچه دولت‌های اروپایی که نگران احزاب راست در کشورهای خود هستند در قبال اقدامات تندروانه یکی از راستگراترین دولت‌های جهان در اسرائیل یا سکوت کرده یا همراهی کرده‌اند.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها