«جام‌جم» برگزاری کنسرت در تخت‌جمشید را واکاوی کرد

همنشینی موسیقی و تاریخ ایران

حتما شما هم شنیده‌اید که علیرضا قربانی قرار است همراه با گروهی بزرگ از نوازندگان، کنسرتی درفاصله ۵۰متری از تخت‌جمشید برگزار کند. انتشار این خبر ازهمان نخستین لحظات، موجب واکنش‌های گوناگونی شد.
کد خبر: ۱۴۶۲۳۲۶
نویسنده فاطمه رستمی - گروه فرهنگ و هنر
 
عده‌ای به‌دلیل نگرانی از آسیب به این بنای تاریخی، درصدد لغو کنسرت قربانی بودند وبرخی دیگر معتقدند درهم‌آمیختگی هنر موسیقی با حس‌و‌حال جاری درفضای تاریخی منحصربه‌فردی مانند تخت‌جمشید، می‌تواند روح تازه‌ای به بدنه فرهنگ و هنر کشور تزریق کند. طرفه آن‌که اولین بار نیست که تخت‌جمشید میزبان یک برنامه فرهنگی و هنری می‌شود و حتی در نگاه کلان‌تر، برگزاری کنسرت در اماکن تاریخی در تمام دنیا مرسوم است و اصلا و گاهی عمدا کنسرت‌های فاخر را در چنین بسترهایی اجرا می‌کنند تا موجب پیوند عمیق‌تر مردم با میراث فرهنگی شود. 
 
یک روش جهانی جذب گردشگر
در نگاهی به تجربه میزبانی بناهای تاریخی از برگزاری کنسرت، با شواهد موفق و ناموفق متعددی مواجه می‌شویم. گرچه در اکثر موارد نتیجه این نوع رخدادهای فرهنگی و هنری افزایش گردشگر و نزدیک‌شدن مردم با میراث فرهنگی و تاریخی بوده ولی در مواردی مخاطرات و آسیب‌هایی نیز وجود داشته است که با رعایت ملاحظاتی چند می‌توان جلوی چنین نتیجه‌ای را گرفت. در سوابق برگزاری کنسرت موسیقی در بناهای تاریخی، می‌بینیم اودئون هرودس آتیکوس در یونان، یکی از اماکن تاریخی است که تاکنون میزبان کنسرت چهره‌ای سرشناس موسیقی شده است. این آمفی‌تئاتر باستانی درلبه جنوبی آکروپلیس، درسال۱۶۱ میلادی ساخته شده است. بنایی که در اوایل قرن بیستم در حال نابودی بود و در سال ۱۹۵۰ به‌طور کامل بازسازی شد. مدت کوتاهی پس از بازسازی، این ساختمان میزبان برگزاری کنسرت فرانک سیناترا در سال ۱۹۶۲ بود.پس ازاستقبال از کنسرت سیناترا، خوانندگان و گروه‌های موسیقی مشهوری همچون آندره‌آ بوچلی، یانی، التون جان، دیانا رز، جترو تال، فو فایترز و استینگ در این مکان اجرا داشته‌اند. دو اپرا توسط لوچانو پاواروتی هم در این مکان برگزار شده است. همچنین می‌توان به کنسرت‌های گروه «پینک‌فلوید» در شهر پمپی، یکی از شهرهای تاریخی ایتالیا و دیوار برلین (به مناسبت فروپاشی دیوار برلین)، کنسرت ژان میشل ژار در اهرام ثلاثه مصر همزمان با آغاز سال ۲۰۰۰ میلادی و کنسرت پاواروتی در شهر ممنوعه چین اشاره کرد. کاخ کرملین و مقبره رهبر شوروی سابق، ولادیمیر لنین در کنار گنبدهای پیازی کلیسای سنت‌بازیل نیز به‌عنوان اماکنی تاریخی تابه‌حال از ستارگان دنیای موسیقی مانند گروه راک آلترناتیو، رد هات چیلی پپرز، پاول مک‌کارتنی، راجر واترز از بنیان‌گذاران گروه پینک فلوید، پلاسیدو دومینگو و دی‌جی‌تی تییستو برای برگزاری کنسرت در این محوطه پذیرایی کرده‌اند. در ایران نیز محمدرضا شجریان وشهرام ناظری، حسین علیزاده، برادران پورناظری، علیرضا قربانی، گروه رستاک، گروه موسیقی اتریشی یونیکو و...دراماکنی چون چهلستون اصفهان،کاخ سعدآباد، کاخ گلستان، عمارت مسعودیه، حافظیه و...کنسرت‌هایی برگزار کرده‌اند. براین‌اساس نه برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی اتفاق تازه‌ای است و نه به کشور ایران انحصار دارد. 

مدیریت جمعیت مهم‌تر است
آنچه در چنین رویدادهایی اهمیت دارد، رعایت موازین حفاظتی ازجمله تنظیم نور،صداوفاصله از معماری و...است. شاید نگرانی برخی افراد و کارشناسان ازبرگزاری کنسرت درفضاهای تاریخی بعددیگری داشته باشد؛ این‌که اصولا مدیریت فضاهایی با تجمع انسانی بالا دشوار است و ما هم در این مدیریت‌کردن بدسابقه‌ایم و بارها در رویدادهای آیینی، ورزشی و...شاهد صدمات به برخی افراد و اماکن بوده‌ایم. با این حساب، مدیریت جمعیت در اماکن تاریخی کار دشوارتری هم هست، آن‌هم در شرایطی که ممکن است مخاطبان چشمگیر رویدادی هنری مانند کنسرت موسیقی بدون ملاحظه، موجب آسیب به محوطه یا بنای تاریخی شوند.در ینگه دنیا هم از این اتفاقات ناگوار رخ داده؛ زمانی که در سال ۱۹۸۹گروه پینک‌فلوید درمیدان سن‌مارکو در ونیز ایتالیا یکی از مشهورترین کنسرت‌هایش را برگزار کرد، برای این‌که خیل علاقه‌مندان بتوانند نزدیک به صحنه اجرا قراربگیرند، مجبور شدند سکوهای شناوری را در میدان تعبیه کنند تا جمعیت به صحنه شناور نزدیک باشند.به دلیل نبودن امکانات لازم، اقدامات کنترل جمعیت و استقبال ۲۰۰ هزار نفری، خسارت قابل ملاحظه‌ای به حومه این منطقه تاریخی از دوران رنسانس وارد شد و در و دیوار کلیسا و بنای مجسمه سن مارکو آسیب دید. 

تناسب موسیقی با شأنیت مکان تاریخی
برخی ملاحظات مربوط به برگزاری کنسرت در بناهای تاریخی حکم پیشگیری بهتر از درمان را دارد؛ زمانی که مدیران فرهنگی قرار است مجوز اجرای کنسرت در یک بنا یا مکان تاریخی و باستانی را صادر کنند، باید به سبک موسیقی هنرمند نیز توجه داشته باشد؛ حتی نوع سازهایی که در موسیقی یک هنرمند به‌کار می‌رود نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. احتمال دارد اجرای موسیقی پاپ و انواع سازهای مرسوم در این موسیقی بیش از اجرای موسیقی کلاسیک بنای تاریخی را با مخاطرات ارتعاشات صدا مواجه کند. حتی می‌توان میان مخاطبان موسیقی‌های عام‌تر با مخاطبان آثار فاخر موسیقانی نیز قائل به دسته‌بندی شد. گرچه چنین شاخص‌هایی اصیل و قطعی نیست اما حداقل می‌تواند برای برنامه‌ریزان فرهنگی و سیاست‌گذاران مربوطه قابل تأمل باشد. همچنین لازم است علاوه بر گزینش سبک موسیقی که قرار است در فضای تاریخی اجرا شود، به فاخر بودن این آثار هنری و شأنیت اجرای آنها در اماکنی که در حکم میراث فرهنگی و تاریخی کشور هستند نیز عنایت داشته باشیم. نکته دیگر این‌که اگر در طراحی کاخ‌ها و برخی دیگر از اماکن تاریخی می‌بینیم که در گذشته اتاقی برای موسیقی وجود داشته و حضور همیشگی نوازندگان در دربار امر مرسومی بوده، چنین برنامه‌هایی آن زمان به کاخ‌ها و بناهای تاریخی آسیب نمی‌زده، چرا که اولا بنا یا فضای تاریخی کنونی، آن زمان هنوز تاریخی نبوده و کهنگی و فرسودگی نداشته و مهم‌تر این‌که در آن زمان هیچ تقویت‌کننده‌ای برای صدای خوانندگان و نوازندگان وجود نداشته است در حالی که امروزه صدای خوانندگان و ابزارآلات موسیقی در کنسرت‌ها به‌وسیله برخی امکانات تقویت می‌شود و این تقویت صدا، سبب لرزش و سرانجام در صورت ‌عدم توجه به این مهم موجب صدمه به بنای تاریخی خواهد شد؛ بنابراین پیش از برگزاری کنسرت در یک بنای تاریخی، لازم است بین متخصصان حوزه آکوستیک و صدا، گروه موسیقی و کارشناسان میراث فرهنگی تعاملی هم‌افزاگونه ایجاد شود و برای تمام سناریوهای احتمالی پیش‌بینی و برنامه‌ریزی کافی صورت بگیرد.

آشنایی‌زدایی از اماکن به نفع فرهنگ و هنر
سال گذشته اخباری از احتمال برگزاری کنسرت‌های شادی‌آفرین توسط سالار عقیلی به‌عنوان سفیر میراث فرهنگی در تخت جمشید منتشر شد اما ظاهرا قرعه به نام علیرضا قربانی افتاد و او با برگزاری سه‌روز کنسرت در تخت جمشید، خط‌شکن بهره‌برداری از ظرفیت‌های مغفول مانده در فضاهای تاریخی و فرهنگی شده‌است. استفاده مجدد از بناهای تاریخی موجود به‌عنوان یکی از اثرگذارترین روش‌های حفاظت و دستیابی به توسعه پایدار،همیشه مطرح بوده است ومی‌تواند ظرفیت تازه‌ای به عرصه‌های گوناگون هنری در کشور اضافه کند. رویکردی که در عین حفاظت از میراث فرهنگی وبه‌تبع آن، هویت و تاریخ جامعه،بستری برای پاسخگویی به نیازهای روز مردم فراهم می‌سازد. به‌علاوه، کار بست این رویکرد ضمن رهایی بناها از متروک و بدون استفاده‌ماندن سبب حفظ آنها برای نسل‌های آتی می‌شود.علاوه بر اماکن و بناهای تاریخی،همچنان بسترهای دیگری نیزوجودداردکه می‌توان به مددخلاقیت، با آشنایی‌زدایی از کاربری قبلی آنها و تعریف ظرفیت‌های تازه برای بهره‌برداری هنرمندان و مخاطبان از چنین فضاهایی موجب تولد جریان‌های فرهنگی و هنری نوپدید و پویایی و تحول فرهنگی شدوبا زدودن رخوت ازفعالیت‌های فرهنگی وهنری کشور،به چابکی و نوآوری دراین زمینه‌ها دست یافت. یافتن ظرفیت‌های جدید باهدف ساخت فضابرای ارائه آثار هنری وانجام فعالیت‌های فرهنگ محور،درکشورهای مختلف مرسوم است، چراکه یافتن ظرفیت‌های تازه دریک مکان؛ چه باتغییر کاربری یک بنای تاریخی حاصل شودچه با آشنایی‌زدایی از یک بنا یا مکان امروزی، ضمن حفاظت از بنا درموارد تاریخی و بازسازی دیدگاه جامعه نسبت به میراث فرهنگی وتاریخی، سبب رفع نیازهای مخاطبان، افزایش رونق اجتماعی، اقتصادی وجذب گردشگر می‌شود. به‌عنوان نمونه اجرای تئاتر و انواع گونه‌های هنرهای نمایشی ومحیطی،درکاخ‌ها یا برگزاری نمایشگاه‌های هنری وصنایع‌دستی که هر‌دو مثال درتهران ودرکاخ‌های سعدآباد و نیاوران عملی شده، توانسته ظرفیت تازه‌ای به این اماکن ببخشد وسایر هنرمندان را برای تهیه آثارهنری وعرضه در چنین فضاهایی تشویق کرده است. 

هنرنمایی در کالبدی تازه
شاید بدیهی به‌نظربرسداما دربهره‌برداری ازاین ظرفیت‌های کشف شده بایدبه این مهم توجه داشت که نوع تولیدات هنری بایدبا ویژگی‌های فرهنگی، عملکردی،کالبدی و فضایی بنا همخوانی داشته باشد تا مخاطب با یک بسته فرهنگی متوازن در فرم و محتوا مواجه شود. مانند نکته‌ای که درانتخاب سبک موسیقی و اجرای آن دریک فضای تاریخی با‌ارزش مانند تخت‌جمشید گفته شد. بنابراین با یافتن ظرفیت‌های جدید برای عرضه واجرای فعالیت‌های فرهنگی وهنری، دستاوردبعدی افزایش رونق اقتصاد محلی و جذب سرمایه به منطقه و احیا و تقویت مشاغل سنتی، افزایش عمر بناهای تاریخی خواهد بود. 
 
سهم مرمت از درآمد کنسرت
زمانی که تمامی بلیت‌های کنسرت علیرضا قربانی درتخت‌جمشید درساعات اولیه به فروش می‌رود،مسلم است که اشتیاق واستقبال مردمی نسبت به برگزاری این رویداد در یک مجموعه جهانی بالاست. درچنین شرایطی غفلت مدیران فرهنگی کشور از ظرفیت‌های اقتصادی پنهان و آشکارهنر ملموس‌ترمی‌شود.امروزه هنر نه فقط اثری تزئینی که کالایی اقتصادی است ومی‌تواند برای صاحبانش کسب درآمد و ثروت کند و حالا که مخاطبان عرصه هنر با آغوش باز از تولیدات هنری استقبال می‌کنند، نباید به‌سادگی از کنار چنین موهبت و ظرفیتی گذشت. یک مدیریت قاعده‌مند در این میان می‌تواند رویکردی را که تا‌کنون نسبت به هنر وجود داشته، متحول کند چرا که به نظر می‌رسد رویکرد غالب به فرهنگ در کشور ما باوجود زیرساخت‌های قابل‌توجه ازجمله میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی، اساسا نگرشی هزینه‌ای است که حیات آن باید با اختصاص یارانه و بودجه بقا پیدا کند و اساسا اقتصادی غیرمولد است و پیشران رشد اقتصادی کشور به‌شمار نمی‌رود، در حالی‌که بزنگاه‌هایی وجود دارد که ورق را برمی‌گرداند و می‌بینیم که عرصه هنر در ایران نه فقط وابسته و غیرمولد نیست بلکه این قابلیت را دارد که ثروت‌آفرین باشد. در رابطه با موضوع همین گزارش یعنی برگزاری کنسرت در تخت‌جمشید، قطعا درآمد حاصل ازاین رخداد فرهنگی و هنری با‌شکوه، هم به نفع گردشگری استان فارس که تاریخ ایران‌باستان را در دل خود جای داده، خواهد بود هم در صورت تنظیم‌گری دقیق می‌تواند تبدیل به یک رویه ثابت شود و درآمد حاصل از رویدادهای فرهنگی و هنری در این منطقه در راه مرمت، حفظ و نگهداری آثار باستانی خرج شود؛ علاوه بر این، یک بنایی مانند تخت‌جمشید ذاتا برای گردهمایی و برگزاری انواع رویدادها پدید آمده است و احیای این کاربری البته با رعایت تمامی موازین و ملاحظات در کنار درآمدزایی، به هویت ملی ما ایرانیان دمی تازه می‌بخشد. 

کنسرت، تنها دغدغه تخت‌جمشید نیست
نگرانی دوستداران میراث فرهنگی ازبرگزاری کنسرت درتخت‌جمشید؛ازعظیم‌ترین بنای سنگی جهان،قابل درک ومحترم است اما حقیقتا تخت‌جمشید و اصلا تمامی ابنیه تاریخی ایران،دغدغه‌های بزرگ‌تری هم دارند؛دغدغه‌هایی ازجنس تامین و تخصیص بودجه کافی و متناسب برای حفظ، نگهداری ومرمت.همین حالا رویش گلسنگ‌ها درمحوطه‌هاومجسمه‌های موجود دراین فضای تاریخی یکی ازعوامل فرسایش آن به‌شمار می‌رود.ازآنجایی که اهمیت تخت‌جمشید به نقش ونگارها،خطوط میخی وگل‌های لوتوس و سربازان هخامنشی است، طبیعتا اگراین کتیبه‌ها ازبین برونددیگرتخت‌جمشید ابهت ندارد.درچنین شرایطی ودر‌حالی‌که چند سال ازایده تهیه اطلس گلسنگ‌های این منطقه ویافتن راه زدودن آن می‌گذرد،باران‌های اسیدی و شرایط اقلیمی منطقه نیز در به وجود آمدن گلسنگ‌ها تاثیر بسزایی داشته، پس احتمالا ضعفی درنگهداری ازاین مکان باستانی وجود دارد که هم باید بیش ازبرگزاری کنسرتی که گفته شده تمام جوانب احتیاطی آن لحاظ می‌شودنگرانش بود،هم یادآوری می‌کندکه بودجه حفاظت ازمیراث فرهنگی کفایت نمی‌کند.دردوندالیسم یا همان یادگاری‌نویسی روی آثار تاریخی نیزبه‌عنوان یک ناهنجاری اجتماعی ازگذشته تاهمین حالا گریبان میراث فرهنگی ما را گرفته و حالا که بازار نگرانی و تاریخ‌دوستی ما گرم است،بد نیست کمی نگران این فاجعه هم باشیم که اتفاقا مقصراصلی آن دقیقاخود مامردم هستیم.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها