اگرچه نهادهای امنیتی غرب تصور میکنند سازماندهی کردن گروههای افراطی مترادف با کنترلپذیر کردن آنها ذیل ساختار قدرت خواهد بود اما این تصور خطرناک، هزینههای غیرقابل محاسبهای برای کشورهای اروپایی به دنبال دارد. اروپاییان نیز مانند آمریکا قدرت «مدیریت بحرانهای خودساخته» را هرگز نداشته و در آینده نیز نخواهند داشت.
در پتسدام چه اتفاقی افتاده است؟
این روزها اخبار قابل تاملی در خصوص تقویت لابی نئونازیها در آلمان به گوش میرسد. با افشای جلسه سری چهرههای نئونازی همراه با اعضای حزب آلترناتیو برای آلمان و حزب دموکراتمسیحی، صدراعظم آلمان نسبت به این موضوع واکنش نشان داد و ایده این گروه برای «مهاجرت مجدد» از آلمان را بهشدت محکوم کرد. به عبارت بهتر، اکنون دیگر شاهد فعالیت مخفی نئونازیها در آلمان و اروپا نیستیم و احزاب ظاهرا شناسنامهدار در حال لابیگری با آنها بر سر تعریف حدود و ثغور فعالیتشان در ساختار سیاسی ــ اجتماعی غرب هستند. در اینجا نفرت ذاتی تبدیل به نوعی معامله سیاسی شده که خروجی آن، چیزی جز سقوط قطعی اتحادیه اروپا و منطقه یورو نخواهد بود. افشاگری روزنامهنگاران وابسته به «گروه رسانهای کورکتیو» درباره نشست محرمانه برخی اعضای حزب راستگرا و بیگانهستیز «آلترناتیو برای آلمان» با رهبران برخی گروههای راست افراطی آلمان، اتریش و اروپا در شهر پتسدام برلین یک جنبش بزرگ ضدفاشیستی را در سراسر آلمان برانگیخت. به گزارش گروه رسانهای کورکتیو، رهبران گروههای راست افراطی در نشست محرمانه ماه نوامبر سال گذشته خود در شهر پتسدام، در ۳۵ کیلومتری برلین، ازجمله در این مورد بحث کردهاند که اگر قدرت را در آلمان به دست گرفتند، غیرآلمانیها را از این کشور بیرون بریزند. افشای این خبر از روزیکشنبه ۱۴ژانویه،۲۴دی احزاب، گروههای مدافع حقوقبشر، سندیکاها و گروههای قومی آلمان را بیدار کرد. در چهار روز گذشته دهها شهر آلمان صحنه تظاهرات صدهاهزار آلمانی و غیرآلمانی علیه راستگرایان بود. در این همایشها مردم تاکید میورزیدند که اجازه نمیدهند داستان جنایتآمیز اخراج اقلیتها از آلمان یکبار دیگر در تاریخ تکرار شود.
نئونازیها دقیقا چه میخواهند؟
نئونازیهای آلمان خواستار اخراج یا اصطلاحا «مهاجرت مجدد» کسانی شدهاند که تابعیت آلمان را گرفتهاند اما به زعم آنها در این جامعه ادغام نشدهاند. البته این یک خواسته تازه (از سوی آنها) نیست اما طرح آن با احزاب رسمی این کشور اروپایی معنا و مفهوم خاصی دارد. برخی احزاب آلمانی رسما در حال امتیازدهی به نئونازیها هستند. اگر تصور شود این معادله، بدون مدیریت دستگاه امنیتی آلمان و حتی برخی دستگاههای اطلاعاتی کشورهای اروپایی صورت میگیرد، سخت در اشتباه هستیم. رسانههای آلمانی هرگز اجازه ندارند از ارتباط خاص نئونازیها با نهادهای نظامی و امنیتی این کشور سخنی به میان بیاورند. طی سالهای گذشته گزارشهای معدود و هشداردهندهای در خصوص نفوذ نئونازیها در ارتش، وزارت دفاع و حتی سازمان امنیت داخلی آلمان منتشر شده است.
بازگشت به اروپای قرن گذشته
بسیاری از تحلیلگران معتقدند اروپا در حال عقبگرد به قرن بیستم، آن هم سالهای قبل از جنگ جهانی اول و دوم است. به عبارت بهتر، اروپای مدرن امروزی بهرغم استناد به کلیدواژگانی مانند دموکراسی و آزادی، در حال بازتولید جنگ و خشونت است. موضوعی که اخیرا نیز خود را در نشست پتسدام نمایان ساخته و در آینده نیز نمادها و مصادیق آن را مشاهده خواهیم کرد. درحالیکه حدود شش ماه دیگر انتخابات پارلمانی اروپا برگزار میشود و جریان راست افراطی شانس زیادی برای تقویت جایگاه خود در این مجموعه دارد، احزاب سیاسی سنتی در غرب اعم از محافظهکاران و سوسیالدموکراتها نسبت به ایجاد ارتباطاتی موثرتر با این گروهها، بیمیل و رغبت نیستند! این ارتباطات ازسوی گروههایی صورت میگیرد که در مواضع ظاهری خود، بازگشت به قرن گذشته و دوران جنگ جهانی دوم را یک کابوس غیرقابلتصور برای مجموعه متبوع خود (اتحادیه اروپا) قلمداد میکنند! این تناقض آشکار منبعث از بحرانزده بودن اروپای واحد و انهدام بنیانهای تشکیلدهنده آن است. در این میان نباید وزنی برای ظاهرسازی پارلمان اروپا و نهادهای ظاهری قدرت در بروکسل و استراسبورگ قائل شد. آشفتگی اتحادیه اروپا مسألهای نیست که رسانهها و جریانات رسمی و حتی غیررسمی قدرت در این مجموعه قادر به تحریف یا انکار آن باشند. استمرار این روند نتیجهای جز اضمحلال اتحادیه اروپا به همراه نخواهد داشت .