از ايشان سال ها قبل قضيه اى را شنيده بودم كه گمان مي كردم خواب ديده اند، در روزهاى پايانى عمر شريفشان كه در آى سى يو بودند و بدليل گذاشتن لوله تنفسى در گلو نمی توانستند صحبت كنند، حقيقت آن قضيه را جويا شدم و پرسيدم خواب بود؟ اشاره كردند كه در بيدارى بوده. عرض كردم: مكاشفه بوده؟ پلكهاى چشم را به نشانه تاييد برهم گذاشتند.
اما اصل واقعه: فرموده بودند كه در يكى از تشرفاتم به حرم امام رضا علیه السلام متوجه شدم حضرت نشسته اند و مردم بدورشان هستند و حضرت به همه توجه دارند و به تقاضاهايشان گوش مي دهند، من هم خود را بحضرت رسانده دستبوسى نمودم.
حضرت ازجيب مباركشان كارتى درآوردند و بمن دادند يك طرف كارت علامت هاى ريز زيادى بود و طرف ديگر جمله اى با امضاى حضرت بود. در همان موقع متوجه شدم اين علامتها تعداد تشرفاتم به حرم حضرت رضا علیه السلام مي باشد.
واما طرف ديگر كه به امضاى حضرت بود، اين جمله نوشته شده بود:
(برات آزادى از آتش
خسروى دين رضا)
نكته اينكه درهمان بيمارستان كاغذى به ايشان دادم كه بنويسند و بزحمت همين جمله رانوشتند.
به نقل از حجه الاسلام و المسلمین محمدرضا شاه آبادی.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد