از مدارس غیردولتی خاص که اغلب در تهران و برخی شهرهای بزرگ بیتوته دارند، اگر بگذریم یا اگر نادیده بگیریم که قدرت برخی از اینها به حدی است که هیچگونه نظارت وزارتخانه بر خود را برنمیتابند، سایر مدارس غیردولتی کشورملغمهای از موضوعات مختلف هستند. برخی از آنها بناهایی آبرومند با کادر آموزشی ماهر و البته شهریهای کلان دارند، برخی در ساختمانهایی معمولی برپا هستند که نیروی انسانیشان نیز معمولی است و نمیتواند گلی به سر حوزه تعلیم و تربیت بزند، اما شهریههایشان همچنان بالاست و گروه دیگر نیز با ساختمانهای توسریخورده و فضاهای حداقلی و معلمانی که بهتر است بگوییم گرفتار بردگی نوین هستند، به کار مشغول هستند. تعدادی از این مدارس نیز به گفته موسسان آنها در دو سال کرونا، داوطلبانه در مدرسه را تخته کردند تا بیش از این متحمل ضررهای مالی نشوند.
در واقع میان مدارس غیردولتی کشورمان نیز فاصله طبقاتی وجود دارد و تحصیل در یکی از این مدارس، لزوما به معنی مرفه بودن دانش آموز یا دریافت خدمات ویژه آموزشی و تربیتی نیست. حتی برخی کارشناسان معتقدند سطح برخی مدارس دولتی از بعضی مدارس غیردولتی بالاتر است، ولی خانوادههایی که در طول زمان و بهواسطه برخی تبلیغات منفی از نام «مدرسه دولتی» ترسیدهاند، غیردولتیهایی را انتخاب میکنند که برتری ویژهای ندارند.
آنچه امسال روی داده نیز از یک غربالگری توسط سازمان مدارس غیردولتی حکایت دارد که در واقع مدارس ریزدانه را شامل شده است، اتفاقی که رئیس سازمان مدارس غیردولتی و معاون وزیر آموزشوپرورش آن را هرچند کوتاه، ولی شفاف شرح داده است.
تعطیلی؛ فرجام بیکیفیتها
تا روز ۲۰مهر امسال دو میلیون و ۵۰ هزار دانش آموز در حدود ۱۸هزار مدرسه غیردولتی ثبت نام کرده بودند که احتمالا این رقم در روزهای اخیر اندکی بالاتر رفته است، اما عددی که بالا و پایین ندارد تعداد مدارسی است که امسال دیگر وجود خارجی ندارند و تعطیل شده یا فعالیتشان موقتا تعلیق شده است، همانهایی که احمدمحمودزاده، رئیس سازمان مدارس غیردولتی وزارت آموزش و پرورش به ایسنا میگوید ۷۳۸ مورد بودهاند.
اما چرا بیکیفیت؟ پاسخ این سؤال نیز نزد محمودزاده است که میگوید: «این مدارس از نظر نیروی انسانی، تجهیزات، امکانات و بهویژه فضای آموزشی، استاندارد نبودند.»
این توضیح، اما کمی کلی است و با مثالی که وی میزند، روشنتر میشود: «برخی مدارس تخلف داشتند که جلویشان را گرفتیم. این مدارس اجازه فعالیت ندارند، برخی نیز بهصورت موقت تعطیل شدند تا در مهلت تعیین شده، خود را بازسازی کنند و به استانداردهای مدنظربرسانند. ما دانشآموز شش ساحتی میخواهیم و در دو اتاق و یک پذیرایی و آشپزخانه که به مدرسه تبدیل شده، امکان تربیت دانشآموز ششساحتی وجود ندارد.»
نشانیهایی که او میدهد در واقع متعلق به یک واحد آپارتمان نقلی است، نه فضایی که مناسب مدرسه باشد، مخصوصا این که در آن ظاهرا خبری از حیاط برای تحرک جسمی دانشآموزان نیز وجود ندارد. اگر به تازهترین آمار معاون فنی و نظارت سازمان نوسازی مدارس کشور نگاهی بیندازیم درخواهیم یافت در چنین ساختمانهایی که بهجای مدرسه جا زده میشوند، حتی فضای آموزشی نیز به قفسی شبیه است. طبق این آمار، سرانه فضای آموزشی در کشورمان بهازای هر دانش آموز ۵متر و ۲۲سانتیمتر است، حال آن که استاندارد فضای آموزشی هشت متر و ۴۰سانتیمتر بهازای هر نفر تعیین شده است. حالا اگر سرانه فعلی یعنی همان پنج متر را در نظر بگیریم مدرسهای که حداقل ۵۰ دانش آموز را ثبت نام میکند، فقط باید ۲۵۰ متر فضای آموزشی داشته باشد، نه دو اتاق، یک پذیرایی و یک آشپزخانه.
یک رقابت نابرابر
تربیت شش ساحتی از زمانی وارد ادبیات حوزه آموزش و پرورش کشور شد که سند تحول بنیادین به تصویب رسید. در این سند توجه همزمان به ساحتهای تربیتی «اعتقادی، عبادی و اخلاقی»، «اقتصادی و حرفهای» «علمی و فناوری»، «اجتماعی و سیاسی»، «زیستی و بدنی» و «زیباییشناختی و هنری» مورد تاکید است که لازمه آن نیروی انسانی کارآمد، فضای آموزشی استاندارد و محتوای آموزشی مناسب است.
در مورد فضای آموزشی که حرفها زده شد، اما در مورد محتوای آموزشی و نیروی انسانی نیز باید دوباره تاکید کرد که میان مدارس مختلف غیردولتی فاصله طبقاتی وجود دارد به این معنی که برخی از آنها از استادان و معلمان خبره، برخی از معلمان متوسط و برخی نیز از دانشجویان و افراد کم تجربه که تمنای مالی چندانی ندارند، استفاده میکنند در حالی که بعضی از این مدارس فوق برنامههایی آنچنان قوی دارند که سایر مدارس را عملا جا میگذارند، بهویژه در مقطع دوم متوسطه که هدف اصلی، کسب رتبههای برتر در کنکوراست.
به همین دلیل، سازمان مدارس غیردولتی چند سالی است موضوع رتبهبندی این مدارس را پیش کشیده و معیارهایی را برای دستهبندی غیردولتیها بهعنوان درجه یک، دو و سه در دستور کار قرار داده است. در واقع ۴۳ شاخص برای این طبقه بندی مدنظر است که موضوعاتی ازجمله تنوع بخشی به فعالیتهای علمی پرورشی، فرهنگی، ورزشی، مهارتی و خدمات مشاورهای تربیتی و تحصیلی را شامل میشود. البته از چرخه خارج شدن بیش از ۷۰۰ مدرسه غیردولتی برای مهر امسال نشان میدهد معیارها و شاخصها، حتی از نوع حداقلیاش در این مدارس رعایت نمیشده که شاید هنوز مدارس دیگری از این نوع باشند که نیاز به غربالگری داشته باشند بهویژه مدارسی که شهریههای قابل توجهی میگیرند، اما سهم بسیار ناچیزی را برای نیروی انسانی کنار میگذارند.
روزنامه جام جم