«جام‌جم» زنجیره ۵‌دوره آشوب را بررسی می‌کند

ببینید | جریان‌شناسی آشوب و اغتشاش

«جام‌جم» زنجیره ۵‌ دوره آشوب را بررسی می‌کند

جریان‌شناسی آشوب و اغتشاش

مرور زنجیره پنج دوره آشوب در ۲۴سال گذشته (تیرماه۷۸ تا شهریور۱۴۰۱) تایید می‌کند که در هر پنج دوره، اعتراض به بهانه یک موضوع مشخص آغاز شده و به فاصله چند ساعت با تغییر مسیر و تغییر رویکرد، اعتراضات شکل آشوب به خود گرفته، مطالبه اصلی به حاشیه رفته و مطالبات جدید جایگزین آن شده است.
کد خبر: ۱۳۸۲۶۱۰
نویسنده علی حسن حیدری - تحلیلگر سیاسی
حرکت‌های مسالمت‌آمیز به سمت تخریب و ترور‌های سازمان‌یافته مانند آتش‌زدن اماکن دولتی و عمومی، فروشگاه‌های زنجیره‌ای محل دپوی آذوقه‌های غذایی، مساجد، پایگاه‌های نیرو‌های امنیت و حتی قرآن‌کریم شیفت پیدا کرده است. با وجود کم‌شمار بودن آشوبگران شکل حرکات و اقدامات حکایت از مهارت بالای آن‌ها در جنگ شهری دارد. این ویژگی مؤید این است که این گروه اندک، از قبل آموزش‌های لازم را برای سازماندهی و مدیریت جنگ شهری (انفجار، تخریب و ترور) گذرانده‌اند. تک‌های ایذایی شبه‌میلیشیا، همراه با اقدامات خشن و با قدرت تخریب بالا، این واقعیت را به ذهن متبادر می‌کند که آشوب‌ها از خاستگاه یکسان نشأت گرفته و اهداف و مسیر آن متفاوت از جنس اعتراض مردمی است.

بر هر عقل سلیم و ناظر منصفی عیان است که جنس معترضان با میلیشیای متخصص ترور که به منافع ملی و هویت دینی - ملی و نماد‌های آن یورش می‌برند، اموال مردم را غارت می‌کنند و اماکن و نماد‌های دینی را مورد هتک قرارمی‌دهند و قرآن را به آتش می‌کشند، کاملا متفاوت بود. این ریزارتش‌های بی‌وطن، مزدوران سرگردانی هستند که نه عرق ملی دارند و نه تعصبی نسبت به ملت و کشور و نه به پرچم و ناموس. رد پای این چریک‌های سرگردان تشنه خون و دلار را می‌توان در شمال عراق، بلوچستان پاکستان، حاشیه خلیج‌فارس و جمهوری‌آذربایجان رصد کرد. برای این فرزندخواندگان ائتلاف نامبارک ترور سیستماتیک (آمریکا، اسرائیل و سعودی)؛ ایران، لبنان و عراق و سوریه تفاوتی نمی‌کند، چون مأمورند و معذور. درصورت تخطی شب را باید با شکم گرسنه بیرون از گرمخانه ارباب سر کنند. از نظر ایدئولوژیک، میلیشیای صحنه‌گردانی آشوب‌های شهری در دایره جریان‌های تروریستی مخالف ایران جای می‌گیرند که عقبه ایدئولوژیک آن‌ها را باید در منظومه گفتمانی داعش و سرشاخه‌های آن مانند جیش‌الظلم و گروه‌های چپ تروریستی (منافقین، کومله و دموکرات و پژاک) جست‌وجو کرد که با شعار فریبنده آزادی و دفاع از حقوق خلق (شهروندی) دست به هر جنایتی علیه مردم می‌زنند. یافته‌های تحلیلی رفتار دشمن در دو دهه گذشته نشان می‌دهد که برجسته‌نمایی اعتراضات موردی و شیفت‌دادن آن‌ها به سمت آشوب‌های امنیتی مخرب، از ویژگی‌های مشترک سناریو‌های دشمن در دوره‌های مختلف است.

بازشناسی سناریو‌های دشمن

دوم این‌که در دوره جدید (۹۸ و ۱۴۰۱) دشمن در برنامه‌ریزی خود گروه‌های چپ کمونیستی و تروریستی را به هسته‌های آشوبگران اضافه کرده است. نکته سوم این‌که دشمن بعد از بازخوردگیری از تجربه سناریوی اول (۷۸، ۸۸ تا ۹۶) که بر مبنای هر ۱۰سال یک بحران طراحی شده بود، در سناریوی جدید با بازنگری در طراحی‌های خود، مبنا را بر کوتاه‌کردن دوره بحران‌سازی در کشور گرفته و بر همین اساس اصل را بر هر دو سال یک بحران قرار داده و ممکن است در آینده با هدف انباشت آثار بحران‌ها و تراکم مشغله‌های نظام، دوره بحران‌سازی را کمتر نیز بکند. چهارم این‌که: در دوره جدید دشمن با تکیه بر تکنیک «شوک بزرگ» تلاش کرد با بهره‌گیری از روش‌های ایذایی خشن با ظرفیت تخریبی مضاعف، جامعه معترض را به مواجهه نظامی با حاکمیت سوق دهد و زمینه جنگ شهری در آینده را فراهم کند. بر همین اساس در یک برنامه‌ریزی دقیق سعی کرد با توسل به رفتار‌های ایذایی خشن، مدافعان امنیت را به واکنش رادیکال وادار و در فضای آنارشیست خودساخته، تئوری کشته‌سازی را پیاده کند. برنامه دشمن در این دوره از آشوب‌ها بر این فرضیه استوار بود که با ورود میلیشیای خبره در اقدامات ترور و تخریب، می‌توان تئوری کشته‌سازی را به اجرا گذاشت و پلیس را به استفاده از سلاح گرم وادار کرد (حادثه زاهدان)، لایه‌های مختلف جامعه، اقشار و اصناف را به دست نیرو‌های حافظ امنیت زخمی کرد و با بهره‌گیری از تکنیک موج‌سواری، جامعه زخم‌خورده را به جنگ با نظام سیاسی کشاند. به زعم دشمن با تحقق این مهم زمینه اجرای بخش میانی سناریو یعنی جنگ داخلی ازپیش‌طراحی‌شده فراهم خواهد شد.

فاز جنگ داخلی

طبق طراحی دشمن ورود کشور به فاز جنگ داخلی در هر سطحی به چندپاره جامعه و دولت منتهی خواهد شد، وحدت ملی تضعیف خواهد گردید و مقدمه سوریزاسیون کردن ایران به‌وجود خواهد آمد. در چنین شرایطی حاکمیت به‌شدت تضعیف‌شده دو گزینه بیشتر پیش‌رو نخواهد داشت یا باید به سازش تن دهد یا با حمله نظامی وادار به تسلیم خواهد شد. نکته پایانی این‌که اگرچه این سناریو برای ایران مقتدر تازگی ندارد و مقامات اطلاعاتی و امنیتی نظام اسلامی نیز به قطع و یقین تمامی ابعاد و جوانب آن را بار‌ها مرور کرده‌اند و به‌خوبی می‌شناسند، تمهیدات لازم و مکفی را برای پیشگیری و مقابله با آن در طراحی‌های راهبردی، دفاعی و امنیت تدارک دیده‌اند. دشمن نیز به تجربه دریافته است که ایران با عراق و سوریه و لیبی بسیار متفاوت است و این سناریو رؤیایی تعبیرناپذیر است. اما مردم عزیز به‌ویژه جوانان غیور کشورمان، لازم است که در تحلیل شعار‌ها و اتفاقات به عقبه رسانه‌ها و جریان‌هایی که همواره تلاش دارند از اعتراضات مردم سوءاستفاده کنند و حرکت‌های مسالمت‌آمیز را به سمت درگیری نظامی ببرند، دقت کنند و بدون تامل و تحلیل با این جریان‌ها همراه نشوند.

هوشیار باشیم، دشمن حسود هر روز در حال برنامه‌ریزی است و برنامه‌های خود را به‌روزرسانی می‌کند و در تور پهن‌شده دشمن و شعار‌های فریب‌دهنده وطن‌پرستانه، تروریست‌های بی‌وطن گرفتار نشویم. شعار هر ایرانی با هر قوم و نژاد و مرام و مسلکی این بوده و هست و خواهد بود: چو ایران نباشد تن من مباد.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها