سازمان‌های شاد؛ واقعیت یا خیال؟

هر مجموعه کسب‌وکاری شیوه خاصی برای شاد کردن کارکنان خود دارد و برای ایجاد رضایت در میان آنان از روش‌های گوناگونی استفاده می‌کند. هوشمندی هر کسب‌وکاری در این است که باور داشته باشد بدون داشتن منابع انسانی شاد، خوشحال و راضی، رسیدن به اهداف سازمانی سخت و گاهی ناممکن است، اما گام بعدی پس از این باور دانستن این نکته است که مسیر دشواری برای رسیدن به این هدف در پیش‌رو دارد.
کد خبر: ۱۳۸۰۷۸۹
نویسنده میثم برجی‌بیاتی - مشاور کسب‌وکار
شاید شما هم با برخی از کسب‌وکار‌هایی که فضای شادی دارند آشنا باشید. گوگل را بسیاری شادترین شرکت می‌دانند، زیرا کار‌هایی که این سازمان برای ایجاد رضایت و شادی در میان کارکنان خود انجام می‌دهد بسیار زیاد است و از پیشگامان این مسیر به‌شمار می‌رود، اما آیا راز شاد بودن کارکنان، کار‌هایی است که گوگل انجام می‌دهد؟ آیا اگر ما هم همان کار‌ها را در شرکت خود انجام دهیم منابع انسانی شادی خواهیم داشت؟

ماجرا به این سادگی‌ها نیست

نخست، با وجود این‌که افراد مشابهت‌های فراوانی در روش‌های تجربه شادی دارند، نگاه درونی آن‌ها در ادراک شادی بسیار تعیین‌کننده و متفاوت است. تقریبا تمام مطالعات هماهنگی درونی افراد برای زندگی و کار را عامل مهمی می‌دانند که با سرخوشی و آسودگی افراد در کار و زندگی به‌دست‌می‌آید. هرچه هماهنگی بیشتری بین مهارت‌ها، علایق و کاری که افراد انجام می‌دهند وجود داشته باشد، به همان نسبت شادترند.
مهم است بدانیم که افراد به شیوه‌ای یکسان شادی را تعریف نمی‌کنند پس راز شاد بودن کارکنان در شیوه نگاه آن‌ها به زندگی و کار نهفته است. مطالعات نشان می‌دهد کارکنانی که احساس تعلق‌خاطر بیشتری نسبت به کار دارند و بر مفید بودن کاری که در حال انجام آن هستند باور دارند، افراد شادتری هستند.
بپذیریم که درک افراد از عوامل منتهی به رفاه، شادی و رضایت بسیار متفاوت و گاهی متناقض است. گرچه روان‌شناسان صنعتی و سازمانی نمی‌توانند تعریف روان‌شناختی دقیقی از شادی ارائه دهند، اما مدل‌های مختلفی از ایجاد شادی و رضایت در میان کارکنان ارائه می‌دهند که با دانستن آن‌ها می‌توانیم نزدیک‌ترین مدل به کسب‌وکارمان را برگزینیم و دنبال کنیم. مطالعات نشان می‌دهد فرهنگ سازمانی نقش بسیار مهمی در تعاریف شادی و رضایت در میان کارکنان دارد؛ بنابراین نمی‌توان به‌طور صددرصدی گفت روشی از دیگر روش‌ها بهتر است؛ به عبارت دیگر هر مدلی می‌تواند برای سازمانی خاص بهترین باشد با توجه فرهنگ سازمانی حاکم بر آن.

شادی می‌تواند به شیوه‌های گوناگونی تعریف و اندازه‌گیری شود. پس به دنبال ارائه تعریف خاصی از شادی و رضایت در مجموعه خود نباشید. برای داشتن سازمانی شادتر و منابع انسانی راضی‌تر بهره‌گیری از نکات زیر می‌تواند کمک‌کننده باشد:

***شادی از رابطه خوب افراد در درون فضای کار حاصل می‌شود. تلاش کنید فضای دوستانه‌ای در سازمان جاری باشد.

***شادی از آگاهی بیشتر افراد از فرآیند‌های سازمانی به‌دست‌می‌آید. برای جریان آزاد اطلاعات در مجموعه ارزش قائل باشید و آن را فرصتی بدانید، زیرا می‌تواند خون تازه‌ای در رگ‌های کسب‌وکارتان جاری کند.
***شادی از انجام کار‌های مورد علاقه در همکاری با دیگران به‌دست‌می‌آید. به فعالیت‌های گروهی و کار‌هایی که به‌صورت گروهی انجام می‌شود بها دهید و تیم‌های کاری را تقویت کنید؛ آن‌ها می‌توانند سازمان شما را خلاق‌تر کنند و درنهایت فضای شادتر و کارکنانی راضی‌تر خواهید داشت.

***شادی بدون حس‌وحال خوب امکان‌پذیر نیست. این موضوع زمانی اتفاق می‌افتد که اولویت شما کسب تجاربی باشد که احساس مثبتی به شما می‌دهد و با انجام آن‌ها حال خوشی را دارید. سعی کنید با هر روشی که می‌توانید حس خوب را در فضای کاری جاری کنید. پخش موسیقی، استراحت ظهرگاهی، تور‌های گردشگری و امثال این‌ها کمک قابل‌توجهی به موضوع می‌کند. درمجموع به دنبال تجربه خوشایند باشید.
البته که این پیشنهاد‌ها جامع نیستند؛ بسیاری از سازمان‌ها نمی‌توانند کاملا این پیشنهاد‌ها را عملیاتی کنند. درواقع، براساس درک‌تان از شادی و نظامی که برای کسب‌وکارتان ترسیم کرده‌اید می‌توانید ترکیبی از این پیشنهاد‌ها را استفاده کنید و همواره یادتان باشد که کارکنان‌تان با ذهن و قلب‌شان باید شادی را تجربه کنند تا بتوانید رضایت را در آن‌ها ایجاد کنید.

سعی کنید با شناخت خودتان، سازمان‌تان و کارکنان‌تان چارچوبی برای شادی تعریف کنید و در عین پایبندی به آن انعطاف‌پذیری داشته باشید، زیرا از اصلی‌ترین قابلیت‌ها برای تجربه شادی و رضایت، انعطاف‌پذیری است.
شادی حق و نیازی سازمانی است؛ آن را درون سازمان جست‌وجو کنید.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها