این جملات پر از درد و التماس سمیه احمدی، مادر 40ساله ماهور عبدی است که شنیدنش، بند دلمان را پاره میکند.
پسربچه هشت ماههای که سه ماه پیش، دو زن ناشناس ماسک به صورت، او را از آغوش مادر بیهوشاش دزدیدند. تا الانکه سه ماه از ربوده شدن ماهور میگذرد، هیچ خبری از او نیست. پلیس آگاهی تهران هم اقداماتی انجام داده اما تاکنون به نتیجهای نرسیده است.
لحن مادر پر از ناامیدی و حسرت است. صدای زنگ تلفنشکه بلند میشود، خیال میکند یکی از ماهورکوچکش خبر دارد یا میخواهد او را برگرداند اما پشت تلفن هیچ خبرخوشی نیست و کسی از ماهور خبر ندارد.
پسرک فقط هشت ماه سهم مادرش بود و بوی واقعی مادر را حسکرد. التماسمان میکند هر طور که میتوانیم عکس ماهور را همه جا پخش کنیم تا همه ببینند. دلش میخواهد بازیگران عکسهای ماهور را در صفحه اینستاگرامشان منتشرکنند تا شاید ردی از پسرکش پیداکند.
روزی که ماهور ربوده شد
18 آذرماه، روزی سیاه برای مادر ماهور است. روزیکه جگرگوشهاش را از آغوشاش دزدیدند و بردند.
مادر آه بلند میکشد و با صدای گرفتهای به جامجم میگوید:« 20 سال با شوهرم که کارگر بود، زندگیکردم. اوایل معتاد نبود اما بعد از مدتی شروع به کشیدن شیشه کرد و معتاد شد. من جز ماهور بچه دیگری ندارم و خدا او را بعد از 10سال به من داد. بعد از اعتیاد شوهرم، زندگیام به بنبست رسید و چند ماه است از او جدا شدهام. خودش هم حضانت ماهور را به من داد و بعد هم رفت. با رفتن او، باید خودم هزینههای زندگی و بچهام را تامین میکردم. من در شهرری زندگی میکنم و تنها راهیکه میشد با آن زندگیام را بگذرانم، دستفروشی بود. برای همین شروع به دستفروشیکردم. به خدا از خوشی نرفتم وگرفتار بودم. تازه چند ماه است این کار را شروع کردهام. ماهور هم همیشه همراهم بود، چون بچهام شیر خودم را میخورد. »
روزحادثه، مادر به روال همیشه مشغول دستفروشی شد. جاییکه او کار میکرد، چند مغازهدار هم بودند. ساعت شش و 20دقیقه بود که دو زن جوان در حالیکه صورتهایشان را با ماسک پوشانده بودند، به مادر ماهور نزدیک شدند:« یکی از آنها لیوان چای به من تعارفکرد وگفت بخور نذری است. من هم گفتم دستت درد نکند و چای را با شکلاتیکه داده بود، خوردم. بعد از خوردن چای، دیگر در حال خودم نبودم و متوجه نمیشدم دورو برم چه خبر است و چه میگذرد. مدتی بعد وقتی چشمم را باز کردم، متوجه شدم پسرم نیست و شروع به داد و فریاد کردم؛ بچهام را دزدیدند. بچهام را دزیدند. مردم کمککنید. بعد هم با برادرم تماسگرفتم و موضوع را به اوگفتم. تا بیاید، ساعت8 شده بود. همه جا را گشتیم، اما خبری از پسرم نبود. بعد به آگاهی رفتیم و گفتم پسرم را دزدیدهاند. در فیلمیکه دیدم، هر دو زن مشخص بودند و یکی از آنها هم چای خرید. یکی از مغازهدارها که حوالی محل دستفروشیام بود به منگفت ما ندیدیم آن دو زن به تو چای بدهند. فکر کردیم معتاد هستی و به خاطر مصرف مواد نشئه و بیحال هستی. آن روز من دیدم زنی آمد و بچهات را گرفت. خودت را هم 100متر با خودش برد و بعد از مدتی هم همانجا رهایت کرد و رفت. یکی دیگر هم گفت ما فکر کردیم خواهرت است و خودت بچه را به آن زن دادی و همراهشان رفتی. آن زن چای را طوری به من داده بود که هیچکس ندیده بود. »
تورا به خدا کمکم کنید
آنطور که مادر ماهور برای ما تعریف میکند، پلیس آگاهی تهران به اوگفته بود از انتشار دوباره عکس ربایندگان ماهور خودداریکند: «پلیس به ما گفت دیگر این کار را انجام ندهید و به جایش تا میتوانی عکس فرزندت را منتشرکن تا اگر کسی او را دید، به ما اطلاع بدهد. انتشار عکس رباینده ممکن است او را عصبانی کند و سر لج بیندازد. اگر دوباره تکرار شود، ممکن است بلایی سر پسرت بیاورد. روزی که آن زن پسرم را دزدید، بلوز و شلوار آبی و ژاکت سفید تنش بود. دو دندان هم در فک پاییناش دارد و چشمهایش هم سبزرنگ است. شما را به خدا عکس ماهور را هر طور میتوانید پخش و کمکمکنید یکبار دیگر پسرم را در آغوش بگیرم. دلم خیلی برای او تنگ شده است. دارم زجر میکشم. اگر ماهورم را برگردانند به خدا هیچ کاری با آنها ندارم. فقط پسرم را میخواهم. خدا او را پس از 10سال به من داد. التماس میکنم من مادر را از داشتن و دیدن تنها فرزندم محروم نکنید.»
استمداد پلیس از مردم
سرهنگ مرتضی نثاری، معاون جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ هم در این رابطه گفت: «پس از اطلاع پلیس از این موضوع، کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات برای یافتن کودک ربوده شده را آغازکردند. در بازبینی از دوربینها مشخص شد دو زن جوان با چهرههایی ماسکدار به سراغ مادر ماهور رفته و دوربینها نشان میداد در لحظهای که زن جوان حواسش نبود، داخل چای مادهای ریخته و به مادر ماهور دادند. بعد از آن هم، کودکربایان، ماهور را از آغوش مادرش ربودند و از محل متواری شدند. از روز حادثه تاکنون ردیابیهای پلیس برای یافتن کودک ربوده شده ادامه دارد اما هنوز به نتیجهای نرسیده است؛ بنابراین بازپرس شعبه هشتم دادسرای شهرری با درخواست انتشار تصویر متهم پرونده که یک زن است، از مردم خواست چنانچه کسی این فرد را میشناسد یا از محل نگهداری این کودک و از سرنوشت او اطلاع دارد با پلیس 110یا اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت به شماره ۵۱۰۵۵۵۱۱ تماس بگیرند یا به دادسرای شهرری مراجعه کنند.»
آدرینا ایرانمنش - حوادث روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد
درگفتوگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کردهایم