آلودگی‌های زیست محیطی، سفره ساکنان شمال کشور را کوچک‌تر کرده است

جنگل، دریا و سفره می‌خشکد

آن شکل آخرالزمانی که از دو دهه پیش در کلام و هشدار کارشناسان دیده می‌شد حالا پیش چشم ما جان گرفته است. رودخانه‌‌ های عاری از ماهیان و دریایی سرشار از آلودگی، فراوانی صیاد و کمیابی صید اما تا دلتان بخواهد زباله و شیرابه و لکه‌های نفتی و شیمیایی.
کد خبر: ۱۳۴۲۷۲۶

شرایط ناگوار زیست محیطی دریاچه خزر بیش از همه تاثیرش را روی معیشت و نوع زندگی شهروندان گذاشته است. صیدی در کار نیست اما تا دلتان بخواهد صیادهایی ایستاده به تماشای تورهای خالی.

مصداق این وضعیت تنها در یک فقره آمار رسمی منتشر شده توسط شیلات این است که فقط در استان مازندران صید ماهی از حدود ۱۲ هزار تن در اوایل دهه ۸۰ به ۲۳۰۰ تن در سال ۹۴ رسیده است.

عامل اصلی آن هم افزایش بی‌رویه صید، آلودگی شگفت و عجیب زیست محیطی منطقه و البته دخالت‌های انسانی و سوءمدیریت‌هایی که همواره به نام توسعه صورت می‌گیرد.

عواملی که سفره صیادان را کوچک‌تر کرده، گردشگری را از رونق انداخته و حتی باعث بروز بیماری‌های بسیاری در منطقه گشته است.

همه اینها یعنی تاثیرات اجتماعی شرایط نامناسب محیط زیستی دریاچه خزر. این تاثیرات اجتماعی وقتی بیشتر به چشم می‌آید که بدانیم دریای خزر میان پنج کشور ایران، ترکمنستان، آذربایجان، قزاقستان و روسیه قرار گرفته و تعداد ساحل‌نشینان آن حدود ۱۲ میلیون نفر برآورد می‌شود اما بیش از نیمی از این جمعیت در سواحل ایران زندگی می‌کنند.

با استناد به این آمار یعنی بیش از ۶ میلیون ایرانی به صورت مستقیم با تبعات آلودگی زیست محیطی این منطقه دست به گریبان هستند.

دریایی خالی از ماهی

وزارت نیرو مدام از بستر رودخانه‌ها شن و ماسه استخراج می‌کند، برخی مدیران با اجرای سیاست‌های توسعه محور برای آنچه آنها «ذخیره‌ سازی آب» می‌نامند روی رودخانه‌ها سد احداث می‌کنند، گردشگران همیشگی جاده‌های شمال، هزاران تن زباله با خود در جنگل‌ها و رودخانه‌ها به جا می‌گذارند، کارخانه‌ها برای تخلیه پساب‌های صنعتی جایی بهتر از رودها پیدا نمی‌کنند و فاضلاب‌های شهری هم حتی راه به رودخانه‌های منتهی به دریای خزر دارند، با این توصیفات مگر می‌شود بستری برای تخم‌ریزی ماهیان وجود داشته باشد.

دریای خزر هم با این اوصاف دارد هر روز از حضور ماهیان خالی‌تر می‌شود. ‌محمدرضا فاطمی، کارشناس محیط زیست دریایی می‌گوید‌ هر بار که کنار صیادان «پره» می‌ایستد از حجم اندک ماهیان صید شده شگفت‌زده می‌شود. آن هم ماهیان کوچک و نابالغ! این در حالی است که «صید پره» یا تورگستر یکی از قدیمی‌ترین روش‌های صید ماهیان استخوانی از جمله ماهی سفید در حاشیه جنوبی دریای خزر است و قدمتی چند صد ساله دارد.

فاطمی به جام‌جم می‌گوید: «۹۰ درصد ماهیان مولد استخوانی دریای خزر رود کوچ هستند و باید برای تخم‌گذاری وارد رودخانه‌های منتهی به دریا شوند اما به واسطه از بین رفتن شرایط زیستی در این رودخانه‌ها یعنی آلودگی شدید و برداشت شن و ماسه عملا قدرت زادآوری خود را از دست داده‌اند.»

همین موضوع باعث شده بسیاری از ماهیان ارزشمند این دریاچه در خطر انقراض قرار بگیرند. هرچند باوری عمومی وجود دارد مبنی بر این‌که می‌توان برای جبران این خسران از تکثیر مصنوعی ماهیان استفاده کرد اما فاطمی به عنوان کارشناس محیط زیست دریایی معتقد است فقط کمی بیش از ۲۰ درصد ماهیان برای تکثیر وابسته به محیط دریا هستند و اگر شرایط تکثیر مصنوعی وجود داشته باشد باز هم تابع شرایط مناسب زیست‌محیطی است. تحقیقات مراکز علمی و نظارتی هم نشان می‌دهد که از دو دهه پیش تاکنون وضعیت رودخانه‌های شمال ایران برای زیست ماهیان مولد هر ساله وخیم‌تر می‌شود؛ معضلی که معیشت صیادان شمالی را به صورت جدی به مخاطره انداخته است، هر چند حالا تنها امید صیادان برای صید به همین تکثیر مصنوعی ماهیان وابسته است، این کار را شیلات ایران با هدف حفظ ذخایر دریای خزر و توجه به معیشت ماهیگیران شمال همه ساله انجام می‌دهد که البته محمدرضا فاطمی معتقد است؛ «۹۰ درصد ذخایر دریای خزر از دست رفته است!» اما آمار شیلات مازندران نشان می‌دهد میزان صید در سال ۹۵ در حالی فقط ۳۵۴۵ تن بوده که این میزان در سال گذشته یعنی سال ۱۳۹۹ به ۴۵۹۶ تن رسیده است.

وابستگی معیشتی به دریای خزر

از گذشته‌های دور تا امروز دریای خزر و منابع طبیعی سرشار آن در استان‌های شمالی از مهم‌ترین منابع زیست و معیشت مردمان آن منطقه بوده است. آمار دقیقی نمی‌توان از وابستگی جمعیت ساکن در این منطقه به منابع به دست آورد، چرا که تفکیک آماری در این حوزه بسیار سخت است و مهم‌تر از آن هنوز پایشی در این حوزه صورت نگرفته است.

هر چند ماه پیش رئیس مرکز جنگل‌های خارج از شمال سازمان جنگل‌ها اعلام کرده بود:« معیشت یک و نیم میلیون نفر به جنگل‌های زاگرس وابسته است.» اما این آمار در رابطه با صیادان دریاچه خزر وجود دارد. به گواه این آمارها صید، راه معیشت بیش از ۱۲ هزار نفر در سه استان مازندران، گیلان و گلستان است. اما این تعداد، صیادان مجازی هستند که برای انداختن تورهای صیادی باید مجوز بگیرند و در زمان و جایی به ‌کار صید بپردازند که آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌های شیلات تعیین می‌کند اما به گفته فاطمی جمعیت صیادان به همین تعداد ثبت شده و مجوز گرفته محدود نمی‌شود.

او معتقد است «صیادان غیر مجاز هم براساس آمار تخمینی به همان میزانی صید می‌کنند که صیادان مجاز از ذخایر دریا برداشت می‌کنند. با این تفاوت که زمان و مکان صید آنان را شیلات تعیین نمی‌کند.»

صیادان غیر مجاز بدون توجه به فصل زادوولد ماهیان و بدون توجه به این‌که ماهیان مولد نباید صید شوند، در جایی تورهای خود را به آب می‌اندازند که ماهی باشد و ماموران شیلات و حفاظت محیط‌‌زیست نباشند.

بر اساس برآوردها در سال‌های اخیر صید غیرمجاز در دریای خزر سبب کاهش ۵۰درصدی ظرفیت ماهیان استخوانی خزر شده است. در این میان استان مازندران که با داشتن ۴۸۰ کیلومتر ساحل از بیشترین سواحل دریای خزر بهره می‌برد و معیشت بیش از ۴۲۰۰ ماهیگیر از طریق صید تامین می‌شود سال گذشته با کاهش ۵۰ درصدی صید ماهی‌های استخوانی مواجه بوده است.

گردشگری به گل‌نشسته شمال

تور خالی صیادان تنها ارمغان آلودگی زیست‌محیطی دریاچه خزر نیست چرا که معیشت تمام ساحل‌نشینان سه استان شمالی ایران از راه صیادی نیست. این سه استان همیشه جزو مقاصد اولیه سفر جامعه ایرانی بوده، همین حالا هم یک روز تعطیل در تقویم منجر به ترافیک شدید راه‌های مواصلاتی به این سه استان می‌شود. به همین دلیل گردشگری نیز در کنار صیادی از منابع کسب درآمد ساکنان شمال کشور است. اما وقتی از گردشگری این منطقه حرف می‌زنیم باید تنها از اطراق چند ساعته خانواده‌ها در ساحل و تنی به آب زدن آنها بگوییم. چرا که از دیگر ظرفیت‌های بی‌نظیر گردشگری این مناطق هیچگاه استفاده درستی نشده است. پنج کشور در نوار ساحلی دریای خزر طی سال‌های اخیر به طور متوسط سالانه ۳۵ میلیون گردشگر بین‌المللی داشته‌اند، این آمار مربوط به سال ۹۸ است که بر اساس آن گردشگران رقمی حدود ۱۸ میلیارد دلار برای این منطقه درآمدزایی کرده‌اند اما آنچه از گردشگران دریای خزر در ایران به جا می‌ماند کوه‌های زباله‌‌ در جنگل‌، دریا و رودخانه‌هاست. آمارهای مربوط به همان سال ۹۸ نشان می‌دهد روزانه حدود ۶۰۰۰ تن زباله در سه استان مازندران، گیلان و گلستان تولید می‌شود که در روزهای تعطیل، به دلیل هجوم گردشگران، این رقم دو تا سه برابر افزایش می‌یابد.

محمدرضا فاطمی هم معتقد است این سه استان ظرفیت بالایی برای جذب گردشگر دارد اما آلودگی‌ها مانع اصلی محقق شدن این ظرفیت‌هاست.

او به جام‌جم می‌گوید: «ساحل خزر از آستارا تا چابکسر بهترین فرصت برای جذب گردشگر فقط در استان گیلان است اما وجود آلودگی آب دریای خزر موجب از بین رفتن جذابیت‌های عرصه گردشگری در این استان می‌شود. البته ساختمان‌سازی‌های بی‌رویه در طول سواحل خزر هم جذابیت‌های توریستی را کاهش داده است.»

او به پلاژهای خالی از مسافری اشاره می‌کند که حالا مدت‌هاست توی ذوق می‌زند و باور دارد دولت جایگزینی برای جبران زیان‌های اقتصادی ساحل‌نشینان ندارد. او می‌گوید کشاورزی و گردشگری از جمله ظرفیت‌هایی هستند که تاکنون به دلیل نبود مدیریت صحیح و اقدام‌های غیرکارشناسانه، از توسعه محروم مانده‌اند.

بیماری، رهاورد شنا در دریای خزر

‌‌آلودگی بالای دریای خزر باعث شده حالا بسیاری از صیادان مجبور باشند برای دست‌یابی به صید حداقلی در فواصل دورتری از ساحل تور به آب بیندازند. دلیل کوچ ماهیان این دریاچه از بخش‌های ساحلی تنها صید بی‌رویه صیادان نیست و آنطور که این کارشناس محیط زیست دریایی می‌گوید آلودگی آب در بخش‌های ساحلی بسیار بیشتر است.

فاطمی به جام‌جم می‌گوید «این دریاچه مدت‌هاست دچار آلودگی‌های ناشی از ورود فاضلاب‌های خانگی، بیمارستانی، صنعتی، سموم کشاورزی و البته شیرابه‌های زباله‌هاست. آلودگی‌هایی که نه تنها آبزیان که سلامت شناگران را هم به خطر انداخته است.» هر چند نمی‌توان همه تقصیرات آلودگی این دریاچه را سهم ایران دانست اما آنطور که کارشناسان این حوزه می‌گویند آلودگی‌های سرازیر شده از سوی دیگر کشورها بیشتر مربوط به آلودگی‌های نفتی است و اغلب آلودگی‌های ساحل خزر در ایران مرتبط به آلودگی‌های میکربی
ناشی از ورود فاضلاب است.

میثم اسماعیلی - جامعه / روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها