تفکر«جنبشی » و ایران امروز

1ادبیات غالب در ائتلاف دوم خرداد به تفکر «جنبشی » مربوط می شود. این پدیده در جامعه شناسی سیاسی موضوع تاملات فراوانی است و از جمله خصوصیات بارز آن قائل شدن به نوعی «رسالت » است که الزاما از جایگاه قانونی ناشی نمی شود بلکه باید پستهای قانونی را با خود همراه نماید.
کد خبر: ۱۳۳۹۹
اصطلاح «جنبش اصلاح طلبی » دقیقا از این سرچشمه جوشیده است و لذا ملاحظه می شود که فعالان ائتلاف دوم خرداد دغدغه عمومی خود را غالبا با کلماتی از قبیل «زمین گیر شدن جنبش »، «به بن بست رسیدن جنبش » و یا «محتوم بودن توفیق نهایی جنبش » و امثال این عبارات بیان می کنند. در حالی که ادبیات معمولی دنیای سیاست ، در کنار دعواهای متداول ، به دنبال شاخصهای کلان تولید سرانه ، رکود، رونق ، درآمد سرانه ، نرخ بیکاری و امثال آنها و یا شاخصهای جزئی مانند خدمات اجتماعی ، بیمه ، مدرسه و غیره می باشد. این مفاهیم حکایت از فکر «حسابگرانه » دارد؛ لذا تفکر ائتلاف دوم خرداد جنبشی است و حسابگرانه نیست . 2ائتلاف سیاسی دوم خرداد در سال 1376، ظهور چشمگیری در انتخابات ریاست جمهوری پیدا کرد و پس از آن در انتخابات مجلس و دور دوم ریاست جمهوری هم با تحرک قابل تحسینی عمل نمود. طبیعی است که برای ادامه این توفیقات طرح «جنبش اصلاح طلبی » محمل قابل توجهی به نظر می آید. تا اینجا مشکلی وجود ندارد و هر دو فکر حسابگر و جنبشی آن را هضم می کنند. اما وقتی صحبت از «رسالت » ذاتی برای یک تشکل سیاسی می شود که مصرا معنای انتخابات را باید اذعان عمومی به این رسالت تعریف نمود دیگر نمی توان صحبت از فکر حسابگر نمود. اینجا حوزه تفکر جنبشی است . تفکری که اولا، بسیار دل نگران و عصبی است ؛ ثانیا، همواره معتقد است که مخالفان در کمین نشسته و مانع کار آنان هستند و از همه مهمتر: اگر «جنبش » ادعا شده موفق نشود، دیگر کار مملکت و ملت زار می شود! 3به نظر من «تفکر جنبشی » ائتلاف سیاسی دوم خرداد را منفعل و زمین گیر کرده است و تحمیل آن بر دولت باعث شده که اولا دست رئیس جمهور در گزینش عوامل اجرایی محدود شود و ثانیا، تنشهای غیرضروری به دولت تحمیل گردد و از همه مهمتر این که : ایران امروز نیاز به تفکر «حسابگر» دارد که برای پیشرفت مملکت و نوسازی ساختارهای مدنی موجود و سیستم زنگ زده دولتی و حکومتی ایران برنامه ای واقع گرایانه و البته برازنده داشته باشد. 4اگر ائتلاف دوم خرداد دست از تفکر جنبشی بردارد و بر معیار حسابگرانه عمل نماید، دستاوردهای مهمی را خواهد داشت : اول ، این که به جای دلشوره و عصبانیت و دلهره از توطئه های رنگارنگ رقبای خود، از تفضل الهی در توفیقات سیاسی حاصل شده شاکر بوده و سعی کند با امکانات قانونی که پیدا کرده است قدمی در جهت اصلاح اوضاع مملکت بردارد. دوم ، به جای این که خود را تنها گزینه ملت ببیند، سعی نماید خود را حلقه ای از حلقه های به هم بافته تاریخی ملی قلمداد کند که فقط عملکرد و نقش ایفاشده خود را می پوشاند. ملت و کشور و نظام اسلامی در بستر تاریخ خود ان شائالله با بالندگی جریان خواهند داشت . سوم ، به جای تعریف رسالت های ذاتی و عمدتا غیرواقعی و بدون زمینه که برای تحقق آنها خرق لباسهای قانونی مختلف ضروری می باشد، سعی خواهد نمود که وظایف خود را در چارچوب قانونی دیده و از این امکانات در جهت اقدامی بزرگ و ماندگار قدم بردارد. چهارم ، ائتلاف دوم خرداد، عصبانیت در ادبیات فعلی خود را به خاطر تفکر جنبشی پیدا کرده است ؛ در حالی که تفکر حسابگرانه می تواند بهجت و نشاط را به این تشکل سیاسی بازگرداند و مردم هم شاهد رقابتی پویا در صحنه سیاسی خواهند بود و از مشاهده صحنه لذت خواهند برد.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها