به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ایران آنلاین، رسیدگی به این پرونده از دو سال قبل به دنبال شکایت راننده یک پژو آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت:من در مسیر جاده هراز مسافرکشی میکنم. دیشب یک زوج جوان کنار جاده هراز منتظر ماشین ایستاده بودند که آنها را سوار کردم. آنها هر دو روی صندلی عقب نشستند. هنوز مسیر زیادی را طی نکرده بودم که مرد جوان طنابی را دور گردنم انداخت و مرا تهدید به مرگ کرد. او، گوشی موبایل، پولهایی که همراه داشتم و ساعت دستم را به زور از من گرفت و همراه زن جوان گریخت.
با اطلاعاتی که راننده پژو به پلیس داده بود ردیابی زوج جوان آغاز شد. هنوز چند روز از این شکایت نگذشته بود که شکایت مشابهی تسلیم پلیس شد. در آن پرونده نیز راننده یک پژو در دام یک زن ومرد جوان گرفتار شده و اموالش سرقت شده بود. در حالی که فرضیه سریالی بودن خفت گیریها در جاده هراز قوت گرفته بود به پلیس خبر رسید این بار یک زن و مرد جوان در ابتدای جاده هراز خودروی یک راننده را سرقت کرده اند.
مالک خودرو در تشریح جزئیات ماجرا گفت:من زن و مرد جوان را سوار ماشین کردم. اما مرد جوان طنابی را دور گردنم انداخت و میخواست مرا خفه کند که تسلیم شدم. او مرا از ماشین پیاده کرد و ماشینم را به همراه پولهایی که همراه داشتم سرقت کرد.
در حالی که شمار شکایتها به ۷هفت فقره رسیده بود خودروی یکی از مالباختهها در حالی که پلاک وی مخدوش بود در جاده هراز شناسایی و راننده آن که مرد جوانی به نام افشار بود بازداشت شد. مالباختهها در مواجهه حضوری با این مرد، وی را شناسایی کردند و گفتند این همان مردی است که همراه زن جوان دست به خفت گیری زده بود.
به این ترتیب افشار و دختر عموی ۲۷ ساله اش به نام سپیده بازداشت شدند و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران پایه میز محاکمه ایستادند.
در ابتدای جلسه هفت شاکی به تشریح شکایتشان پرداختند و دو نفر از آنها که خودرویشان سرقت شده بود درخواست اشد مجازات را مطرح کردند.
سپس افشار در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من وضع مالی خوبی نداشتم. مدتی بود به دختر عمویم علاقمند شده بودم و قراربود با هم ازدواج کنیم. به همین خاطر تصمیم به خفتگیری گرفتم.
من و دختر عمویم در ابتدای جاده هراز یا ابتدای اتوبان قزوین منتظر ماشین میایستادیم و رانندههای تنها را به دام میانداختیم. من بعد از سوار شدن به ماشین طنابی را که همراه داشتم دور گردن راننده میانداختم وبا تهدید دست به سرقت میزدم. من اموال سرقتی و دو خودویی را که دزدیده بودم به یک مالخر فروختم.
وی ادامه داد: باور کنید دخترعمویم در این ماجراها دخالتی نداشت. او فقط همراهم بود.
دختر جوان نیز گفت:باور کنید من به خاطر علاقه به پسر عمویم با او همراه شده بودم، ولی دستی در خفتگیریها نداشتم.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده افشار را به خاطر سرقت، خفت گیری، جعل سند و مخدوش کردن پلاک خودرو به ۱۶ سال زندان محکوم کردند. سپیده نیزبه ۶ ماه حبس محکوم شد.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد