گفت‌وگو با دزد عنکبوتی

جاساز طلای زنان نخ‌نما شده‌است

بین دوستانش به مرد ژله‌ای معروف است. این لقب را به این خاطر به او داده‌اند که برای او هیچ در بسته‌ای وجود ندارد و به‌راحتی وارد خانه موردنظر می‌شود.
کد خبر: ۱۲۹۸۵۰۳

به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، فقط وسایل با ارزش کوچک را سرقت می‌کند و ورودش به خانه ، سرقت و بیرون آمدنش ۱۵دقیقه طول می‌کشد. این هفته پای صحبت های دزد ژله‌ای نشسته‌ایم که در ادامه می‌خوانید.
 
چرا به تو می‌ گویند مرد ژله‌ای؟
 
امان از دست افرادی که این اسم را روی من گذاشتند. 
 
چرا؟
 
خب الان تابلو هستم. هر جایی از خانه‌ای بدون تخریب در سرقت می‌شود ، فکر می‌کنند کار من است.
 
نگفتی چرا این اسم را روی تو گذاشته‌اند؟
 
ببینید هر کی به یک اسمی صدا می‌زنه. یکی می‌گوید مرد ژله‌ای. یکی دیگر می‌گوید ؛ مرد عنکبوتی. همه اینها به خاطر این است که من به‌راحتی از دیوار بالا می‌روم و به خاطر لاغری خودم را از میان در یا پنجره‌های نیمه‌باز به داخل می‌اندازم. 
 
چطور از دیوار صاف بالا می‌روی؟
 
خب تخصص می‌خواهد. باید پنجه‌های قوی داشته‌باشی. من در روستایمان که بودم ، از بچگی عاشق صخره‌نوردی بودم و از صخره‌ها بالا می‌رفتم به همین خاطر پنجه‌های قوی دارم. یک درز کوچک روی دیوار برای من کافی است تا بتوانم خود را روی دیوار حفظ کنم. البته این‌طوری هم نیست که فکر کنید از دیوار صاف بالا می‌روم. باید بین سنگ درز وجود داشته‌باشد.
 
چند وقت است سرقت می‌کنی؟
 
چند سالی می‌شود.
 
پس سابقه داری؟
 
یک بار دستگیر شدم و زندان رفتم. بعد از آزادی خواستم سرقت را کنار بگذارم اما همدستانم دوباره وسوسه‌ام کردند و با آنها به سرقت رفتم.
 
از شگردتان بگو؟
 
شگرد خاصی نداشتیم مثل همه دزدان منزل ، در خیابان ها پرسه می‌زدیم. آپارتمان‌هایی را که در طبقه اول و دوم بودند و پنجره آشپزخانه یا اتاقی باز بود، شناسایی می‌کردیم. یک نفر زاغ زنی می‌کرد و من وارد آن آپارتمان می‌شدم و خیلی زود با سرقت وسایل با ارزش بیرون می‌آمدم. 
 
در گاوصندوق را هم باز می‌کردی؟
 
نه. تخصصی در این کار ندارم. 
 
پس خانه هایی که گاوصندوق داشته‌باشد به کار تو نمی‌آید؟
 
برای من فرقی ندارد. گاوصندوق اغلب برای مرد خانه است و اسناد و مدارک را در آن نگهداری می‌کند. برخی زنان علاقه‌ای به این ندارند که طلاها را دست شوهرشان بدهند و داخل گاوصندوق نمی‌گذارند. من هم تخصصم طلاست و دست خالی برنمی‌گردم. 
 
چطور جای مخفی کردن طلاها را پیدا می‌کنی؟
 
خیلی راحت. زنان در مخفی کردن پول و طلاهایشان مثل هم هستند و با گشتن چند نقطه مخصوص در خانه
به‌راحتی محل مخفی کردن طلاها را پیدا می‌کنم.
 
این محل ها کجاست؟
 
فکر می‌کنید بگویم کجا هست؟ این‌طوری کار خودم و هم‌صنف‌هایم سخت می‌شود. البته این جاسازها دیگر نخ‌نما شده‌است.
 
سهمت از هر سرقت چقدر می‌شود؟
 
ببینید در سرقت زحمت اصلی را دزد می‌کشد اما سود آن را مالخر می‌برد. مالخرها خیلی لطف کنند یک‌سوم ارزش جنس سرقتی را می‌دهند. البته این روزها با افزایش قیمت سرقت کاسبی ما هم کمی‌بهتر شده‌است. سهم من از هر سرقت حدود چهار پنج میلیون می‌شد. البته در بعضی سرقت ها به بالای ۱۰ میلیون تومان هم می‌رسید. 
 
هفته‌ای چند بار سرقت می‌کردی؟
 
سرقت‌های ما زمان خاصی نداشت و هر وقت جیبمان خالی می‌شد ، سرقت می‌کردیم. 
 
معتادی؟
 
اهل سیگار هم نیستم. 
 
متاهلی؟
 
بله. بچه هم دارم که در شهرستان زندگی می‌کنند.
 
می‌دانند دزدی می‌کنی؟
 
نه. فکر می‌کنند در ساختمان‌های نیمه‌کاره کار می‌کنم.
 
خب در پایان حاضری به مردم بگویی چکار کنند که خانه‌شان سرقت نشود؟
 
مهم‌ترین نکته توجه به هشدارهای پلیس است. ما فکر می‌کنید که دزد هیچ وقت سراغ ما نمی‌آید که همین ساده دیدن موضوعات ما را راحت گرفتار می‌کند. به نظرم آپارتمان‌های طبقه اول و دوم باید برای پنجره‌هایشان حفاظ بگذارند. وسایل با ارزش را در خانه و در یک محل مخفی نکنند. همین دیگر! بقیه‌اش هم تخصصی خودمان است که نمی‌توانم لو بدهم.
 
ضمیمه تپش ضمیمه روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها