در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
وقتی از او خواستیم وضعیت هوای چند روز آینده تهران را پیشبینی کند، البته که این کار برای سحر تاجبخش که شغلش حل معادلات دیفرانسیل و سر و کله زدن با مدلهای هواشناسی است کار دشواری نبود. برای همین در آن روز یکشنبه گفت تهران چهارشنبه و پنجشنبه بارانی خواهد بود.
چهارشنبه اولین قطرات باران که بر پشت بامهای تهران خورد او پیروز میدان پیشبینی بود، ولی پنجشنبه که چندان خبری از بارشها نبود پای پیشبینیها سست شد.
تاجبخش آن روز یکشنبه پیشبینی کرده بود که روزهای دوشنبه و سهشنبه هفته بعد هم باران میبارد که هسته اصلیاش در اردبیل و گیلان است، ولی از جمعهشب تا تمام ساعات شنبه و یکشنبه در تهران باران بارید.
داستان پیشبینیهای هواشناسی دقیقا از همین نقطه آغاز میشود، از این که اولا پیشبینیها، پیشگویی نیستند تا مو لای درزشان نرود و دوما سازمان هواشناسی ما سازمان چندان مجهزی نیست که بتواند بهتر و کمخطاتر پیشبینی کند.
ما با سحر تاجبخش درباره فاصلههای دردناکمان با استانداردهای جهانی و کمبودهای تجهیزاتی زیاد حرف زدیم، درباره این که تحریمها و تنگناهای مالی پایشان را گذاشتهاند بیخ گلوی سازمان.
ما درباره چندصدایی و کلی مداخله و موازیکاری در پیشبینی وضع هوا نیز حرف زدیم و وقتی موضوع سیل و این تارهای غلط درهم تنیده پیش آمد پشتمان لرزید.
زمستان امسال به گفته تاجبخش سردتر از معمول خواهد بود، ولی بارشها چیزی در حد نرمال و حتی پایینتر از آن. اما آنچه از آن ترسیدیم این جمله وی بود که گفت در ماههای آینده باید منتظر وقوع سیل باشیم آن هم سیلهایی که لزوما با مقدار بارشها مرتبط نیست، بلکه با بیتدبیریها پیوندی عمیق دارد.
به نظر میرسد امسال پاییز خشكی داریم.
بله. پاییز امسال، هم خشكتر است و هم دیرتر شروع شده، یعنی انگار پاییز از لحاظ بارشی به تاخیر افتاده است. ما این پیشبینی را البته از شهریور داده بودیم، اما امیدواریم پیشبینی ما غلط از آب دربیاید، چون سالهای متمادی است كه كشورمان چالش آب دارد. با این حال پیشبینی ما این است كه پاییز پربارانی نداریم و بارشها نرمال به سمت پایینتر از نرمال است.
بارشهایی هم كه تابهحال داشتهایم از میانگینهای بلندمدت كمتر است، اما پیشبینی میكنیم در ماههای آذر و دی شرایط بارش كمی رو به بهبود برود.
وضعیت زمستان چطور خواهد بود؟ ناامیدكننده یا امیدبخش؟
پیشبینی ما این است كه امسال زمستان سردی داریم، به نظر میرسد چند پیك بارش برف را خواهیم داشت، ولی هنوز نمیتوانیم با اطمینان حرف بزنیم، چون عدم قطعیتش زیاد است. الگوهای زمستانی خیلی متغیرند و ممكن است یك ماه دیگر تغییر كنند. پس ترجیح میدهم آذرماه درباره زمستان صحبت كنم.
منظور از زمستان سرد چیست، یعنی دما چند درجه زیر صفر میرود؟
متداول نیست كه بگوییم هوا چند درجه زیرصفر میرود، ولی زمستان امسال دما از حد نرمال پایینتر خواهد بود، بهخصوص در بخشهای شمالی و شرقی كشور. این اتفاق در جنوب و جنوبغرب كشور رخ میدهد، اما در قطب كشاورزی كشور كه در شمال و شرق كشور است، سرمازدگی را بیشتر محتمل میدانیم.
چشم تهرانیها به جمال برف روشن خواهد شد؟
بله حتما برف خواهد بارید. به نظر میرسد چند برف قابل ملاحظه در باند شمالی كه تهران هم جزو آن است، خواهیم داشت، ولی این را با قطعیت نمیگویم.
چرا اینهمه محتاطانه اظهارنظر میكنید؟
چون عدم قطعیت وجود دارد. پیشبینیهای جوی، پیشگویی نیست بلكه حل معادلات دیفرانسیل است كه ذاتشان خطا دارد. وقتی به مردم چیزی میگوییم، برای آنها حجت میشود و در ذهنشان میماند. ما باید یاد بگیریم پیشبینی وضع هوا هر زمانی میتواند تغییر كند. شما سایتهای معتبرهواشناسی را هم كه نگاه كنید، دائما پیشبینیها را تغییر میدهند. اینها البته چون مسؤولیتی ندارند، زیاد دیده نمیشوند. ولی چون ما مسؤولیت داریم، باید آن چیزی كه قطعیت بیشتری دارد، بگوییم و گرنه از خرداد هم میشود هوای زمستان را پیشبینی كرد.
با این حال عدهای میگویند هواشناسی چون تجهیزات ندارد، دست به عصا پیشبینی میكند.
در هواشناسی، تجهیزات نقش بنیادی دارد و نمیتوانیم اثر داده زیاد را در كیفیت پیشبینیها انكار كنیم. اینكه ما الان با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داریم، امری بدیهی است. اینكه اگر ما تجهیزاتمان را قویتر كنیم و شبكه دیدهبانیمان را تقویت كنیم وضع پیشبینیهایمان بهتر میشود، نیز بدیهی است. با اینحال یك اصل و قانون وجود دارد كه میگوید، نمیتوان وضع هوا را صددرصد پیشبینی كرد. این فقط در مورد ایران هم نیست. مثلا خرداد امسال سیلابی در پاریس اتفاق افتاد كه پیشبینی نشده بود. یك موج گرمای قوی هم در اروپا رخ داد كه گرمترین تابستان اروپا را ساخت ولی هیچیك از مدلهای اروپایی آن را پیشبینی نكرده بود. حالا چرا آنجا بلوا و جنجال نمیشود، برای این است كه كاربران اعم از متخصصان و مردم میدانند و پذیرفتهاند كه پیشبینی خطا دارد.
ولی خودتان میگویید میشود خطاها را كم كرد.
بله، افزایش دادههای دیدهبانی كمك میكند خطاهای ما كمتر شود. پس هرچه دادهها بیشتر باشد، ورودیها بهتر و خروجیها مطلوبتر میشود. البته در هواشناسی نكته بسیار مهم، نظری است كه كارشناسان بر مدلهای خروجی میگذارند و با توجه به تجربیات، دانش شخصی و توپوگرافی منطقه، مدلها را تفسیر میكنند. اما اتفاقی كه در مملكت ما خیلی زیاد رخ میدهد، این است كه دستگاههای غیرمتخصص نیز خروجیهای مدلهای هواشناسی را میگیرند و بدون اینكه بتوانند روی آن نظر كارشناسی بدهند، این مدلها را مبنای كارشان قرار میدهند و خیلی جاها با ما موازیكاری میكنند.
منظورتان از نهادهای موازی و غیرمتخصص، وزارتخانههای جهادكشاورزی و نیروست؟
بله. در سیل 98 سازمان ما باید پاسخ میداد كه چرا پیشبینیهایمان به درد آنها نخورده، اما واقعیت این بود كه پیشبینیهای ما به درد آنها میخورد، اگر از اطلاعات ما استفاده میکردند، در حالی که استنادشان اطلاعات خودشان بوده است. ما قطعا خطا داریم و دانشمان كم است، اما قطعا در این كشور متخصصترین نیروهای هواشناسی در این سازمان هستند. به نظرم تا حدی توزیع ثروت ناعادلانه است و دستگاههای دیگر حتی دستگاههای غیرمرتبط، بودجه و تجهیزات دارند؛ مثلا سازمان فضایی دارد سامانه هشدار سیل راه میاندازد. متاسفانه منابع و سرمایههای بیتالمال به این طریق در راه نادرست هزینه میشود.
معلوم است دل پری دارید. پس احتمالا از شهرداری تهران هم گلهمندید، چون بهتازگی دستگاههای آنلاین برفسنجی و یخبندان را راهاندازی كرده است.
ما از دستگاههایی كه اعتبارات مالی دارند و میتوانند تجهیزات بخرند، استقبال میكنیم، اما حرفمان این است كه از ما نظر تخصصی بخواهند. در مدیریت بحران استان تهران خوشبختانه این اتفاق رخ داده. اینها سامانه هشدار سیل را كه راهاندازی كردند، با نظر پژوهشگاه ما بود. ما میگوییم اگر اعتبارات دست ما نیست، لااقل كارها با مشاركت فنی ما باشد.
اعتبار سال 99 سازمان هواشناسی چقدر است؟
عددش در مقایسه با اعداد و ارقام خیلی از دستگاهها زیاد نیست. با اینكه نگاه دولت به سازمان ما مثبت است، ولی مشكل این است كه اعتبارات سازمان هواشناسی از ابتدا كم در نظر گرفته شده. الان نقش سازمان هواشناسی در پیشبینیها ملموس شده، مثلا در سیل لرستان با پیشبینیهای ما بود كه بسیاری از امكان مسكونی تخلیه شد كه اگر نمیشد، كشتههای به بالای هزار نفر میرسید. البته اینها معنیاش این نیست كه ما خیلی خوب پیشبینی میدهیم. ما هنوز با پیشبینیهای خوب فاصله داریم، ولی باید به ما كمك تجهیزاتی، منابع انسانی و ساختاری شود.
پس حالا كه كمك میخواهید بگویید چقدر بودجه میگیرید؟
خوشبختانه امسال تخصیص اعتبارات ما صددرصد بود، اما باتوجه به مسائل تحریم و شیوع كرونا، همه تخصیصها به سمت سازمان نیامد. البته ما منابع درآمد دیگری هم داریم و از دستگاههایی كه به آنها سرویس میدهیم، میتوانیم درآمد كسب كنیم. پس خواهش میكنم این دستگاهها بدهیهایشان را طبق قانون پرداخت كنند.
عدد بودجه را نگفتید!
درآمدهای تملك داراییهای سرمایهای سازمان امسال حدود 47 درصد افزایش یافته است.
چرا مدیران دولتی عدد نمیدهند؟
چون به رسانهها اعتماد ندارند.
شاید هم برای این است كه میخواهند مردم را با درصدها گیج كنند!
این عدد و رقمها به مردم كمكی نمیكند. اگر من بگویم صد میلیارد یا هزار میلیارد كمكی به مردم نمیكند، بلكه شما باید بدانید ما با این مبالغ چه كار میكنیم. با توجه به شیوع كرونا در ایران و جهان، همچنین نوسانات نرخ ارز، شرایط برای توسعه تجهیزات سازمان هواشناسی اصلا مناسب نیست، پس شما اینها را بدانید كافی است.
اما وقتی شما از توزیع ناعادلانه ثروت صحبت میكنید، ما باید بدانیم الان چقدر میگیرید و در اصل چقدر باید بگیرید.
مهلت برنامه پنجساله ششم توسعه درحال تمام شدن است، اما ما در مسیر توسعه تجهیزاتی بسیار از برنامه ششم توسعه عقبیم. بخشی از این عقبماندگی ناشی از كمكاری خودمان است، ولی بخش اعظم آن مربوط به كمبود اعتبارات است. اعتبارات سازمان هواشناسی باید رشد 200 و 300 درصدی داشته باشد تا بتوانیم پیشبینیهای مطلوب برای همه كاربران را ارائه دهیم.
ما اكنون پیشبینیهای مطلوبی برای بخش هوانوردی ارائه میدهیم، چون درآن بخش توسعه یافتهایم. اما وقتی میخواهیم در مورد سیل پیشبینی بدهیم، نیاز به تجهیزاتی داریم كه نیست.
الان در كل كشور فقط 9 رادار عملیاتی برای پیشبینی سیل داریم كه ساخت هر كدام از آنها با نرخ ارز فعلی حدود 40 تا 50 میلیارد تومان هزینه دارد. بخش بزرگی از بودجه ما صرف امور جاری سازمان میشود و چیزی برای توسعه باقی نمیماند.
آنطور كه میگویید، ما از نظر تجهیزاتی كاملا به خارج وابستهایم. در این میان نقش شركتهای دانشبنیان، ارتش یا سپاه و سایر نهادهای مشابه چیست؟
ما در این مسیر هم حركت كردهایم. برای ساخت رادارهای هواشناسی، سنجندهها، تجهیزات فرودگاهی و اندازهگیری گرد و خاك چند قرارداد با شركتهای دانشبنیان داریم، اما تولید اینها حداقل دو سال كار دارد. پس همچنان ما باید خرید كنیم. نكته مهمتر اینكه داده و اطلاعات ما در شبكههای بینالمللی قرار میگیرد و باید استانداردهای بینالمللی را كسب كند، چون نمیتوانیم به دادههای هواشناسی كه در جهان پخش میشود، استاندارد داخلی بدهیم. الان چندین سال است برای تولید گمانهزن، با یك شركت داخلی قرارداد داریم، ولی هنوز دادههایش مورد تایید خودمان نیست. اگر این دادهها را ارائه دهیم، آبروی كشور میرود.
شما بین صحبتهایتان گفتید كه ما فقط 9 رادار پیشبینی سیل داریم. این جمله برای كشور سیلخیزی مثل ما واقعا نگرانكننده است.
بله، بسیار خبر بدی است. ما حداقل به 22 رادار نیاز داریم و برای پوشش كامل كشور، حداقل به 50 رادار. حسن تصاویر راداری این است كه روی هم قرار میگیرند و اطلاعات بهتری میدهند، اما ما الان یك رادار در تبریز داریم، یكی در گیلان، یكی هم در اردبیل كه تصاویرشان روی هم نمیافتد. در نیمهشرقی كشور هم كه اصلا رادار نداریم، در حالی كه در سالهای اخیر میبینید كه چقدر سیل در سیستان و بلوچستان و هرمزگان اتفاق میافتد. البته این را هم بگویم كه برای وقوع سیل، بارش فقط یك پارامتر است و ما به كمك تصاویر رادار میتوانیم برآورد خوبی از میزان بارش داشته باشیم. ولی سیل بیشتر از هر چیز به وضعیت زیرساخت مرتبط است. شما وقتی مسیر آب را میبندی، چیزی مانند اتفاق شیراز رخمیدهد كه از یاد هیچكس نمیرود و وقتی در قم در مسیر آب، ساختمانسازی میكنید، معلوم است آب وارد جاده میشود وگرنه بارش شش میلیمتری كه نباید باعث سیل شود.
پس میتوانیم بگوییم بیشتر سیلهای كشور ما مصنوعی و دستسازند؟
بله. تقریبا به خاطر دخالتهایی كه در كاربری زمین انجام دادهایم و مسیر آبها را بستهایم و در راه رودخانهای كه فكر كردهایم خشك شده، بیمارستان ساختهایم؛ این اتفاقات میافتد. بعضی وقتها هم زیرساخت را بد میسازیم مثلا وقتی30 میلیمتر باران میآید و یك پل خراب میشود، الزاما سیل ویرانگر نیست، بلكه آن پل خراب است. در جاده كهنوج به قلعهگنج ده میلیمتر كه باران ببارد، سیلبهراه میافتد. پس زیرساخت مشكل دارد و تقصیر بارش نیست.
ما امسال سیل طبیعی خواهیم داشت؟
پیشبینی سیل حداكثر 15 تا 20 روز زودتر اتفاق میافتد. پس من از الان نمیتوانم بگویم بهار سیل داریم یا نه. اما این را با قاطعیت میگویم كه چون زیرساختهای مناسبی نداریم، اگر بارشهای بالای 40 یا 50 میلیمتر داشته باشیم، سیل هم داریم. همین پارسال دیدید كه در شهرك پرند، چون راه رودخانه را بسته بودند، آب كه راه به جایی نداشت، تبدیل به سیل شد و جاده تهران قم را بست. بعد میگویند هواشناسی چرا پیشبینی نكردهای.
چرا هیچوقت این حرفها را به مردم نمیگویید؟ تقریبا همیشه تقصیر وقوع سیلابها به گردن شما میافتد.
سازمان هواشناسی جنجالی و رسانهای نیست، این حرفها را هم در جاهایی كه لازم بوده، زدهایم. لااقل در مورد سیل سال 98 خیالمان راحت است كه طبق گزارش تحقیق و تفحص مجلس، هواشناسی از هرخطایی مبرا شده، چون درحد توانش پیشبینی لازم را انجام داده است. حالا یك وقتی ممكن است ما را با انگلستان یا آلمان مقایسه كنند و بگویند چرا مثل آنها پیشبینی نمیكنید كه پاسخ ما این است، مگر امكانات ما مثل آنهاست كه مثل آنها پیشبینی كنیم. این قیاسها اساسا اشتباه است. آیا فرودگاه ما مثل فلان فرودگاه اروپاست یا ایرلاین ما شبیه فلان ایرلاین غربی است. توسعهیافتگی موضوعی متوازن است و دركشوری توسعهیافته همه جایش توسعه مییابد، پس نمیتوانیم انتظار داشته باشیم همهجا مشكلدار باشد. اما هواشناسی یكدفعه توسعه پیدا كند.
درواقع همان ضربالمثل غمانگیز كه همه چیزمان به همه چیزمان میآید.
بله دقیقا. مثل خارجیها پیشبینی دادن نیاز به حداقلهایی دارد و كف كار باید آماده باشد كه نیست.
شما قبلا گفته بودید در كشورهای برتر در حوزه هواشناسی قطعیت پیشبینیهای بلندمدت 75 درصد است. برای ما چقدر است؟
حدود 65 تا 70 درصد.
پس زیاد فاصله نداریم!
فاصله نداریم، ولی این اعداد برای پیشبینی بلندمدت خوب نیست، برای آنها هم خوب نیست. همانطور كه گفتم اروپا نتوانست امواج گرمایی و آمریكا هم نتوانست سرمای شدید شیكاگو را پیشبینی كنند. حرف من این است كه باید عدم قطعیت در پیشبینیها را باور داشته باشیم (هم مردم و هم مسؤولان) و اینطور نباشد كه مدیریت منابع آب كشور را وصل كنیم به یك كاغذ هواشناسی. اصلا سازمان هواشناسی بد، بیایید خفهاش كنید، اما برای مدیریت آب كشور باید سناریو داشت، همانطور كه كشورهای دیگر دارند، نه اینكه مدیریت را رها كنیم و وقتی سیلی پیش آمد، آب را بدهیم در خانه و زندگی و مزارع مردم.
از خشکسالیهای ایران چه خبر؟
خشکسالی دو نوع است. یکی که مربوط به میزان بارشها و نزولات جوی است و اگر از میانگین بلندمدت و نرمال کمتر باشد اتفاق میافتد و دیگری که مربوط است به آبهای زمینی که به آن خشکسالی هیدرولوژیک میگویند. ما چون 11 سال متمادی است که در کشور خشکسالی داریم صرفنظر از برداشتهای بیرویه ، بخش زیادی از آبهای زیرزمینیمان را از دست دادهایم. پس ما همچنان با این نوع خشکسالی روبهرو هسیتم. اما اگر نوع اول خشکسالی مدنظر باشد پارسال سال تری داشتیم، امسال هم بارشها حدود نرمال یا 5 تا10 درصد بالاتر از نرمال خواهد بود.
اینها گفته رئیس سازمان هواشناسی کشور است که با اظهارنظرهای رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران این سازمان میتوان تکمیلش کرد. احد وظیفه میگوید بارشهای مهر و آبان امسال نسبت به مدت مشابه پارسال 40درصد کاهش یافته که میتوان نتیجه گرفت از ابتدای سال آبی در کشور با خشکسالی مواجه بوده ایم، مخصوصا در استان های همیشه پربارش کشور.
به گفته او از ابتدای سال آبی امسال، بارشها در گیلان و گلستان به ترتیب 30 و 33 درصد کمتر از ميانگين بلندمدت بود و بارشهای کرمانشاه 50درصد کمتر.
همچنین استانهای پربارش مثل چهارمحالوبختیاری و لرستان نیز با افت 57 و 54 درصدی بارشها روبهرو بودهاند که این میتواند بدترین خبر سال آبی 99 برای ایرانیان باشد.
مریم خباز - جامعه / روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد