سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
همه ما در طول روز، درمعرض استرسهای مختلف قرار داریم؛ از شنیدن یک دعوای خیابانی تا استرس ناشی از به انجام نرسیدن به موقع کارها تا هزار و یک استرس بزرگ و کوچک دیگر. اما بعضی از استرسها، همان همیشگیها نیستند و باعث آسیب به روان میشوند. دکتر مهدی صمیمی میگوید: استرس شدید که از طاقت فرد خارج شود، باعث ایجاد مشکل در روان شده و ممکن است فرد موردنظر به اختلال استرس پس از سانحه یا PTSD دچار شود. علائم اضطرابی شدید که معمولا پس از آسیبهایی مانند آتشسوزی، قتل، تصادف منجر به جرح یا فوت، درگیری شدید خیابانی و... ایجاد میشود، زمینهساز ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه است. این حادثه ممکن است به طور مستقیم برای خود فرد اتفاق افتاده یا برای اطرافیان او یا اینکه به هر دلیل شاهد یکی از این حوادث باشد. دکتر صمیمی اضافه میکند: افراد در صورتی به اختلال PTSD دچار میشوند که روان یا همان سیستم عصبی، نتواند مساله را حل کرده و با آن بهدرستی مواجه شود. درواقع این افراد در مواجهه با این موقعیتهای استرسزا، اذیت شده و توان تحمل آنها را ندارند.
صحنهها میآیند و نمیروند
در زمان روبهرو شدن با شرایط استرسزا، معمولا همه ما نشانههای غیرارادی مشابهی از خود بروز میدهیم. دکتر صمیمی با اشاره به این نشانهها میگوید: «تپش قلب، احساس اضطراب، تنگی نفس و پس از آن بیخوابی یا بدخوابی از نشانههایی است که اغلب افراد در زمان رویارویی با حادثه از خود بروز میدهند، اما در افرادی که دچار اضطراب شدید و اختلال استرس پس از سانحه میشوند، علاوه بر این نشانهها، شاهد علائم دیگری نیز هستیم» او ادامه میدهد: «تکرار دائمی حادثه در ذهن، تصویرسازی فضا و اتفاق، کابوسهای شبانه یا حتی روزانه و ناگهانی، تحریکپذیری، عصبانیت، واکنشهای اضطرابی مانند از جا پریدن ناگهانی و... از نشانههای ابتلا به اختلال PTSD است. برای مثال اگر خانه فرد دچار حریق شده باشد یا منزل او را دزد زده باشد، تا مدتها ممکن است صحنهها در ذهن بازسازی شده و با کابوسهای شبانه روبهرو شود.»
فراتر از یک واکنش
اگر مشکل به موقع درمان نشود، به شکل مزمن در فرد باقی میماند. این متخصص اعصاب و روان توضیح میدهد: «در افراد مبتلا به PTSD مزمن، واکنشهای عصبی - عاطفی متناسب به وضعیت نیست. برای مثال، ممکن است فرد با یک صدای کوچک ناگهان مضطرب شده و تعادل روانی خود را از دست داده و واکنشهای خاصی نشان دهد. از سوی دیگر، ممکن است در شرایط بسیار خاص، برای مثال بیماری فرزند، هیچ واکنش خاصی از او سر نزند. درواقع واکنش فرد متناسب با اتفاق پیشآمده نیست. ممکن است رفتارهای پرخاشجویانه نیز از فرد سر بزند.
رهاسازی خوب نیست
در زمانی که روان شما را عاملی آزرده، چه کار میکنید؟ دائما از آن حرف میزنید؟ سکوت میکنید؟ نقاشی میکنید؟ قدم میزنید یا...؟ پیش از این رواندرمانگرها یکی از راههای از بین بردن خاطره حوادث را صحبت کردن درباره آن میدانستند، اما اکنون نظر دیگری دارند. به گفته دکتر صمیمی: «به روش صحبت کردن از یک حادثه، «رهاسازی» میگویند. درگذشته رواندرمانگرها معتقد بودند این روش، کمککننده است، اما اکنون خلاف این نظر را دارند. به این دلیل که درحال حاضر معتقدند مواجهه مجدد با حادثه، از طریق تعریف کردن چند باره آن، باعث اذیت و آزار فرد حادثهدیده میشود.»
زمان، حلال است
برای حوادث و اثر باقیمانده از آن، هیچ راهکار پیشگیرانه وجود ندارد؛ همان حوادث غیرمترقبه مثل سیل، زلزله، آتشسوزی، سرقت، سرقت مسلحانه و... که میتواند سرمایه زندگی، جسمی و عاطفی افراد را یک شبه ویران کند، اما افراد حادثهدیده میتوانند با کمک رواندرمانگر دوباره به حالت عادی بازگردند. دکتر صمیمی در این باره توضیح میدهد: «زمان و گذر آن، خود بهخود میتواند آسیبهای روانی را ترمیم کند. با این دید که مغز دارای سازوکار جبرانی است. بنابراین باید کمی زمان داد تا مغز ما همراه با کمکهای فردی و اجتماعی سلامت روان خود را بازیابد.»
بپذیریم که میشود
«پذیرش، قدم بزرگی است» دکتر صمیمی ادامه میدهد: «باید بپذیریم که حوادث و اضطراب ناشی از آنها حقیقت دارد. برای برطرف کردن این حالتها، سریعا و بهویژه خودسرانه دارو نخوریم. سعی کنیم تا با کمک گرفتن، مسائل را حل کنیم. همیشه مصرف دارو، راهکار نخست نیست. حمایت خانواده، اطرافیان و دوستان بسیار مهم است.»
با درمانگر درمان شوید
دکتر صمیمی با اشاره به ضرورت نیاز به درمان در افرادی که نمیتوانند به هر دلیل مشکل پیشآمده را حل کنند میگوید: «حمایت و همراهی اطرافیان در درمان حالتهای اضطرابی - استرسی در افراد درگیر با PTSD بسیار مهم است، اما اگر با وجود همه این مراقبتها، مشکل برطرف نشد، باید به متخصص مراجعه و مشکل را برطرف کنید. بخشی از این درمان به شکل انفرادی و با حساسیتزدایی فرد از موضوع انجام شده و بخشی دیگر نیز درصورت تشخیص متخصص، دارویی خواهد بود.»
فداکاری ارثی است
علاوه بر افرادی که در معرض خطر و حادثه قرار گرفته و نیاز به مراقبت دارند، آتشنشانها بهعنوان کسانی که شغل سختی دارند نیز نیاز به مراقبت دارند. دکتر صمیمی در این باره میگوید: «حرفه آتشنشانها، کاری توام با فداکاری است. جالب است بدانید هر دو فرزند دکتر مصطفی چمران که در خارج از کشور اقامت دارند، آتشنشان هستند. این نشان میدهد که فداکاری، ریشه ژنتیکی دارد.» او ادامه میدهد: «آتشنشانها فشار روانی بسیار بالایی را تحمل میکنند. بنابراین بهتر است برای بازیافتن آرامش جسمی و روانی، تعطیلیهای شغلی خاص، بهویژه بعد از ماموریت سنگین برای آنها درنظر گرفته شود.» دکتر صمیمی ادامه میدهد: «باید راهکارهای مناسبی برای آمادگی روانی و جسمی این افراد در نظر گرفته شود تا از نظر جسمی و روانی در شرایط بسیار مناسبی به سر ببرند. آتشنشانی از جمله مشاغل بسیار سخت بوده و به همین دلیل باید توجه ویژهای به این گروه خاص شود.»
مهتاب خسروشاهی
سلامت
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد