پسرم تازه می‌خواست مدرسه برود

ساعت 19 و 40 دقیقه، فوتبالیست‌های دو تیم وارد زمین سبز ورزشگاه آزادی شدند و خود را برای مسابقه آماده کردند. پنج دقیقه بعد، داور وسط سوت شروع بازی را زد و بازیکنان دو تیم مثل دو لشکر جنگنده به سمت توپ هجوم بردند. صدای بوق بوقچی‌ها بیشتر از قبل بلند شد و تماشاچیان را تحریک می‌کردند تا با صدای بلندتری تیم‌شان را تشویق‌کنند. هر بارکه توپ به تور یکی از دروازه‌ها نزدیک وگل نمی‌شد، صدای آه بلند تماشاچیان، محمد و پسرش را وادار می‌کرد تا به بازی سرک بکشند.
نیمه اول بازی دو تیم بدون رد و بدل شدن گل تمام شد. نیمه دوم اما ورق برگشت و در دقیقه 57 بازی، ناگهان غوغایی بپا شد و تیم پرسپولیس بعد از شروع یک بازی طوفانی، توپ را وارد دروازه‌ صنعت نفت آبادان کرد. یک آن ورزشگاه از حجم شادی طرفداران پرسپولیس به خود لرزید. عماد هم‌که با یکی از دوستان پدرش به محوطه ورزشگاه رفته و از نزدیک شاهد بازی بود، برای دیدن صحنه گل روی پاهای کوچکش بلند شد. عقربه‌ها ساعت 10 دقیقه به 9 شب را نشان می‌دادند. هنوز 10 دقیقه تا پایان بازی مانده بودکه عماد به غرفه برگشت. فرشته مرگ همان لحظه شپیور را برای پسرکوچولو به صدا درآورد.
پدر همان‌طورکه در غرفه‌اش مشغول به‌کار بود، مراقب پسرکوچولویش هم بود تا اتفاقی برایش نیفتد. یک لحظه که غرفه شلوغ شد؛ عماد برای بازی کردن به سمت میله داربست‌هایی که در چند متری غرفه پدرش بود، رفت و بدنش را روی آن انداخت. یکدفعه جرقه‌ای زد و تن نحیفش خشک و بی‌حرکت روی میله‌های داربست افتاد. چند دقیقه بعد، ناگهان صدای داد و فریاد و همهمه عجیبی در ورزشگاه پیچید. هر کسی چیزی می‌گفت: «این بچه مال کیه.... چرا اینجا افتاده و تکون نمی‌خوره. ....چی شده...انگار مرده....یکی بره دکتر بیاره... زنگ بزنید اورژانس»!
همه دور عماد جمع شده بودند که با صورتی سیاه روی میله‌ها افتاده بود. پدر عماد که متوجه تجمع تماشاچیان شده بود، دلشوره به جانش چنگ انداخت. با نگرانی به دوروبرش نگاه‌کرد و عماد را صدا زد، اما نبود. انگار یک قطره آب شده و به زمین فرو رفته بود. مشتری‌ها را رها کرد و خودش را به محل تجمع رساند. بدن کوچک عماد بین داربست‌ها گیرکرده بود. نزدیک‌تر که شد، با دیدن صورت سیاه شده پسرش آه از نهادش بلند شد. زانوانش لرزید و روی زمین افتاد. افرادی که آنجا بودند، داربست را بررسی‌کردند و متوجه شدند برق در آن جریان دارد. برق آن را قطع کرده و عماد کوچولوی بی‌جان را از بین داربست بیرون کشیدند.
به محض آزادکردن عماد، اورژانس هم از راه رسید و بعد از انجام اقدامات اولیه درمانی به سمت بیمارستان حرکت کردند، اما عمر عماد کوچولو به دنیا نبود و در همان آمبولانس به سمت آسمان پر کشید. به‌خاطر مرگ عماد، محوطه ورزشگاه خیلی شلوغ شده بود و هر مسؤولی که به نوعی به مجموعه مربوط می‌شد، خودش را به آنجا رسانده بود.
قدرت ا... سیف، مدیر مجموعه ورزشی آزادی که یکی از همین افراد بود، در واکنش به مرگ عماد گفت: «این حادثه براثر سهل‌انگاری پیمانکار و زمانی‌که کودک در نزدیکی دکل و روبه‌روی غرفه‌ها مشغول بازی بود، رخ داد. این حادثه ارتباطی با گیت‌های الکترونیک ندارد و قطعا بعد از تشکیل جلسه هیات مدیره، بخش حقوقی مجموعه آزادی علیه پیمانکار اقدام خواهد کرد.»
دقایقی بعد، بازپرس‌کشیک قتل تهران، عوامل کلانتری 141 شهرک گلستان و تیم تشخیص هویت نیز به محل حادثه رفتند و پس از بررسی، علت حادثه را اتصال سیم تیر برق محوطه گیت ورودی ورزشگاه آزادی تهران و داربست فلزی متصل به تیر برق اعلام کردند. بعد از بررسی‌های اولیه، بازپرس‌کشیک قتل، دستور بازداشت پیمانکار را صادر و متهم توسط کلانتری 141 شهرک گلستان بازداشت شد.

بی‌مسؤولیتی مسؤولان ورزشگاه
یکی از همکاران پدر عماد که در محل حادثه بود، گفت: «عماد به‌خاطر برق گرفتگی درجا خشک شده بود. ما از دروغگویی برخی سایت‌های خبری به‌شدت ناراحتیم. یکی از سایت‌ها نوشته بود که عماد به‌خاطر سهل‌انگاری پدرش دچار برق گرفتگی شده، در حالی که این ادعا دروغ است و طبق بررسی کارشناسان، داربست 20 متر با غرفه پدر عماد فاصله داشت.»
همکار دیگرش هم‌گفت: «پوسیدگی سیم‌های برق ورزشگاه و وصل نبودن میله داربست به ارت، علت اصلی بروز این حادثه است. این اولین وآخرین باری نیست که چنین اتفاقی رخ می‌دهد و باز هم شاهد چنین حادثه تلخی خواهیم بود. وقتی هنوز آمادگی لازم از نظر سخت‌افزاری و نرم‌افزاری وجود ندارد، چه اصراری است بلیت اینترنتی بفروشند. مسببان این حادثه را به خدا واگذار می‌کنم.»

یقه چه کسی را بگیریم؟
پدر عماد اصلا نای حرف‌زدن ندارد و کلماتش بی‌رمق است. یادآوری دوباره صحنه مرگ پسرش از هزار بار جان دادن برایش سخت‌تر است. او در مورد شب حادثه به جام‌جم می‌گوید: «من آنجا غرفه دارم و هر بار که به غرفه می‌رفتم، پسرم نیز همراهم می‌آمد وکمک دستم بود. در تمام مدت‌کنارم بود و داشت بازی می‌کرد، اما یک لحظه غرفه شلوغ شد و عماد به روبه‌روی غرفه و جایی‌که داربست‌کشیده بودند، رفت. از صبح روز بازی که داشتند داربست می‌کشیدند، دائم با خودم می‌گفتم چرا اینجا می‌کشند، دلیل‌شان چیست که متوجه شدم برای نظم بخشیدن به ورودی ورزشگاه داربست کشیده‌اند. ساعت 10 دقیقه به 9 شب این اتفاق تلخ افتاد. یک طرف صورت پسرم سیاه شده بود. اصلا نمی‌فهمم چه لزومی داشت آنجا داربست بزنند. برق چطور به داربست اتصالی کرده که باعث مرگ بچه من شده است؟ از مسؤولان تاسیسات ورزشگاه آزادی بپرسید چه کرده‌اند. واقعا دست‌شان درد نکند با کاری‌که انجام دادند. من همین یک بچه را داشتم که او را هم به این آسانی و به‌خاطر یک بی‌احتیاطی که می‌شد نباشد و امنیتش را تامین کرد، از دست دادم. من نمی‌دانم وظیفه تامین امنیت ورزشگاه به‌عهده چه سازمانی است؛ نیروی انتظامی یا یگان ویژه. حوصله حرف‌زدن با هیچ‌کس را ندارم. حالم اصلا خوب نیست. پسرم قرار بود به پیش‌دبستانی برود، اما با بی‌احتیاطی عده‌ای، داغش به دل من و مادرش ماند.»

تحقیق از پیمانکار
صبح دیروز پیمانکار جوان که مسؤولیت نصب داربست‌های محل حادثه را در استادیوم آزادی به‌عهده داشت و از شب قبل با دستور بازپرس مرادی، کشیک قتل دادسرای جنایی تهران بازداشت شده بود برای تحقیقات به دادسرای جنایی تهران منتقل شد و مورد تحقیقات قرار گرفت. مرد جوان در برابر اتهام تثبیت در قتل شبه عمد قرار گرفته است. همچنین با دستور قضایی قرار شد از شاهدان ماجرا تحقیق شود و دوربین‌های مداربسته محل حادثه مورد بازبینی قرارگرفت. همچنین هیات سه نفره کارشناسی در محل حاضر شود و موضوع را بررسی کنند تا علت دقیق حادثه و مقصران ماجرا مشخص شده و شکایت خانواده عماد نیز اخذ شود.
سعید مرادی، وکیل پیمانکار بازداشت شده پس از تحقیقات به جام‌جم گفت: موکلم همچنان با دستور قضایی وی در بازداشت به سر می‌برد. اظهارات او روز سه‌شنبه در شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران اخذ شد و اطلاعات بیشتری نمی‌توانم در این زمینه ارائه دهم، چرا که باید منتظر نتیجه هیات کارشناسی باشیم که قرار است موضوع را بررسی کرده و میزان مقصر بودن پیمانکار، اداره برق و مجموعه ورزشگاه آزادی را مشخص کنند .

توضیحات رئیس پلیس درباره حادثه
رئیس پلیس پیشگیری پایتخت هم به تشریح ماجرا پرداخت و به جام‌جم گفت: پسربچه شش ساله به نام عماد که قرار بود ۲۰ روز دیگر با توجه به آغاز سال تحصیلی به پیش‌دبستانی برود قربانی این حادثه تلخ شد. پدر عماد از مسؤولان غرفه عرضه لوازم ورزشی در ورودی ورزشگاه آزادی تهران است و به مدت ۳۰ سال به حرفه فروش لوازم ورزشی و ساکن محله فلاح است و هشت‌ماهی از اجاره یکی از غرفه‌های فروش لوازم ورزشی در ورزشگاه آزادی توسط وی می‌گذرد. پدر عماد در زمان برگزاری دیدارهای فوتبال لیگ‌برتر کشور که در ورزشگاه آزادی برگزار می‌شود به همراه پسرش به محل کار خود می‌آید و پس از پایان بازی به خانه‌اش باز می‌گردد.
وی افزود: پس از وقوع حادثه در ورزشگاه آزادی با حضور ماموران کلانتری 141 شهرک گلستان و تیم تشخیص هویت، تحقیقات اولیه تحت نظارت مقام قضایی آغاز شد. همچنین با دستور قضایی پیمانکار نصب داربست که جوان 27 ساله‌ای بود پس از این حادثه دستگیر شد.

لیلا حسین زاده

حوادث