سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
هر بار که از این خیابان رد میشوم بوی خون و باروت مشامم را کز میدهد. شاید بگویی اغلب روزها از بوی دود متعفن است. اما باید بگویم بوی خون و باروت این خیابان مثل بوی دود تهران حس بدی نمیدهد. بیشتر یک حس دلشوره و اضطراب به دلم میاندازد.
از وقتی از خیابان انقلاب میپیچم در این خیابان تا خیابان بزرگمهر که مسیرم را از این خیابان جدا کنم یک سری سر و صدا توی سرم میپیچد. صدای لالایی پر اضطراب مادر، صدای سوت موشک، صدای زمزمه شعر عاشقانه عربی، صدای گریهای که خیلی از صدای مسلسل پایینتر است. به محل کارم رسیدم و امروز هم فرصت نشد بروم و یک عینک مناسب چشمم بخرم. دیگر این ضعف بینایی دارد اذیتم میکند. رسیدهام پشت میزم و روزنامه را باز کردم جلوی صورتم. میبرم عقب، میآورم جلو. تا به سختی با ضعف چشم بتوانم حروف ریز روزنامه را بخوانم. خبرها را بالا و پایین میکنم تا میرسم به دیدار چند تن از جنبش حماس با رهبر انقلاب. به سختی متن سخنان رهبر انقلاب را میخوانم: 40 سال قبل کسی باور نمیکرد در ایران که مرکز نفوذ و امید آمریکاییها بود، یک حکومت دینی سر کار بیاید و سفارت اسرائیل در تهران به سفارت فلسطین تبدیل شود اما این موضوع غیرقابل باور محقق شد. بنابراین تحقق موضوعاتی که در ظاهر عجیب به نظر میرسند امکان پذیر است. این که
سید حسن نصرا... میگوید من انشاءا... در مسجدالاقصی نماز میخوانم، برای ما یک امید کاملا عملی و قابل تحقق است. اگر همه ما به وعده خود عمل کنیم وعده الهی قطعا محقق خواهد شد.
دیگر نمیتوانم با این ضعف چشم درست و حسابی بخوانم. میزنم بیرون و به خیابان فلسطین میروم تا چشمم را معاینه کنم و عینک بخرم. از کنار سفارت فلسطین رد میشوم و به این فکر میکنم که همه کسانی که فکر میکنند اسرائیل تا ابد در اراضی اشغالی ساکن است و فلسطین آزاد نمیشود، باید بیایند و از خیابان فلسطین عینک بخرند تا واضحتر دنیا را ببینند.
علیرضا رأفتی
نویسنده
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد