در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در ظاهر کسب و کار بی زحمتی است. در خانه مینشینی و با انتشار تصاویر و فیلمهای خصوصی و شخصی خودت دنبالکننده جمع میکنی. اما چطور میشود که پای خانمهای مدل اینستاگرامی به اداره شانزدهم پلیس آگاهی باز میشود؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا یکی از پروندهها را مرور میکنیم.
همه چیز با یک پیام خصوصی در اینستاگرام شروع شد. فردی با خانم مدل موردنظر ما تماس میگیرد و خود را مدیر یک شرکت تبلیغاتی معرفی میکند که در کار تولید فیلم و تیزر تبلیغاتی فعالیت دارد و ادعا میکند چهره این خانم را برای همکاری پسندیده است و نمونه عکس برای خانم میفرستد که آیا توانایی گرفتن چنین ژستهایی را دارد و دختر جوان نیز با اطمینان توانایی و موافقت خود را اعلام میکند و بعد از کلی چانه زنی بر سر هزینه همکاری به توافق میرسند و برای مشاهده محل فیلمبرداری قرار میگذارند. بدون کوچکترین بررسی که آیا ردی در دنیای واقعی از ادعاهای اعلامیاز سوی فرد تماس گیرنده وجود دارد یا نه، خانم مدل، سرمست از قابلیت خود و تشنه کسب درآمد بیشتر از راه قیافه و صورت، راهی محل قرار میشود و چیزی که در نهایت رخ میدهد سوءاستفاده از دختر جوان توسط چند جوان قهوهخانهنشین است.
یکی از طعمههای اعضای این باند درباره روز حادثه میگوید: قرار بود راننده شرکت دنبالم بیاید. در میانه راه او مقابل پای پسر جوانی توقف کرد. میگفت یکی از همکاران شرکت است.
به موضوع شک نکردم. به سمت جنوب تهران رفت و در یک لحظه همه چیز تغییر کرد. برق چاقو به چشمم زد و صدایی خشن که میخواست مقاومت نکنم. به جای شرکت فیلمسازی به بیابانهای اطراف تهران رفتیم و نتوانستم دربرابر خواسته شوم آنها مقاومت کنم. آنها نیمههای شب مرا در خیابانی پیاده کرده و فرار کردند.
اینجا همه چیز مجازی است و اگر حواست را جمع نکنی مدیر شرکت تبلیغاتی جوان بیکار قهوه خانه نشین از کار درمیآید، افراد بیماری که برای یافتن شکارنیاز نیست زحمت زیادی به خود بدهند و کافی است چرخی در صفحات اینستاگرامیدختران جوانی بزنند که سرمست از زیبایی، به قربان صدقه رفتن مخاطبهایشان و دریافت پیشنهادات مجازی گوناگون عادت کردهاند و آمادگی ذهنی برای پذیرش هر حقه و فریبی را دارند.
در پایان بهتر است صحبتهای یکی از متهمان این پرونده را مرور کنیم. «بیشتر سراغ شاخهای مجازی میرفتیم. فریب آنها کار سختی نبود. شاخ شده بودند تا بتوانند با آن درآمد کسب کنند.
کمیچرب زبانی و تعریف از قیافه و تیپ و هیکل آنها باعث میشد در دام ما گرفتار شوند. همه چیز در دایرکت اینستاگرام پیش میرفت و آنها حتی آدرس محل فیلمبرداری را از ما نمیپرسیدند و فقط تاکید داشتند بعد از فیلمبرداری هزینه بازی در فیلم تبلیغاتی را میگیرند. همین اعتماد اینترنتی باعث میشد، اقدامات مجرمانه خودمان را راحت پیش ببریم.»
نظریه کارشناس
فضای مجازی محل گرفتن تصمیمات واقعی نیست. حتی اگر نقطه شروع آشنایی کاری یا عاطفی در فضای مجازی باشد برای محافظت از خود باید موارد مطروحه را در دنیای واقعی سنجیده و از درستی آن اطمینان حاصل کنیم.
در اولین ملاقاتهای کاری یا عاطفی چه مجازی و چه واقعی تنها مراجعه نکنیم، اطرافیانمان را در جریان قرار دهیم و در مکانهای عمومیقرار بگذاریم و از سوار شدن به خودرو افرادی که تازه با آنها آشنا شدهایم، خودداری کنیم.
افراد کلاهبردار و اغفالگر بهخوبی با مشاهده تصاویر و اطلاعات شخصی که ما در صفحات خود در شبکههای مجازی به اشتراک میگذاریم با روانشناسی مخاطب خود آشنا شده و مسیر موثر اغفال و فریب ما را پیدا میکنند.
همین الان نگاهی به صفحه شخصی خود در اینستاگرام، فیسبوک و... انداخته و بررسی کنید یک فرد غریبه بدون کوچکترین هزینهای میتواند به چه اطلاعات ذیقیمتی در مورد شما، اعضای خانواده و دایره دوستان و آشنایان، علایق، اعتقادات، شغل، محل سکونت و حتی اینکه شما در سفر هستید یا در محل کار دست پیدا کند.
برخلاف تصور افراد، فضای مجازی به مراتب خطرناکتر از دنیای واقعی است، بهراحتی اطمینان نکنیم و خود را در دام ذهنهای بیماری که درشبکههای اجتماعی در جستوجوی قربانی میگردند، گرفتار نکنیم.
سروان سمانه مهربانی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد