سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
وثوقی که امروز 81 ساله میشود، در این پست اعتراضی و شدیداللحن نوشته است: «از آنجایی که عدهای بهعنوان برادران من خود را معرفی میکنند، باید بگویم که فیروز، چنگیز، شهراد، از برادران ناتنی هم بدتر بودهاند و همه آنها با جعل سندها، اموال مرا صاحب شدند و حالا ادعای برادری میکنند. اینها همگی از پشت به من خنجر زدند. متاسفم که از اسم من بهعنوان برادر سوءاستفاده میکنند. من برادرانی واقعی با این اسامی ندارم.»
با این اوضاع و احوال به نظر میرسد، آن کس که برای وثوقی دستکم در سینما، برادری کرده همان فرمان (ناصر ملکمطیعی) در «قیصر» باشد؛ همان که با دشنه برادران آب منگل از پا درمیآید و فریاد میزند: «قیصر کجایی که داداشتو کشتن؟» حالا انگار این قیصر است که فریاد میزند: فرمون کجایی که داداشام، منو کشتن!
رکورددار خنجرخوری در سینما
بهروز وثوقی در حالی به زعم خود از برادرانش از پشت خنجر خورده که به نظر میرسد باید در این زمینه آبدیده شده باشد! چرا که کارنامه سینمایی او پر از نقشهایی است که بارها از آشنا و غریبه و دوست و دشمن، خنجر و گلوله و نارو خورده. احتمالا او میتواند در این زمینه در کتاب رکوردهای گینس، حرفهایی برای گفتن داشته باشد. هروقت ما وثوقی را در فیلمی دیدیم، یک جای صورت و بدنش زخمی و کبود بود؛ آخر همان قیصر که در ایستگاه راهآهن، گلوله میخورد و در انتظار دستگیری و اعمال قانون میماند، در رضاموتوری هم در سینمایی تابستانی و روباز، دوست و دشمن دورهاش میکنند و جلوی چشمان سعید کنگرانی جوان، دشنه نامردی را به پیکرش میزنند و سرآخر هم که مرد تنها با یک ماشین َآشغالی تصادف میکند و کف آسفالت ولو میشود، در طوقی هم که آسیدمرتضی، عقوبت خوشی ندارد و دستخوش او در این زندگی، گلوله مرگبار یک پاسبان است. در داش آکل هم که از همان ابتدا زخم روی صورتش، نشانه واضحی از وضع رنجبار و دشنه خورده، ازلی و ابدی او دارد و آخرش هم کاکارستم، از پشت ضربهای جانانه به او وارد میکند؛ منتهی اینجا در غیبت دشنه و خنجر، قمه نقش اصلی را بازی میکند! در فرار از تله هم مرتضی است که با شلیک اسلحه عسگر، دخلش میآید. وثوقی در «گوزنها» نقشی را بازی میکند که بهسبب دست و پا زدن در منجلاب هروئین کتک خورده خدایی است! با این حال اینجا هم پذیرای گلوله میشود تا درست و حسابی کلکش کنده شود. ابی در «کندو» هم از وقتی که تن به حکم بازی ترنا به وقت باخت میدهد، معلوم میشود که کتک خوردن و کبودی صورت، کمترین دستاوردهای این مسیر است. وثوقی گرچه در این فیلم، از چنگال مرگ فرار میکند، اما همه آن زخم و زیلی شدنها حکم مرگ تدریجی را دارد.
ملاحظه میکنید که به گواه این نقشهای شاخص و کلی نقش خنجرخورده و محتوم به مرگ دیگر، ایشان احتمالا باید دیگر در برابر خنجرهای دیگر، دچار بیحسی موضعی و سراسری شده باشد. با این حال انگار، خنجر برادر، باعث میشود همه زخمهای دیگر رنگ ببازد و به زعم بازیگر نقش قیصر، «فیروز، چنگیز و شهراد»، مشترکا در این زمینه، روی سکوی اول خنجرزنی و دشنه پرتابکنی قرار بگیرند!
زخم به برادر ناتنیها!
آنطور هم نبوده که بهروز وثوقی در فیلمهایش، فقط بایستد و نگاه کند و کتک و دشنه و خنجر و گلوله بخورد، گاهی هم خودش دست به کار شده و دستی به حریف رسانده است! مثل آنجا که با اینکه خودش از کاکارستم قمه خورد، آنقدر گلوی قاتلش را فشار میدهد که موقع سفر آخرت، تنها نباشد و همسفری چغر و بدبدن داشته باشد. وثوقی در نقشهایش اگر ده تا خورده، به حرمت ستاره بودنش در فیلمها، یکی دو تا هم زده! او روی همین حساب و حتی در همین پست اعتراضی به برادرانش هم، زخمی به برادران ناتنی میزند. قیصر در حالی از ضربه برادرانش بهعنوان خنجر از پشت یاد میکند که خودش با این جمله که برادرانش «از برادران ناتنی هم بدتر بودهاند»، خنجری به همه برادران ناتنی وارد میکند. این حرف توهینآمیز او با واکنشهای منفی حتی دوستدارانش هم روبهرو شد و عنوان کردند که چه بسا بسیار برادران ناتنی که حتی از برادران تنی هم مهربانتر و همراهتر بودهاند.
ورود سرجوخه یاراحمدی به ماجرا!
خواندن کامنتها و نظرات کاربران، زیر پست وثوقی هم حاوی نکات بامزه و قابل اشارهای است. در این میان اما حضور و واکنش دو بازیگر جالب است؛ اولی مختار سائقی، بازیگر دوست داشتنی نقشهای مکمل تلویزیون و سینما و نقش سرجوخه یاراحمدی در «شبهای برره» که فقط نوشت: «ای وااای». همین ای وای، البته تا لحظه نوشتن این گزارش، 96 تا لایک شد. برخی نظرات خندهداری هم در این میان، خطاب به سائقی، بازیگر نقش سرجوخه نوشته شد، از جمله «سرجوخه... آفتابه رو آب کن.» و «از طغرل چه خبر؟» و «تو چی میگی این وسط؟!»
عباس غزالی هم که پای ثابت پستهای وثوقی است، اینجا هم حضور برجستهای دارد و با گذاشتن یک شاخه گل و نوشتن «جونت سلامت استاد»، به بازیگر محبوبش احترام گذاشته. از علاقه غزالی به بازیگر قیصر همین بس که او در سریال «وضعیت سفید»، نقش جوان معتادی به نام بهروز را بهعهده داشت که در کلام و رفتار، نقشهای تیپیکال وثوقی را تقلید میکرد.
علی رستگار
سینما
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد