گفت‌وگو با جهانگیر الماسی، بازیگر سینما و تلویزیون

فریب زندگی لوکس بازیگران را نخورید

جهانگیر الماسی یکی از جوان اول‌های سینمای ایران است.جوان اول به این معنا که از اولین جوان‌هایی بود که بعد از پیروزی انقلاب وارد سینما شد و توانست گیشه خوبی برای فیلم‌ها رقم بزند. آن زمان مجید مظفری هم چنین کاری می‌کرد او هم جزو جوان اول‌ها بود. سینمای ایران که کاملا تغییر فرم و محتوا داده بود و ستاره‌هایش کاملا تغییر کرده بودند باید تلاش می‌کرد روی پای خود بایستد و مردم را دوباره به سینماها بیاورد که بازیگرانی مانند الماسی و مظفری توانستند به خوبی از پس این کار برآیند.
کد خبر: ۱۱۹۴۵۱۱



نام الماسی خیلی زود سر زبان‌ها افتاد، همان زمانی که در فیلم تنوره دیو به کارگردانی کیانوش عیاری بازی کرد و بعد در ادامه همکاریش با این کارگردان در فیلم درخشان شبح کژدم ظاهر شد. هر چند قبل این فیلم با بازی در فیلم پدر بزرگ توانست محبوبیت و شهرت زیادی بین عموم مردم پیدا کند.در دهه 60 نام جهانگیر الماسی کافی بود تا فیلم بفروشد!
حالا این بازیگر که روزی روزگاری سوپراستار بود از بایکوتی می‌گوید که مدت‌هاست گریبانش را گرفته و سال‌هاست به او اجازه نمی‌دهد در سینما یا تلویزیون بازی کند. وقتی از او می‌خواهم درباره دلایل و چگونگی این بایکوت توضیح دهد فقط به اشاره این نکته اکتفا می‌کند که اعتراضش به نحوه انتخاب بازیگران و نقش دادن به کسانی که اصلا نمی‌توان نام آنها را بازیگر گذاشت، باعث شده نزدیک به 14 سال بیکار بماند !
البته او در ادامه به این نکته هم اشاره می‌کند که تمایلی ندارد سطح کارنامه‌اش را پایین بیاورد و هر نقشی را بازی نمی‌کند. شاید یکی از دلایل کم‌کاریش همین سختگیری در انتخاب نقش هم باشد.

جهانگیر الماسی این روزها به اصطلاح از جیب می‌خورد، شرایط زندگیش سخت شده و مثل بیشتر مردم که روزگار دشواری را سپری می‌کند.به دولت و مسؤولان معترض است که نتوانسته‌اند شرایط را درست مدیریت کنند و اوضاع اقتصادی و معیشتی مردم به این روز افتاده که برای مثلا گوشت صف می‌کشند و اتفاقاتی در این صف‌ها رخ می‌دهد که در شان مردم ایران نیست.الماسی نمایندگان مجلس را هم به چالش می‌کشد، این بازیگر مقصر اصلی را نمایندگان مجلس می‌داند که اصلا تخصص و مدیریتی ندارند و وظیفه خودشان نمی‌دانند که از حقوق مردم دفاع کنند و در موقعیت مناسب و زمان درست وارد عمل شده و نگذارند اوضاع اقتصاد به این جا برسد. الماسی می‌گوید: تجربه ثابت کرده نزدیک انتخابات که می‌شود، نمایندگان حرکت‌هایی می‌کنند یا اعتراضاتی را نشان می‌دهند آنهم نه به این دلیل که از حقوق مردم دفاع کنند بیشتر برای این که دوره بعد باز هم نماینده شوند.اگر نماینده‌ها کار و وظیفه خود را بلد بودند، زمانی که یک نماینده مجلس گفت، ما حقمان را از سفره انقلاب برداشته‌ایم، همان زمان اجازه نمی‌دادند او به کارش ادامه دهد... ! وقتی همه چیز بهم ریخته و بنیان اقتصاد کشور سست شده تازه نماینده‌ها یادشان آمده رئیس جمهور را استیضاح کنند که چرا چنین و چنان شده است... !‌

جهانگیر الماسی درباره فرهنگ و هنر هم خوش‌بین نیست و بر این باور است که اگر مدیریت درست فرهنگی در کشور جاری بود فیلم‌ها به این اندازه سطحی نمی‌شدند.این بازیگر به فیلم شبی که ماه کامل شد اشاره می‌کند و می‌گوید: بعد از نمایش این فیلم در جشنواره و جایزه‌هایی که به آن دادند، حمله تروریستی خاش صورت گرفت و تروریست‌ها در بخشی از بیانیه خود به فیلم شبی که ماه کامل شد، اشاره کردند.این نشان می‌دهد سینما هنر بسیار تاثیرگذاری است و نباید از آن غافل شد. اما سال‌هاست سینما به حال خود رها شده و فقط گاهی فیلمی تاثیرگذار ساخته می‌شود.در دهه شصت فیلم‌های بسیار خوبی ساخته می‌شد چون متولیان فرهنگی برای سینما برنامه‌ریزی داشتند و می‌دانستند چه ابزار مهمی در اختیار دارند.آن زمان ما برای بیان اندیشه و تفکری در سینما حضور داشتیم.مثل الان نبود که زندگی به اصطلاح لاکچری بازیگران حسرت به دل مردم بگذارد.کدام ستاره و بازیگر سرشناس آن سال‌ها اتومبیل‌های لوکس سوار می‌شد و پز آن را به مردم می‌داد. کدام بازیگر با خانه و ویلا و لباس‌های آنچنانی خود فخر فروشی می‌کرد؟ بازیگران افتخارشان این بود که مردم دوستشان دارند و مردمی هستند حالا بازیگر جوانی که اصول بازیگری را هم نمی‌داند مدام از سبک زندگی لاکچری حرف می‌زند ! لاکچری یعنی چی؟ مگر زندگی لوکس به رخ کشیدن دارد آن‌هم در روزگاری که مردم به سختی امورات روزانه خود را می‌گذارنند. در دهه 60 بهترین فیلم‌ها ساخته می‌شد و بازیگران سرشناس گیشه سینمای متفکر را تامین می‌کردند اما از این ادا اصول‌ها خبری نبود که فرش قرمزی پهن کنند و بازیگران با لباس‌های آنچنانی روی آن راه بروند و دل مردم را بسوزانند.

جهانگیر الماسی در کارنامه خود آثاری مانند مشق عشق، لنگرگاه، آوار، سرزمین آرزوها، پایان کودکی، هزار دستان، پس از باران، در چشم باد و ... را دارد.آثار شاخصی که هر کدام ویژگی‌های منحصر بفرد خود را دارد. این بازیگر قدیمی بر این باور است که درهای سینما باز شده و هر کسی می‌تواند به راحتی وارد آن شود.کسانی که اصول حرفه‌ای کار را نمی‌دانند.او می‌گوید: روزی روزگاری دوربین و حتی کیف دوربین فیلمبرداری حرمت داشت، مگر کسی به خودش اجازه می‌داد روی صندوق و کیف دوربین بنشیند! حالا دختر و پسرهای جوان که مثلا بازیگرند، از لنز دوربین به عنوان آینه استفاده می‌کنند و زلف و صورت خود را درست می‌کنند. روی کیف دوربین می‌نشینند و گپ می‌زنند و غذا و چای و... می‌خورند.وقتی اصول ساده و حرفه‌ای رعایت نشود به مسائل کلان‌تر هم می‌رسد و نتیجه‌اش می‌شود این چیزهایی که به نام سینما و آثار تصویری به خورد مردم داده می‌شود.

طاهره آشیانی
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها