سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
احمد میرعلایی یکی از قدیمیترین تهیهکنندههای سینما و تلویزیون است. از دهه 60 فعالیتش را در سینما شروع کرده و همچنان ادامه میدهد. قرار است سریال موسی را تهیه کند، سریالی که نام جمال شورجه به عنوان کارگردان را یدک میکشد. میرعلایی درباره این سریال میگوید: فیلمنامه در حال نگارش است. تیم نویسندگان به سرپرستی حجتالاسلام سعید بهمنپور مشغول بازنویسی فیلمنامه است. تقریبا محل ساخت دکورها مشخص شده و عوامل پشت دوربین هم تاحدودی انتخاب شدهاند و درباره بازیگران هم فکر میکنیم. آثار مختلف را میبینیم تا دستمان در انتخاب بازیگران باز باشد.امیدواریم بودجه و سرمایه مورد نظر هم تامین شود تا بتوانیم اثری با استانداردهای جهانی بسازیم.درباره حضرت موسی تاکنون فیلمهای زیادی ساخته شده و خیلیها منتظرند نتیجه نهایی سریالی ایرانی با موضوع حضرت موسی را ببینند.
در کارنامه میرعلایی تهیه آثاری مانند سرعت، فرزند خاک، شب واقعه، تا صبح و ... دیده میشود. او در دورهای مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی نیز بود. میرعلایی سالهاست فیلم و سریال تولید میکند و زیاد به این کاری ندارد که چه کسی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی است یا چه کسی مدیر سازمان صدا و سیما. به میرعلایی میگویم: برخی میگویند شما آدم نظام هستید و به همین دلیل همیشه فعالید و کاری در دست دارید؟
میرعلایی میگوید: مهم نیست دیگران چه میگویند. مهم این است از نظام جمهوری اسلامی حمایت کنیم آنهم در زمانهای که دشمنان زیادی کشورمان را تحت فشار گذاشتهاند. در این شرایط حتی باید از سرمایه شخصی برای حفظ و دفاع از نظام هزینه کنیم. در ثانی اگر از پول دولت اثری میسازیم، آن فیلم یا سریال باید در قد و قامت جمهوری اسلامی باشد و از حاکمیت و مردم دفاع کند. پول را که برای نفع شخصی خودمان نمیگیریم. من معتقدم پولی که از نظام برای منفعت شخصی گرفته میشود، نفرینشده و حرام است. اما من با پول دولت فیلمی مانند فرزند خاک را ساختهام که اثری افتخارآفرین است. چنین نیست کسی که برای نظام کار میکند، تفکر ندارد و آثاری سفارشی و ضعیف میسازد. آقای ابراهیم حاتمیکیا را هم میگویند آدم نظام است. این که بد نیست. آقای حاتمیکیا آثار قدرتمندی میسازد که جشنوارههای خارجی حتی جرات ندارند آنها را نشان بدهند چون ضداستکبار است. به من هم میگویند، تهیهکننده نظام؟ اگر پول گرفتهام به نفع خودم آنها را هزینه کردهام که باید جواب بدهم، اما وقتی آثاری مانند فرزند خاک و شب واقعه را تولید کردهام دیگر حرفی نمیماند.
یک منتقد فرانسوی درباره فرزند خاک نوشته که یکی از تاثیرگذارترین آثار سینمایی جهان است. این فیلم حرف جهانی را به زبان سینما میگوید و آن هم وطندوستی است و هر سربازی در هر کجای دنیا این فیلم را ببیند احساس خوبی پیدا میکند.سرمایهگذار فرزند خاک، حوزه هنری است و من خوشحالم که با سرمایه دولت چنین اثر ماندگاری برای سینمای ایران تولید کردهام.
زمانی که در بنیاد سینمایی فارابی بودم هم از آثاری دفاع میکردم و امکان ساخت آنها را فراهم آوردم که ارزشمند باشند و باعث تقویت نظام شوند.
میرعلایی سال 57 در بطن مبارزاتی بوده که منجر به پیروزی انقلاب شد. جوانی از بچههای جنوب شهر تهران که خرداد 57 دیپلمش را میگیرد و به صورت جدی وارد تظاهرات میشود و تا آخرش هم به اصطلاح در خیابان میماند. او میگوید: کلاس چهارم دبیرستان بودم که نمایشی را اجرا کردیم که همان زمان معلم ادبیاتم به من هشدار داد مراقب باش این نمایش برایت مسالهساز نشود. آن زمان در مدرسه رهی معیری در منطقه جوادیه درس میخواندم. از سال 56 سرعت اتفاقاتی که به پیروزی انقلاب ختم شد، خیلی زیاد شد؛ آنقدر که ما باورمان نمیشد بهمن سال 57 انقلاب به پیروزی برسد. فضا خیلی آماده انقلاب بود و امام خمینی(ره) خیلی خردمندانه توانستند انقلاب را رهبری کنند. بعد از گرفتن دیپلم در یک کارگاه کفاشی کار میکردم. یک عکس امام خمینی (ره) داشتم و یک دوچرخه، عکس امام را روی پیراهنم میزدم و با دوچرخهام به مناطق مختلف تهران میرفتم و در اجتماعات شرکت میکردم. یادم است کتونی میپوشیدم تا اگر مامورها آمدند، بتوانم فرار کنم.
آن زمان مامورها روی کتونی پوشها حساس بودند آنها را دستگیر میکردند چون به نوعی آنها را مرتبط با انقلابیون میدانستند. یک دوربین عکاسی لوبیتل قدیمی داشتم و از اتفاقات عکس میگرفتم.روزی که امام (ره) به تهران آمدند، آنقدر به بلیزر امام نزدیک شدم که توانستم از چهره ایشان عکس بگیرم. مساجد خیلی فعال بودند، محل اجتماع انقلابیون بود و خود مردم در شب و روزهای انقلاب از محلهها محافظت میکردند که اوباش و افراد متفرقه به مردم و منازل و اموال دولتی آسیب وارد نکنند.
انقلاب که پیروز شد، عضو پایگاه ابوذر شدم که در نازیآباد قرار داشت. سالنی داشت که از آنجا برای اجرای نمایش استفاده میکردیم. در زمینه تئاتر فعال بودم تا این که نمایش حسینیه را روی صحنه بردم. آقای شهریار بحرانی آن زمان تازه از انگلیس به ایران برگشته بود و نمایش را دید و مرا برای فیلم پرچمدار انتخاب کرد که یکی از نقشهای اصلی این فیلم را بازی کردم. آقای بحرانی در انگلستان عضو انجمن اسلامی دانشجویان پیرو خط امام بود و بعد از پیروزی انقلاب به ایران برگشت. ایشان خیلی چیزها به من آموختند. در فیلم حماسه دره شیلر، منشی صحنه شدم و کم کم اصول سینما را یاد گرفتم. سینما را پله پله بالا آمدم و اینجوری نبود که به یکباره تبدیل به تهیهکننده شوم. دستیاری تولید کردهام.در کنار آقای بحرانی دستیاری کردم و اصول کارگردانی، تدوین، مدیر تولیدی و تهیهکنندگی را یاد گرفتم. در سینما همه کار کردهام و همه چم و خمش را بلدم. در سینمای دفاع مقدس هم فعال بودم. به عنوان رزمنده به جبهه میرفتم و گاهی هم گروههای تئاتری را به جبهه میبردم تا برای رزمندهها نمایش اجرا کنند.
میرعلایی با صبر و حوصله خاطراتش را برایم میگوید و تاکید میکند در بیان آنها امانتدار خوبی باشم.او چهار دهه است در حوزه فرهنگ و هنر فعال است و حالا از کارنامهاش دفاع میکند و میگوید: هرگز از پول بیتالمال برای منافع شخصی استفاده نکردهام. هرچه دارم کار خدا و از دعای پدر و مادر است. آموختههای سینماییام را مدیون آقای بحرانی هستم و تا جایی که در توان داشته باشم برای حفظ نظام جمهوری اسلامی تلاش خواهم کرد.
طاهره آشیانی
روزنامهنگار
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد