5000 نقطه حادثه خیز در کشور وجود دارد که رئیس سازمان تامین اجتماعی و معاونش قربانی یکی از آنها شدند

نقطه به نقطه حــادثه

از اول بهار تا پایان تابستان امسال که می‌شـــــــــــــود 186 روز 199 نفر در جاده‌های استان گلستان جان باخته‌اند که این جدا از 4665‌ نفری است که در این شش ماه مصدوم شده‌اند و احتمالا عده‌ای از آنها معلول. قرعه بود، سرنوشت بود یا بی‌احتیاطی و کم‌کاری، این بار رئیس سازمان تامین اجتماعی و معاونش در جاده‌ای از جاده‌های گلستان بار سفری بی‌بازگشت را بستند تا جمع و تفریق مان درست باشد که روزانه بیش از یک نفر در جاده‌های این استان می‌میرند.
کد خبر: ۱۱۷۶۹۴۹

مرگ تقی نوربخش و عبدالرحمن تاجالدین صرفنظر از ضایعه برای دو خانواده و سازمان تامین اجتماعی، یادآور نقاط حادثهخیز برون شهری در کشوراست که اتفاقا استان گلستان ید طولایی در آن دارد و از قضا اردیبهشت امسال استاندارش گفته بود که سال 97 سال ساماندهی نقاط حادثهخیز خواهد بود. به روایت مناف هاشمی، استان گلستان 48 نقطه پرخطر و حادثهخیز دارد که از بد حادثه، نقطهای که تویوتا لندکروز رئیس سازمان تامین اجتماعی و همراهان از آن میگذشتند یکی از همین نقاط بود. گواهش این که رئیس پلیس راه گلستان گفته است بیاحتیاطی راننده تویوتا، بیتوجهی به جلو از جانب راننده تریلی نفتکش و قصور مسؤولان راه برای احداث دوربرگردان ایمن یا تقاطع غیرهمسطح عامل تصادف بوده است.

درست است که مرگ آدمهای سرشناس بخصوص مسؤولیتی دولتی هم داشته باشند همیشه پر سر و صداتر از مرگ آدمهای عادی است و طبیعی هم هست، ولی نباید یادمان برود که جاده گرگان به کردکوی تابهحال جان خیلیها را گرفته و جان و مال خیلیها را تهدید کرده است. تابستان پارسال تصادف یک مزدا با کامیون باعث مرگ مادر و کودک پنجسالهاش شد، مهر همان سال لغزندگی و کمنور بودن مسیر باعث تصادف زنجیرهای خودروها درحوالی سهراه یساقی و مصدوم شدن12 نفر شد و تیر امسال انحراف اتوبوس در این جاده و سقوطش به یکی از درههای گذر آب رودخانه چهار نفر را راهی بیمارستان کرد، حالا هم که مرگ دو مسؤول دولتی و جراحت مسؤولی دیگر.

جاده در کمین حادثه

به یک روایت 5000 و به روایتی دیگر 5400 نقطه حادثه خیز در کشور وجود دارد که به گفته تقی مهری، رئیس پلیس راهور ناجا حدود 3000 نقطه آن برون شهری است و حدود 2000 نقطهاش درون شهری. سال هاست این اعداد در گوشمان تکرار میشود و جالب این که تعداد نقاط حادثه خیز از عدد 5000 فاصله نمیگیرد با اینکه نقطه حادثهخیز یعنی تصادف، جراحت و مرگ. البته سردار مهری، اسفند پارسال در آستانه عید نوروز گفته بود این نقاط درگذشته 8000 بوده که با اقدامات انجام شده به
5000 تقلیل یافته که این همه نقطه البته باز هم زیاد است حتی به زعم سردار.

آماری هست که میگوید فعلا در کشور
2400 کیلومتر آزادراه، 15 هزار و 400 کیلومتر بزرگراه و 23 هزار و 800 کیلومتر راه اصلی وجود دارد که در ازای این همه راه آنقدر زیاد است که شاید 5000 نقطه خطرناک در آن کارنامهای مثبت باشد. ولی نقطه حادثهخیز حتی اگر طبق آمار تازه رئیس پلیس راهور ناجا 5300 نقطه باشد قادر است به اندازهای از مسافران راه جان بگیرد که سقوطهای چند سال یک بار هواپیماها که این همه سروصدا میکند پیش آن لطیفهای باشد برای زهرخند زدن.

پول نیست؟

دوسال پیش رئیس کمیته علمی هشتمین همایش قیر و آسفالت میگفت ارزش کل راههای کشور200 هزار میلیارد تومان است و با این عدد میخواست به این نتیجه برسد اگر بخواهیم تابع عرفهای جهانی باشیم باید سالی 8000 میلیارد تومان خرج نگهداری راهها و ایمنی آنها کنیم. هادی هاشمی، رئیس پیشین پلیس راهور پایتخت نیز
به ما گفته است که در دنیا از 2 تا 6 درصد بودجه ساخت یک راه را برای نگهداری سالانه آن هزینه میکنند، اما در ایران، برای این کار کمتر از یک درصد تخصیص میدهند که تازه کمتر از نیم درصد آن محقق میشود. او میگوید: برای همین است که بسیاری از جادهها از نظر حفاظ کنار، خط کشی معابر، روشنایی و علائم راهنمایی و رانندگی اشکالات متعدد دارد و ایراداتی مثل دستاندازهای متعدد، گاردریلهای ناایمن و قیرزدگی سطح آسفالت جان مسافران را تهدید میکند.

مشکل دوباره پول است، به زبان رسمیترش بودجه، همانی که رئیس پلیس راهور ناجا را دیروز بر آن داشت تا در مراسم تشییع پیکر نوربخش و تاجالدین نیز از آن حرف بزند. تقی مهری گفت، کشور نیاز دارد تا تقاطعهای حادثهخیز همسطح به غیرهمسطح تغییر کند که البته این کار هم برنامه میخواهد و هم بودجه. او گفت با این که مجلس برای رفع این مشکلات بودجه مصوب کرده ولی اعتبار منظور شده جوابگو نیست و با این وضع نمیتوان نقاط حادثهخیز را کاهش داد.

دو ماه پیش البته مدیرکل دفتر نگهداری راههای سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای نه به سبک سردار مهری بلکه با ادبیاتی خوشبینانه گفته بود تا پایان سال 350 نقطهحادثهخیز کشور ایمنسازی میشود و کار بقیه نقاط میماند تا پایان خرداد 99 که این پرونده به کل بسته میشود. او گفته بود برآورد اعتبار مورد نیاز برای ایمنی و استانداردسازی نقاط پرحادثه 2000 میلیارد تومان است که امسال نزدیک به 300 میلیارد تومان از اعتبارات ملی به این کار اختصاص یافته است.

ظاهرا از میان برداشتن هر نقطه حادثهساز، حدود 500 میلیون تا یک میلیارد تومان هزینه دارد که با توجه به تنگناهای مالی دولت و تخصیصهای لاکپشتی بودجه در سالهای اخیر به نظر میرسد پیشبینیهای پلیس برای آینده به واقعیت نزدیکتر است، درحالی که نقاط حادثهخیز در کمین هر یک از ماست، فارغ از اینکه ما که هستیم، چه منصبی داریم، وضع اقتصادیمان چگونه است و با نبودنمان کجای زندگی لنگ میماند، همچنان که دو مسؤول عالیرتبه سازمان تامین اجتماعی از میان رفتهاند فقط به این خاطر که یک دوربرگردان اصلاح نشده است.

نقطه حادثه خیز از ایران تا اروپا

اگر در یک بازه زمانی سه ساله در کشورمان در بخشی از جاده دو تصادف فوتی یا
سه تصادف جرحی یا دو برخورد جرحی به علاوه یک تصادف فوتی رخ دهد به چنین نقطهای میگویند حادثهخیز. در اتریش اما نقطه حادثه خیز مکانی است به طول 250 متر که در طول سه سال بیش از سه تصادف با آسیبهای جانی در آن رخ داده باشد. در دانمارک نقطه حادثهخیز جایی است که در طول پنج سال حداقل چهار تصادف ثبت شده در آن واقع شده باشد. در فنلاند این نقاط عبارتند از مکانهایی به طول صد متر که در سه سال اخیر حداقل سه تصادف در آنها ثبت شده باشد. در آلمان نیز نقاطی که در طول یک تا سه سال دستکم پنج تصادف شبیه به هم (صرفنظر از شدت تصادف) در آنها رخ داده باشد، نقاط حادثه خیزند. در انگلیس اما راهها به قطعات 300 متری قطعهبندی میشود و قطعاتی که مجموع تصادف رخ داده در آنها بیشتر از 12 مورد در 30 سال باشد، حادثه خیز محسوب میشود. در نروژ نیز حادثهخیز به نقطهای اطلاق میشود که در طول پنج سال و در مسافت حداکثر هزار متری حداقل ده تصادف منجر به جرح را تجربه کرده باشد.

مریم خباز

جامعه

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها