سهیل نفیسی
کد خبر: ۱۱۷۶۴۶۹
ری را

ری را
صدا می آید امشب

از پشت کاچ که بند آب
برق سیاه تابش، تصویری از خراب در چشم می کشاند

گویا کسی است که می خواند

اما صدای آدمی این نیست
با نظم هوش ربایی من آوازهای آدمیان را شنیده ام

در گردش شبانی سنگین، ز اندوه های من سنگین تر
و آوازهای آدمیان را یک سر، من دارم از بر

یک شب درونِ قایق دلتنگ خواندند آنچنان

که من هنوز هیبت دریا را
در خواب می بینم.

ری را، ری را
هوای آن دارد تا که بخواند در این شب سیاه
او نیست با خودش
او رفته با صدایش
اما خواندن نمی تواند

ری را، ری را
هوای آن دارد تا که بخواند در این شب سیاه
او نیست با خودش
او رفته با صدایش
اما خواندن نمی تواند

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها