ماجرا از یک هدیه آغاز شد. حبیب تصمیم گرفت برای همسرش ماشین بخرد. هدیه‌ای که در نهایت آنقدر دردسرساز شد که پای این زوج جوان را بعد از سه سال زندگی مشترک به دادگاه خانواده تهران کشاند.
کد خبر: ۱۱۶۷۴۶۲

این زوج جوان هفته گذشته درخواست طلاق خود را به دادگاه خانواده ارائه کردند. مرد جوان درباره علت این درخواست به قاضی گفت: آقای قاضی باورتان نمیشود، اما ما به خاطر هدیهای که برای همسرم خریدم به دادگاه خانواده آمدهایم. هدیهای که باعث جداییمان شد. ما سه سال است که با هم ازدواج کردهایم. در این مدت همسرم سرکار میرفت و هر روز باید او را به محل کارش میرساندم و بعد از ظهر هم به دنبالش میرفتم. این رفت و آمدها همسرم را هم خسته کرده بود. هرجا میخواست برود، اگر من کار داشتم باید خودش با ماشین بیرون میرفت. تا اینکه تصمیم گرفتم برایش یک ماشین بخرم تا بتواند راحت رفت و آمد کند. اول میخواستم او را سورپرایز کنم، ولی ماجرا لو رفت و فتانه متوجه شد که قصد خرید ماشین دارم. میگفت ماشین قرمز رنگ دوست دارد. من هم کلی گشتم ولی وقتی یک خودروی پژو 206 خوب پیدا کردم آن را خریدم. آن خودرو مشکی رنگ بود، اما من فکر نمیکردم رنگ آن تا این اندازه برای فتانه اهمیت داشته باشد. وقتی 206 را تحویل گرفتم و همسرم آن را دید، قهر کرد و دعوا به راه انداخت. آنجا بود که دعوایمان شد و فتانه کلی به من توهین کرد. حرفهایی زد که باعث شد غرورم بشکند. تازه متوجه شدم که از زندگی با من راضی نیست. برای همین هردو تصمیم به جدایی گرفتیم.

در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: «آقای قاضی! مشکل من با حبیب این است که او به سلیقههای من توجه نمیکند. سه سال است دارم تحمل میکنم. همیشه طبق سلیقه او زندگی کردم. هر بار برایم هدیهای میخرد درست چیزی میگیرد که من از آن خوشم نمیآید. بارها با مهربانی و محبت به او حرفم را زدهام. اما باز هم کار خودش را میکند. به من توجهی نمیکند. حتی در انتخاب خانه و وسایل خانه هم باز نظر خودش را تحمیل میکند. خیلی تحمل کردم و بارها چیزی نگفتم. با اینکه از خیلی چیزها خوشم نمیآمد، اما سعی کردم به خاطر حبیب تحمل کنم و دعوا راه نیندازم. بارها برایم هدیهای خرید که دوست نداشتم، باز هم به خاطر اینکه توی ذوقش نزنم، اعتراضی نکردم. تا اینکه حبیب گفت میخواهد برایم یک ماشین بخرد. خیلی خوشحال شدم و گفتم ماشین قرمز برایم پیدا کن. فکر میکردم این بار دیگر او با سلیقه خودم برایم ماشین را میخرد. بارها به او گفتم رنگش قرمز باشد. اما باز هم یک خودروی مشکی خرید. حتی سفید هم نخرید و چون من از 206 مشکی بدم میآید همان را خرید. خیلی ناراحت شدم و دعوایمان بالا گرفت. این بار ساکت نماندم و حرفهایم را به او زدم. نمیتوانستم تحمل کنم که باز هم سلیقه خودش را به من تحمیل کند. تا اینکه کارمان به دادگاه خانواده کشیده شد.

در پایان نیز قاضی پس از شنیدن صحبتهای این زوج دلیل آنها برای جدایی را کافی ندانست و این زوج را برای حل مشکل به مرکز مشاوره فرستاد.

به سلیقههای همدیگر

احترام بگذارید

قاسم زاد، روانشناس در این باره میگوید: معمولا بیشتر اختلافهایی که بین زوجها در زندگی مشترک به وجود میآید قابل حل است، ولی آنها خودشان این مسائل را بزرگ و غیر قابل حل جلوه میدهند. یکی از همین اختلافهای قابل حل، اختلاف سلیقه است. زوجها باید بدانند که وجود اختلاف سلیقه در زندگی مشترک زناشویی یک مساله کاملاً طبیعی است. هیچ کس نیست که با شخص دیگری به طور کامل اتفاق نظر داشته باشد. همسر که در خانواده دیگری تربیت شده، بدون شک اختلاف سلیقههایی با او دارد. زن و مرد باید این را بدانند و این موضوع را برای خودشان هضم کنند که همسر انسان، از جنس دیگری است و این مساله نیز یکی از دلائل اختلاف نظرها به شمار میرود. مساله مهم در یک زندگی مشترک، این است که اختلاف نظرها مدیریت شود. یعنی زن و مرد بدانند که این اختلافها را چطور مدیریت و حل کنند. آنها باید در زندگی به نظرات مختلف همسر خود احترام بگذارند و سعی در تحمیل نظر و سلیقه خود نداشته باشند. زیرا این موضوع، کلید موفقیت یک زندگی زناشویی به شمار میرود. زن و شوهر باید هردو این را بدانند که سلیقههای متفاوتی دارند و به جای لج کردن و به کرسی نشاندن نظر خود، سعی کنند با آرامش و احترام، مشترکا به یک نظر واحد برسند، تا بتوانند زندگی آرام و شیرینی را تجربه کنند.

سیما فراهانی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها