رهبر انقلاب در سخنرانی اخیرشان از فرمول خاص آمریکایی برای مذاکره صحبت کردند؛ فرمولی که در آن تلاش میشود با استفاده از پشتوانه قدرت نظامی، تبلیغاتی و مالی، هرگونه مقاومتی در مقابل تحقق اهداف آمریکا ناکام شود. در مورد این فرمول توضیح میدهید؟
روش آمریکاییها این است که در مذاکرات از ابتدا خودشان را به عنوان یک چهره برتر ببینند و تلاش کنند اهداف پیش از مذاکرهشان را در مذاکرههای پیش رو بهدست بیاورند و اگر احساس کنند در جریان گفتوگوها به اهداف خود نمیرسند میز مذاکره را بههم بزنند. آنها فاقد این منطق هستند که اگر طرف مقابل خواستههای بحقی داشت یا از برهان قویتری برخوردار بود به یک سیاست بده بستان روی بیاورند. بنابراین آنها صرفا میخواهند اهدافشان محقق شود و اگر چنین نشد میز مذاکره را نیمهکاره ترک میکنند. دلیلش هم این است که آمریکا خود را قدرت نظامی، اقتصادی و نظامی برتر دنیا میداند و همچنین از امپریالیسم رسانهای برخوردار است و بیشترین زرادخانه و بودجه نظامی را دارد. طی روزهای اخیر 770 میلیارد دلار به بودجه دفاعی آمریکا تعلق گرفت. البته همواره این بودجه بین 600 تا 700 میلیارد دلار بود اما رقم 770 میلیارد دلار بسیار عجیب است. آمریکا در بودجه دفاعی خود، ایران را به عنوان یک کشور هدف قرار میدهد. بنابراین این مساله نشان میدهد که آمریکا در هیچ زمینهای حاضر نیست به حقوق ما احترام بگذارد. در زمینه رسانهای هم شاهد بودیم با انواع و اقسام رسانههای انگلیسی، عربی و فارسیزبان علیه ایران فعالیت میکند. از سوی دیگر در حوزه سیاسی نیز علیه ایران اقدام به یارگیری میکند و در گذشته هم شاهد چنین رویکردی بودیم اما در شرایط کنونی با توجه به سیاستهای غلط دونالد ترامپ این روش به شکست انجامیده است. چون آمریکا حاضر نیست به حقوق طرف مقابل احترام بگذارد. بنابراین در این شرایط با توجه به ماهیت و نوع نگرش آمریکا به مذاکره، باید به هشدارهای رهبر انقلاب در این زمینه توجه کنیم.
آمریکاییها در مذاکرات فقط وعده میدهند اما از طرف مقابل فقط امتیاز نقد میخواهند. چگونه موفق به قانع کردن طرف مقابل در این زمینه میشوند؟ آیا در این زمینه صرفا از همان پشتوانههای مالی، نظامی و تبلیغاتی استفاده میکنند یا پشت میز مذاکره نیز شگرد خاصی دارند؟
آمریکاییها روشهای مختلفی دارند. یکی از رویکردهای آنها همان روشی است که در سوال قبلی توضیح داده شد. دوم اینکه درصدد فریب طرف مقابل هستند و در این زمینه هم در باغ سبز نشان میدهند و البته در این روش از زودباوری طرف مقابل هم استفاده میکنند. سوم اینکه در پی ایجاد اختلاف در فضای داخلی کشور هستند با این شیوه که گروهی له و گروهی دیگر علیه مذاکره با هم جدل کنند و با تشدید اختلافات، از آنهایی که در پی مذاکره هستند به نوعی حمایت کنند که دست بالاتر را بگیرند و عملا کشور هدف، پای میز بیاید. از سوی دیگر به شیوه اعمال تحریم و فشار اقتصادی نیز روی میآورند. تحریم سیاسی و اقتصادی یکی از حربههایی است که با استفاده از آن آمریکا تصور میکند کشورهایی از جمله ایران را وادار به مذاکره میکند.
برخی معتقدند آمریکاییها صرفا تلاش دارند از طریق مذاکره، ابزارهای طرف مقابل را بگیرند و این همان روشی است که اکنون در مورد کره شمالی هم در جریان است. در چنین صورتی آیا مذاکره نمیتواند تقویتکننده احتمال جنگ نظامی باشد؟
به نظر من جنگ نظامی در دستور کار آمریکاییها نیست و آمریکا میداند که جنگ نظامی منافع آنها را تامین نمیکند. مذاکره در مورد ما منجر به جنگ نظامی نمیشود بلکه اگر مذاکره صورت بگیرد چون سابقه آمریکاییها نشان میدهد که در جریان گفتوگو دبه در میآورند و مذاکره را نیمهکاره رها میکنند و همچنین به تعهدات خود نیز عمل نمیکنند، عملا مذاکره باعث دلسردی بیشتر مردم و اتلاف وقت و هدر رفتن انرژی کشور و تحقیر ایران میشود که در چنین صورتی روی آوردن به مذاکره، تبعاتی بدتر از جنگ نظامی دارد.
رهبری تاکید کردند که نه مذاکره میکنیم و نه جنگ خواهد شد. درباره منطقی که پشت این دو موضعگیری هست توضیح میدهید؟
منطقش این است که جنگ اتفاق نمیافتد چون ایران قدرتمندتر از آن است که آمریکا بخواهد خود را درگیر چنین جنگی کند. کنگره با احساس همین نگرانیها اختیار جنگ را از ترامپ مذبذب گرفت و اختیار آن بهعهده گنگره است. جنگ نمیشود بهخاطر اینکه آمریکا در جنگهایی که شروع کرده ناموفق و سرخورده بیرون آمده است. نمونههایی مثل عراق و سوریه نشان میدهد که آمریکا با وجود حمایت از گروههای تروریستی در رسیدن به اهداف خود شکست خورد. همچنین مذاکره صورت نخواهد گرفت به خاطر اینکه منافع ایران را تامین نخواهد کرد. مذاکره در صورتی منطقی و درست خواهد بود که باعث تامین منافع کشور شود. حتی اگر منافع حداقلی باشد. در صورت مذاکره با آمریکا، جمهوری اسلامی ایران به منافع حداقلی هم دست نخواهد یافت. شاهد این مساله وجود چندصدایی در کاخ سفید است. وقتی در کنار دونالد ترامپ افرادی مثل مایک پمپئو و جان بولتون با آن روحیات قرار دارند معلوم است که مذاکره وسیلهای برای جلوگیری از جنگ و ایجاد تفاهم نیست بلکه آن مذاکره خود بخشی از جنگ آمریکا از طریق دیپلماتیک است. در دوران جنگ تحمیلی صدام حسین هم درخواست مذاکره و آتشبس داد ولی آن موقع نه ماشین جنگی عراق متوقف شده بود و نه نیروهای بعثی به عقب برگشتند و درواقع صدام در حالت جنگی پیشنهاد صلح و مذاکره را به ایران داده بود. به همین دلیل بود که ایران این پیشنهاد را قبول نکرد. در شرایط کنونی هم ترامپ همان کار را میکند و در حالت جنگی پیشنهاد صلح و مذاکره میدهد. بنابراین همانطور که امام مذاکره با آمریکا را ممنوع کردند با همان منطق رهبر انقلاب ممنوعیت مذاکره با آمریکا را اعلام کردند.
فتاح غلامی
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد