با فریبرز ایروانی، پسر ملکه رنجبر؛ بازیگر قدیمی

مادرم برایم پدری کرد

داستان کوزت بیچاره را همه دهه شصتی از بَرَند؛ همان دختری که در مهمانخانه تناردیه‌ها روزگار می‌گذرانید و ژان والژان آمد و نجاتش داد و کوزت شد، دختر خواند‌ه‌اش و بعد از آن چقدر برایشان ماجرا پیش آمد. برای دهه شصتی‌‌ها که کارتون بینوایان را بارها و بارها از تلویزیون تماشا کردند، کوزت شد ضرب‌المثل؛‌ هر وقت که کارشان زیاد بود می‌گفتند کوزت درونم بیدار شده! اما کوزت ایرانی 74 سال قبل به روی صحنه رفت و نام خودش را در تاریخ ثبت کرد.ملکه رنجبر سال 1323 شش‌ساله بود که در رشت به روی صحنه رفت و در نمایشی به کارگردانی پدرش، مرحوم عبادا... رنجبر نقش کوزت را بازی کرد و از همان سال وارد دنیای بازیگری شد.با یک حساب سرانگشتی می‌توان فهمید ملکه رنجبر هشتاد سال است که بازیگر است و نقش‌های زیادی را بازی کرده از طنز بگیر تا جدی، مقابل دوربین سینما و تلویزیون.روی صحنه تئاتر یا لوکیشن آثار نمایشی .
کد خبر: ۱۱۵۷۹۳۵

اما حالا که او چند ماهی است در بستر بیماری خوابیده است؛ پسرش فریبرز ایروانی میگوید: «به نظرم بهترین نقشی که مادرم تاکنون بازی کرده، نقش پدر برای من است! نوجوان بودم که پدرم فوت کرد و مادرم از همه وجودش مایه گذاشت تا برایم پدر خوبی باشد.» فریبرز ایروانی در خارج از کشور زندگی میکرده و کار و بارش خوب بوده اما وقتی مادرش بیمار میشود به ایران برمیگردد تا از مادر مراقبت کند، او در این باره میگوید:« عاشق مادرم هستم، او برای من همه کار کرده، حالا وظیفه من است که برایش جبران کنم.آمدهام که برایش دختری کنم و مثل یک دختر از او مراقبت کنم، راستش را بخواهید ما علاوه بر این که مادر و پسر هستیم؛ پدر و دختر خوبی هم هستیم»!

ملکه رنجبر را بیشتر مردم با مجموعه زیر آسمان شهر میشناسند؛ او در این مجموعه طنز نقش خانم فرامرزی را بازی میکرد که در سری سوم سریال با غلام ششلول بند ( زنده یاد کیومرث ملکمطیعی) ازدواج کرد.از دیگر کارهای او که مردم بیشتر آنها را به یاد دارند، میتوان به ماجراهای خانواده تمدن، ورثه آقای نیکبخت، آشپزباشی، سوغات فرنگ، نیش زنبور، پسر آدم دختر حوا و ... اشاره کرد.

ایروانی درباره بیماری مادرش و روند درمانش میگوید: «چند سال قبل مادر به بیماری پارکینسون خفیف مبتلا شد که فقط دستانش را درگیر کرد و لرزش اندکی داشت. اما سال قبل دچار درد قفسه سینه شد و دکترها تشخیص دادند که باید عمل قلب باز انجام دهد. بنا به شرایطی که مادر داشت و داروهایی که استفاده میکرد، پزشکان تشخصی دادند عمل بسیار دشواری است؛ پرفسور ماندگار که آن زمان برای همایشی در اتریش بود وقتی با خبر شد که این عمل باید روی مادر انجام شود، بزرگواری کرد و اطلاع داد که به ایران برمیگردد و خودش عمل را انجام میدهد. این خبر برای ما مثل معجزه بود. از طرفی دکتر نائینی که اصلیت شمالی دارند و یکی از بهترین متخصصان بیهوشی است، باز هم لطف کرد و عهدهدار بیهوش کردن مادر و مراقبتهای ویژه از او شد. مادر سه روز بعد از عمل بیهوش بود چون قفسه سینه را نبسته بودند که مبادا خونریزی کند. شرایط سختی بود که شکر خدا بخیر گذشت و مادر به هوش آمد.

پرفسور ماندگار فقط هزینه فرانشیز بیمارستان را گرفت و برای خودش دستمزدی در نظر نگرفت و دکتر نائینی هم همه هزینهها را خودش پرداخت کرد»

ملکه رنجبر شانس آورده که چند دکتر وظیفهشناس و با اخلاق او را جراحی کرد‌‌هاند
و گرنه هزینههای این عمل که سر به آسمان میزند؛ پسر این بازیگر قدیمی درباره تامین هزینه‌‌های درمان مادرش میگوید: «مادرم کارمند شهرداری بود و الان بیمه تکمیلی خوبی دارد که برای تامین هزینهها کمکمان میکنند.

من اصلا گلایهای از کسی ندارم چون مادرم برایم عزیز است و حرمت زیادی دارد و نمیخواهم بیماری او را با مسائل مالی قاطی کنم. اما خانه سینما تاکنون ریالی به ما پرداخت نکرده و بیمه تکمیلی هزینه پرستارانی که در خانه از مادر مراقبت میکنند را نمیپردازد. مادر بعد از مرخص شدن از بیمارستان شرایط ویژهای داشت و ما همه وسیلههایی که در اتاق مراقبتهای ویژه بیمارستان وجود دارد را به خانه آورده بودیم و چند پرستار کاربلد از مادر مراقبت میکردند. الان هم که شرایط جسمیاش بهتر شده و تقریبا شرایطش پایدار شده یک پرستار شبانه روز در خانه است»

چند وقت قبل مصاحبهای از خانم ملکه رنجبر منتشر شد که گلایه کرده بود و رنجیدهخاطر گفته بود اگر به عقب برگردد هرگز بازیگری را انتخاب نمیکند. چقدر باید شرایط سخت باشد که این بازیگر کهنهکار، 80 سال فعالیت مستمرش را نادیده بگیرد و ابراز پشیمانی کند.

آقای ایروانی دراین باره میگوید: «مادرم بعد از عمل جراحی، دچار افسردگی شد، جسمش بشدت ضعیف شده بود و کهولت سن و ناتوانی از حرکت، افسردهاش کرده بود. اما الان شکر خدا حالش بهتر است. مادر همیشه عاشق بازیگری بود، از همان بچگی که به روی صحنه رفت. پدربزرگم یکی از پایهگذاران تئاتر در ایران و در شهر رشت بود، آن زمان به زنان اجازه نمیدادند بازیگر شوند و نقش اجرا کنند به همین دلیل بازیگران مرد، لباس زنانه میپوشیدند و با گریم نقش زنان را بازی میکردند. پدربزرگ برای از بین بردن این رسم همسر و دختران خود را بازیگر کرد و به آنها نقش زنان را داد تا بازیگران زن هم به تئاتر راه پیدا کنند»

ملکه رنجبر، بخشی از تاریخ زنده فرهنگ و هنر ایران است. ایکاش تا زمانی که هست، از فرصت استفاده و حرفهایش را مکتوب کنیم تا فراموش نشود. پدرش برای اجرای یک تئاتر سیاسی از رشت به همدان تبعید میشود و خانوادهاش را هم با خود میبرد و در همدان اجرای تئاتر را با اعضای خانوادهاش شروع میکند.

طاهره آشیانی

روزنامهنگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها