یک بار به این چهره‌های نگران نگاه کنید

رقابت‌های این فصل لیگ برتر دو هفته بعد آغاز می‌شود و تکلیف سپیدرود هنوز به صورت قطعی مشخص نشده است. سپیدرود، کودکی است که دو مادر ادعای مالکیت او را دارند. کودک قصه‌های ما آنقدر خوشبخت بود که مادر واقعی‌اش اجازه نداد به دو نیم تقسیمش کنند؛ اما سپیدرود در هفته‌های اخیر دو مالک داشته، دو زمین تمرین و دو سری بازیکن.... و هر دو هم سپیدرود بوده‌اند. سپیدرود به اندازه کودک قصه‌ها خوشبخت نبود. این تیم تازه صعود کرده به لیگ برتر، تنها یک فصل از عمر لیگ‌برتری‌اش می‌گذرد. او مانند کودکی است که برای زنده ماندن به کمک‌ها و حمایت‌های بیرونی نیاز دارد؛ اما قربانی خودخواهی عده‌ای شده و هر روز چالش تازه‌ای را تجربه می‌کند. لطفا اجازه بدهید این کودک نفس بکشد. این همه ماجراجویی و هیجان برای این کودک مفید نیست. دو هفته دیگر لیگ برتر آغاز می‌شود ولی سپیدرود هنوز درگیر التهاب و حاشیه‌است. این تیم اگر این فصل ناکام بماند، مقصران، چه جوابی خواهند داشت؟ ملوان که قربانی دودستگی‌ و اختلافات پایان‌ناپذیر شده، بعید است با این وضعیت به لیگ برتر صعود کند. حالا که سپیدرود در لیگ برتر مانده، لااقل این تیم را با بازی‌های بچگانه راهی لیگ دسته اول نکنید که اگر این تیم به دسته اول سقوط کند، تا 100 سال دیگر هم به لیگ برتر برنمی‌گردد. لطفا یک بار، فقط یک بار به چهره‌های مضطرب و چشمان نگران هواداران نگاه کنید و درست تصمیم بگیرید.

رضا پورعالی

روزنامه‌نگار