قتل به خاطر متلک‌ پرانی

به گزارش جام‌جم، یازدهم آذرماه سال 95 پیکر نیمه‌جان یک مرد 34ساله به نام جلیل به بیمارستانی در جنوب تهران منتقل شد.

وی با ضربه چاقو به سینه‌اش بشدت زخمی شده بود. جلیل تحت درمان قرار گرفت و قبل از این‌که به اتاق عمل منتقل شود، گفت مرد جوانی به نام سپهر او را در خانه پدری‌اش در خیابان اتابک با چاقو زده است. جلیل اما دقایقی بعد به خاطر شدت جراحات تسلیم مرگ شد.

خواهرزاده جلیل به پلیس گفت: من و دایی‌ام در خانه پدربزرگم بودیم که یکباره دو نفر به خانه‌مان حمله کردند. آنها می‌گفتند ما قبلا به همسر یکی از آنها به نام سپهر متلک انداخته و مزاحم او شده‌ایم. مردان خشن با چاقو به ما حمله کردند و دایی‌ام را زدند.

به دنبال اظهارات مقتول قبل از مرگش و خواهرزاده وی ، پلیس سپهر را ردیابی و بازداشت کرد. این مرد هم در دعوا از ناحیه سر زخمی شده بود. وی گفت: من در خانه دوستم بهمن مهمان بودم که یکباره همسر وی با حالتی پریشان به خانه آمد و گفت دو مرد جوان برای او مزاحمت ایجاد کرده‌اند. بهمن که از شنیدن این حرف غیرتی شده بود چاقو به دست گرفت و از خانه بیرون رفت. من هم برای دفاع از دوستم همراه او رفتم. بهمن به خانه‌ای در خیابان اتابک رفت و به محض این‌که دو مرد جوان در را باز کردند با آنها درگیر شد. من هم بناچار وارد دعوا شدم ، اما ضربه‌ای به قربانی نزدم.

با اظهارات این مرد ، بهمن تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: مقتول و خواهرزاده‌اش برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده بودند. به همین خاطر به خانه آنها رفتم اما دوستم سپهر با چاقو به آنها حمله کرد. با توجه به مدرک‌های موجود در پرونده برای سپهر کیفرخواست صادر شد و پرونده‌اش دیروز در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی عبداللهی و با حضور یک قاضی مستشار تحت رسیدگی قرار گرفت.

در جلسه رسیدگی به این پرونده، پدر و مادر جلیل برای سپهر حکم قصاص خواستند.

سپس متهم به دفاع پرداخت و گفت: قبول دارم به خاطر دوستم به در خانه مقتول رفتم،ولی هیچ ضربه‌ای به مقتول نزدم. به محض این‌که دعوا بالا گرفت ضربه‌ای با چوب به سرم خورد که بیهوش شدم و چیزی نفهمیدم. مقتول و برادرزاده‌اش به همسر دوستم متلک گفته و مزاحم او شده بودند. به همین خاطر بهمن انگیزه بیشتری برای قتل داشت. او هم چاقو در دست داشت و احتمالا وقتی من بیهوش بودم بهمن، مقتول را با چاقو زده است،اما نمی‌دانم چرا مقتول به اشتباه قبل از مرگش مرا به عنوان ضارب معرفی کرده است.

سپس بهمن که با قرار وثیقه آزاد بود به اتهام شرکت در نزاع به دفاع پرداخت. وی گفت: قبول دارم با مقتول درگیر شدم اما ضربه‌ای به او نزدم.

خواهرزاده قربانی نیز گفت: من آن زمان کمتر از 18 سال داشتم. من و دایی‌ام به زن جوان متلک نگفته و مزاحم او نشده بودیم. اصلا نمی‌دانم چرا بهمن و سپهر یکباره به خانه ما حمله کردند و با ما درگیر شدند.

در پایان جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند.