شوهرم‌به «ویار» من توجه نمی‌کرد

او که 9 ماه با شوهرش درگیر بود در نهایت جدایی را انتخاب کرد. این زوج هفته گذشته دادخواست طلاق خود را به قاضی دادگاه خانواده تهران ارائه دادند. زن جوان در خصوص ماجرای زندگی‌اش به قاضی گفت: دو سال است با سامان ازدواج کرده‌ام.

با او در یک مهمانی خانوادگی آشنا شدم و بعد از مدتی به خواستگاری‌اش جواب مثبت دادم. ما ازدواج کردیم و زندگی مشترکمان آغاز شد. از همان روزهای اول زندگی متوجه رفتارهای عجیب سامان شدم.

او به من اهمیت نمی‌داد. هر بار حرف می‌زدم و خواسته‌ای داشتم، برآورده نمی‌کرد. برایش مهم نبود من چه می‌خواهم. با این حال سعی می‌کردم اعتراضی نکنم و زندگی‌ام را ادامه دهم. تا این‌که باردار شدم.

من دوران بارداری خیلی سختی داشتم. دکتر به من استراحت مطلق داده بود و باید در خانه می‌ماندم. از طرفی حالم خوب نبود و دچار افسردگی هم شده بودم. حالا در این میان سامان هم مرتب اذیتم می‌کرد.

هرچه از او می‌خواستم اهمیت نمی‌داد. بارها هوس یک خوراکی کردم و از سامان خواستم آن را تهیه کند، ولی براحتی گفت که پیدا نکرده است.

چند بار حالم بد شد و از سامان خواستم مرا به مطب پزشکم ببرد یا با پزشکم تماس بگیرد، ولی او گفت که سرش شلوغ است و نمی‌تواند این کار را انجام دهد.

همیشه با خواهرم به مطب پزشک می‌رفتم. هرچه خوراکی هوس کردم از مادرم خواستم برایم تهیه کند. در این میان حال روحی‌ام هم بد بود و سامان اهمیت نمی‌داد. هر بار می‌دید دارم گریه می‌کنم، دعوا به راه می‌انداخت و مرا مسخره می‌کرد. اصلا مرا درک نکرد.9 ماه تمام عذاب کشیدم و روزهای سختی را گذراندم.شبانه‌روز در خانه اشک ریختم و حتی یک ذره محبت هم از شوهرم ندیدم.برای همین همان زمان تصمیم گرفتم بعد از به دنیا آمدن فرزندمان برای همیشه از سامان جدا شوم.او در دوران بارداری‌ام نشان داد مرد زندگی نیست و نمی‌توانم روی او حسابی باز کنم.

در ادامه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی پریسا بهانه‌گیری الکی می‌کند.

او همان‌طور که گفت در دوران بارداری‌اش بشدت حساس شد.من هم تا جایی که می‌توانستم به او اهمیت دادم و خواسته‌هایش را برآورده کردم. ولی بیشتر از آن در توانم نبود.

چون بشدت سرم شلوغ است و مشغله کاری‌ام زیاد؛ برای همین یکی دوبار او را همراه خواهرش به مطب دکتر یا بیمارستان فرستادم. یکی دو بار هم پریسا هوس میوه‌ای را کرد که اصلا فصلش نبود و در بازار پیدا نمی‌شد. من هم هرچه گشتم نتوانستم آن میوه‌ را پیدا کنم.

همین مسائل باعث شد پریسا دعوا به راه بیندازد و زندگیمان را نابود کند.

حالا هم با یک نوزاد به دادگاه خانواده آمده و اصرار بر طلاق دارد. در صورتی که من همسرم را دوست دارم و طلاقش نمی‌دهم.

در پایان این جلسه قاضی سعی کرد زن جوان را از جدایی منصرف کند، ولی وقتی اصرار او را دید، این زوج را به مرکز مشاوره فرستاد تا شاید مشکلشان حل شود.

به همدیگر ابراز علاقه و محبت کنید

صفاری‌نیا، روان‌شناس در این باره می‌گوید: ابراز محبت بموقع در زندگی مشترک، علاقه، شادی و آرامش به وجود می‌آورد.

زنان و مردان باید بدانند این کار فقط لازمه روزهای نخست ازدواج نیست، بلکه با گذشت زمان زندگی مشترک نیاز بیشتری به مراقبت دارد. با ابراز محبت و نشان دادن عشق و علاقه به هم، می‌توان زندگی را برای همیشه با نشاط و با طراوت نگه داشت.

زن و مرد اگر می‌خواهند، عشق و علاقه خود را به همسرشان تداوم ببخشند، نخست باید یاد بگیرند زمان کافی را برای با هم بودن و ابراز محبت اختصاص دهند و رابطه صمیمانه گذشته را تجدید کنند. به انگیزه عشق و ازدواجشان بیندیشند و با همسرشان درباره نخستین روزهای آشنایی و دوران خوش زندگی گفت‌وگو کنند، زیرا یادآوری شادی‌ها و رویدادهای شیرین آن روزها، تازگی و طراوت رابطه و زندگی مشترک را حفظ خواهد کرد.

همچنین زن و مرد باید یاد بگیرند انعطاف‌پذیر باشند. انعطاف‌پذیری یکی از ویژگی‌های مهم برای ایجاد سازگاری بیشتر و سلامت روانی است. با چشم‌پوشی و نرمش نسبت به برخی رفتارهای کودکانه و لجبازی‌ها، نه تنها می‌توان از تنش‌های بی‌دلیل پیشگیری کرد، بلکه می‌توان بنیان خانواده را بیش از پیش مستحکم کرد.

حمید موفق