در ماجرای ملی شدن صنعت نفت، روحانیت به رهبری آیت‌ا... سید ابوالقاسم کاشانی مخالف هرگونه نفوذ خارجی بود

رویارویی علما با دولت‌های استعماری بر سر نفت ایران

به‌دنبال آشکار شدن اهمیت نفت در معادلات بین‌المللی در جریان جنگ جهانی دوم و نیز اشغال ایران توسط قوای متفق که از مدت‌ها پیش چشم طمع به ذخایر نفتی ایران دوخته بودند، تفکر ملی کردن صنعت نفت در میان نخبگان ایرانی فراگیر شد. رقابت دول استعماری بر سر نفت ایران موجب شد طرفداران و جیره‌خواران این کشورها در داخل ایران نیز وارد تنش با یکدیگر شوند: از یک‌سو کمونیست‌های ایرانی در تلاش بودند امتیاز نفتی در شمال کشور برای شوروی دست‌وپا کنند و در سمت دیگر آنگلوساکسون‌ها برای اعطای امتیازی مشابه به انگلستان تلاش می‌کردند.
کد خبر: ۱۱۳۰۶۹۳

در این بین گروهی از نخبگان سیاسی ظهور کردند که خواهان ایجاد «موازنه منفی» بودند. این گروه معتقد بودند علت اصلی تاراج نفت ایران توسط این قدرتها، نزدیکی مرزهای جغرافیایی آنها با ایران است. بر همین اساس کوشیدند بهمنظور حذف روس و انگلیس، پای آمریکا را بهعنوان قدرت ثالث به ایران باز کنند؛ چراکه هم از لحاظ جغرافیایی با ایران فاصله زیادی داشت و هم به زعم آنها آمریکا یک کشور آزادیخواه و ضد استعماری بود.

اما در این میان، دستهای از روحانیون مبارز قرار داشتند که به رهبری آیتا... سیدابوالقاسم کاشانی مخالف هرگونه نفوذ خارجی بودند. لذا با سلطه هر سه قدرت استعماری به مبارزه برخاستند. خط مبارزاتی این روحانیون مبارز پس از پیروزی انقلاب اسلامی توسط همین قشر پیگیری شد تا در نهایت تلاش برای ملی کردن نفت ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به تحقق برسد. در این نوشتار مبارزات روحانیون از آغاز تکاپوها برای ملی کردن نفت ایران تا تحقق این مهم پس از بهمن 57 بررسی میشود.

تلاش دول استعماری برای غارت منابع نفتی ایران

گرچه قرارداد دارسی تا سال 1961 همچنان برقرار بود، اما امضای یک توافقنامه دیگر در سال 1933 توسط رضاخان، عمر توافقنامه نفتی ایران و انگلیس را تا 1993 تمدید کرد. به این ترتیب با افزایش تاسیسات نفتی انگلیس در ایران، استخراج نفت از 7537000 تن در سال 1934 به 16839000 تن در سال 1935 افزایش یافت. تا اینکه در اوایل دهه 20 مساله نفت ایران به شکل جدی در محافل داخلی مطرح شد.

در اسفند 1322 نمایندگان شرکتهای آمریکایی برای کسب امتیاز نفت ایران به تکاپو افتادند و دو شرکت «استاندارد واکیوم» و «سینکلر» به ایران آمدند تا راجع به نفت ایران با دولت مذاکره کنند. مدتی بعد همسایه شمالی ایران نیز که بوی نفت به مشامش رسیده بود وارد ماجرا شد، لذا در 24 شهریور 1323 هیات اقتصادی شوروی به ریاست «کافتارزاده»، معاون وزارتخارجه شوروی به تهران آمده و امتیاز نفت شمال را خواستار شد تا اینکه در 11 آذر همان سال طرح «تحریم امتیازات نفتی» در مجلس شورای ملی که به هیچ نخستوزیری اجازه مذاکره را با دول خارجی درباره نفت ایران نمیداد به تصویب رسید و بهاین ترتیب اولین گام برای ملی کردن نفت ایران برداشته شد.

مجلس شورای ملی با رد مقاولهنامه نفتی قوام ـ سادچیکف در نیمه دوم سال 1326 گام دوم را برای ملی کردن نفت برداشت. به موجب ماده دوم این قرارداد که 50 سال انقضا داشت، شرکت نفت مختلط ایران و شوروی تأسیس میشد که 51 درصد از سهام آن در اختیار روسها قرار میگرفت.

در تیرماه 1328 این بار نوبت انگلیس بود تا سهمخواهی خود را از نفت ایران وسعت بخشد. بر همین اساس تلاش کرد ضمیمهای به قرارداد 1933 اضافه کند. به همین منظور «نویلگس» به ایران اعزام شد تا با «گلشائیان» وزیر دارایی ایران وارد مذاکره شود، اما اتمام عمر مجلس پانزدهم مانع از نهایی شدن قرارداد گس ـ گلشائیان شد. از اینرو، حل مساله نفت بهعنوان مهمترین مساله، به مجلس شانزدهم موکول شد.

آغاز مبارزات روحانیون برای ملی کردن نفت ایران

با طرح مسائل مربوط به نفت در فضای سیاسی ایران، گفتوگوهای مقدماتی پیرامون نفت از دیوارهای مجلس عبور کرد و شکل عمومی به خود گرفت. از این پس با ورود روحانیت سیاسی و در رأس آن آیتا... سیدابوالقاسم کاشانی به عرصه مبارزات ملی شدن نفت، این موضوع به یک جهاد مقدس و بسیج ملی علیه استعمار بدل شد.

1ـ مبارزات آیتا... کاشانی برای ملی کردن صنعت نفت

مبارزات آیتا... کاشانی علیه سلطه استعمار نفت ایران، از پس حصارهای زندان آغاز شده بود؛ زمانی که وی در اراک در زندان انگلیسیها به سر میبرد به بازجوی خود گفته بود: «اگر زنده ماندم و از زندان آزاد شدم کاری میکنم که این ملت مسلمان یک قطره نفت به انگلیس ندهند.» چند سال بعد، در 16 مرداد 1327 هنگامی که خطبه نماز عید فطر را در صحرای دولاب اقامه میکرد موضع قاطع خود را درباره خلع ید انگلیس از نفت ایران مشخص و اعلام کرد: «ملت مسلمان ایران تا قطع کامل ایادی استعمار انگلستان و استیفای حقیقی و جدی حقوق ملت ایران از شرکت غاصب نفت جنوب به مبارزه سرسختانه خود ادامه داده و در راه تحقق بخشیدن به این هدف مقدس مذهبی و ملی از هیچگونه فداکاری خودداری نخواهند کرد.» بدیهی است این سخنان آیتا... کاشانی در آن اجتماع مردمی چه تأثیر شگرفی در سرایت مبارزات به بدنه اجتماع داشته است.

آیتا... کاشانی در اوایل بهمن همان سال، اعلامیه شدیداللحنی علیه شرکت نفت صادر کرد و خواستار لغو امتیاز نفتی شد. پس از صدور این اعلامیه بود که در جریان ترور محمدرضا پهلوی در نیمه بهمن 1327، وی را بیهیچ دلیلی دستگیر و به لبنان تبعید کردند. آیتا... کاشانی در لبنان یکی از دلایل تبعید خود را مساله نفت اعلام کرد و گفت:«راضی نشوید نفت را که باید عمده اصلاح بیچارگی این ملت لخت و گرسنه از آن شود به رایگان به نفع اجنبی از کفاش برود و شرکت نفت علاوه بر آنچه از گذشته داده است و میخواهد پایمال کند، سعی دارد تمامی اراضی نفتخیز جنوب را که جزو امتیازش نیست در قرارداد جدید گس ـ گلشائیان جزو امتیازش نماید...»

آیتا... کاشانی که در دوران تبعید و زندان نیز مبارزه را برای استرداد حقوق ضایع شده ملت ایران رها نکرده بود، پس از بازگشت به ایران در 28 خرداد 1329 این مبارزه را جدیتر از گذشته ادامه داد. وی در نخستین پیام خود پس از بازگشت به ایران به مجلس شورای ملی نوشت: «وقتی که مساله نفت مطرح شد وظیفه دینی و ملی خود دانستم که نظر ملت ایران را در باب مظالم شرکت نفت و حقوق مغضوبه ملت ایران طی اعلامیهای منتشر کنم و جدا استیفای حقوق از دست رفته آنها را بخواهم و مخالفت مردم را با قرارداد یا عملی که مشعر بر تثبیت و تائید عقد اکراهی غیرنافذ 1312 شمسی مطابق با 1933 میلادی باشد، اظهار نمایم... اکنون نیز بنا به تکلیف دینی و ملی و وظیفه اجتماعی بار دیگر به وسیله مجلس شورای ملی عقاید ملت را در چند جمله به سمع عالمیان میرسانم: نفت ایران متعلق به ملت ایران است و به هر ترتیبی که بخواهد نسبت با آن رفتار میکند و قرارداد غیرقانونی که با اکراه و اجبار تحمیل شود هیچ نوع ارزش قضایی ندارد و نمیتواند ملت ایران را از حقوق مسلم خود محروم کند.» بهاین ترتیب آیتا... کاشانی با طرح شعار «نفت ایران متعلق به ملت ایران است» اندیشه ملی شدن را در افکار عمومی وارد کرد و پس از این بود که اندیشه ملی شدن نفت در اذهان برخی از نمایندگان شکل گرفت.

اندکی قبل از رد قرارداد گس-گلشائیان توسط مجلس، آیتا... کاشانی در بیانیهای بار دیگر تاکید کرد: «صنعت نفت ایران در مناطق کشور بدون استثنا ملی اعلام شود، یعنی تمام عملیات اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری در دست دولت قرار گیرد.»

آیتا... کاشانی علاوه بر اینکه خود در جبهه مبارزه با استعمار نفتی فعالیت میکرد، دیگر روحانیون را نیز به روشنگری در این زمینه تشویق میکرد. چنانکه حجتالاسلام فلسفی در خاطرات خود میگوید: «مرحوم آیتا... کاشانی بارها از من خواست که درباره امر نفت در منبر صحبت کنم.»

اینگونه بود که آیتا... کاشانی به عنوان سمبل روحانیت سیاسی با درک موقعیت و اهمیت موضوع، شعار ملی کردن نفت را از بین معدود نخبگان سیاسی به سطح عمومی کشاند. مردم بارها با اعلامیهها و بیانیههای وی دست به اجتماع زدند.

بیدلیل نبود که «لوی هندرسن» سفیر آمریکا در ایران (آمریکا به عنوان شریک نفتی انگلیس، کودتای 28 مرداد را به راه انداخت و یک سال بعد با کمک قرارداد کنسرسیوم، نفت ایران را تصاحب کرد)، آیتا... کاشانی را یک «عامل مزاحم» خوانده و در گزارشی به وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد: «فقط یک عامل مزاحم در این جریان مداخله کرده و مانع از حل قضیه نفت به نفع آمریکا شده است. این عامل مزاحم که مانع تسلیم ایران به نظریات بانک بینالمللی و ادامه همکاری بین ایران و آمریکا شده، آیتا... کاشانی است.»

2ـ نقش مراجع و علما در نهضت ملی نفت

علاوه بر آیتا... کاشانی که همواره در میدان مبارزه نهضت ملی نفت بود، علما و روحانیون دیگری نیز بودند که در این مسیر قدم برمیداشتند.

آیتا... بروجردی، اعلم علمای آن زمان اگرچه خود وارد مبارزه مستقیم در جریان ملی کردن نفت نمیشد، اما به طور ضمنی از آن حمایت میکرد. چنانچه آیتا... واعظزاده خراسانی نقل میکند: «آیتا... بروجردی به خاطر آن روح انقلابی که داشت از نهضت ملی نفت حمایت میکرد.»

آیتا... محمدتقی خوانساری از مراجع ثلاث قم نیز در حمایت از نهضت ملی نفت ضمن فتوایی اعلام کرد: «مسلط نمودن اجنبی بر نفت که مایه حیات این ملت است غیر از خفت عقل و بیعلاقهگی به جامعه و عدم توجه به مقررات و وظایف دینی و ضعف ادراک و عدم رعایت مصالح و مفاسد جامعه چیز دیگری نبوده و نیست.» آیتا... خوانساری در ادامه با اشاره به فرمایش پیامبر اکرم(ص) مبنی بر اینکه: «من اصبح ولم یهتم بامور المسلمین فلیس بمومن و لامسلم» میگوید: «آیا اهتمام به امور مسلمین مصداقی از این بهتر دارد... اگر کسی بگوید این اهتمام، در امور مسلمین نیست خلاف وجدان گفته است. اگر حدیث شریف شامل این امر با این اهتمام نباشد پس شامل چه امری خواهد بود... خصوصاً با اینکه مثل حضرت مستطاب آیتا... کاشانی که مجتهدی عادل و با شهامت و دلسوز و فداکار برای مصالح دین و دنیای مردم با این همه جدیت و ترغیب و تحریص مردم را بیدار میکنند دیگر عذری برای کسی نمیماند.»

آیتا... بهاءالدین محلاتی نیز در اعلامیهای تمامی قراردادهای استعماری درباره نفت ایران را باطل اعلام کرده و نوشت: «قراردادهای تحمیلی سابق بین کشور ایران و کمپانی نفت چون علاوه بر اینکه به دست حکومتهای جابره که شرعا و واقعا ولایتی بر اهالی مسلمان و ملت مظلوم این کشور نداشتهاند، به ضرر فاحش و برخلاف مصلحت مسلمانان بوده، لغو و بیاثر است و اکنون هم تهیه وسایل برای کوتاه کردن دست اجانب از سوء مداخله در کار مسلمین و اعاده عظمت و استقلال نام کشور اسلامی عزیز از اهم تکالیف هر مسلمانی است.»

آیتا... حاج شیخ عباسعلی شاهرودی نیز ضمن اعلامیهای «کوتاه کردن دست اجانب از کشور و مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور» را بر هر مسلمانی واجب و لازم دانست. آیتا... سید محمود حسینی روحانی قمی نیز اعلام کرد «نفت و معادن آن ملک مسلمین و مال ایرانیان است... این حکم روی موازین شرع و از ضروریات دین است و مطابق نص آیه مبارکه «لن یجعل ا... للکافرین علی المومنین» واضح و مبرهن است.» علاوه بر این، روحانیون و علمای دیگر همچون آیتا... سیدحسن چهارسوقی، آیتا... حاج شیخ باقر رسولی، آیتا... حاج شیخ محمدرضا کلباسی، حاج سیدحسین خادمی، حاج شیخ مرتضی مدرسی اردکانی، آیتا... مهدی نجفی و آیتا... فقیه سبزواری نیز در حمایت از ملی شدن نفت اعلامیههایی صادر کردند.

به این ترتیب با روشنگریهای آیات عظام و روحانیون مبارز، خود مردم برای ملی کردن نفت وارد عمل شدند و در 29 اسفند 1329 نفت ایران برای مدت کوتاهی ملی اعلام شد. با این حال روحانیون پس از اعلام ملی شدن صنعت نفت نیز همچنان در صحنه ماندند و برای تثبیت این مهم کوشیدند. حمایت آیتا... کاشانی و متعاقب آن مردم از دولت مصدق در 30 تیر 1331 یکی از نمونه تلاشهای روحانیون در راستای تثبیت ملی شدن صنعت نفت بود. البته این خط مبارزاتی به این چند سال محدود نشد و پس از کودتای 28 مرداد و وقایعی که بهدنبال آن پیش آمد (که مهمترین آن امضای قرارداد کنسرسیوم نفتی بود) نیز با مشی دیگری ادامه پیدا کرد.

مبارزات روحانیون با کنسرسیوم نفتی

اندکی پس از انجام عملیات آژاکس و سقوط دولت مصدق در 28 مرداد، تلاش روحانیون، نیروهای ملی و مردم برای ملی کردن صنعت نفت بر باد رفت. دولت کودتا در اولین اقدام تلاش کرد مجلس هجدهم را به نفع خود سروسامان بدهد تا این مجلس دستنشانده راه وصول دول استعماری به نفت را هموار کند.

آیتالله کاشانی که با بصیرت بالا پی به نقشه دربار برای مهندسی انتخابات مجلس پی برده بود، کوشید با روشنگری، فضای سیاسی جامعه را نسبت به خطری که دموکراسی و متعاقب آن، مساله نفت را تهدید میکرد آگاه کند. بر همین اساس در موقعیتهای مختلف بر این موضوع تاکید میکرد. وی در 15 دی 1332 در نامهای به فضلا... زاهدی نوشت: «به طوری که معروف و مشهور در نزد همه کس است، دستگاه دولت مشغول تهیه مقدماتی است که انتخابات دوره هجدهم را به طور فرمایشی و لیستی انجام دهد... اگر انتخابات فرمایشی انجام بگیرد، هر قراردادی که در مجلس هجدهم به تصویب برسد از نظر ملت ایران دارای ارزش و اعتبار نیست و سرنوشت آن مانند قرارداد تحمیلی نفت 1933 خواهد بود.» وی یک ماه بعد ضمن اطلاعیهای این موضوع را به اطلاع مردم رساند. با وجود این، انتخابات مجلس هجدهم به صورت فرمایشی برگزار و موضوع کنسرسیوم در آن مطرح شد.

ملیزدایی از نفت ایران

با امضای قرارداد کنسرسیوم در شهریور 1333 نفت ایران که به ظاهر ملی شده بود در اختیار سه کشور غربی یعنی آمریکا، انگلیس و فرانسه قرار گرفت و عملا از نفت ایران ملیزدایی شد. همانطور که کاردار سفارت انگلیس نیز به آن اشاره کرد، ایران ظاهرا مالک نفت بود اما همه چیز در اختیار کنسرسیوم قرار داشت. به عبارت دیگر نفت، زیر زمین دارایی ایران محسوب میشد اما وقتی استخراج میشد و بالا میآمد از دسترس ایران خارج میشد. تنها پس از سقوط رژیم پهلوی در بهمن 57 آشکار شد که کنسرسیوم از سال 1333 کنترل 90 درصد تولیدات نفتی ایران را در اختیار داشته است.

بهاین ترتیب با امضای قرارداد کنسرسیوم، مهر «لغو» بر قانون ملی شدن صنعت نفت ایران کوبیده شد. در چنین شرایطی آیتا... کاشانی اعلام کرد در راه مبارزه با استعمار با الهام از حسینبنعلی(ع) «به خاطر صیانت و حراست نهضت پرافتخار ملی، خود را برای استقبال از مرگ آماده کرده است.» در بخش دیگری از بیانیه، آیتا... کاشانی ضمن رسوا کردن آمریکا و انگلیس، در نکوهش کنسرسیوم نفتی نوشته بود: «مجموع اخبار و اطلاعاتی که تاکنون راجع به نفت و کیفیت معامله با کنسرسیوم منتشرشده موجب نهایت تأسف و تعجب گردیده است... اگر تقسیم بالمناصفه با کنسرسیوم باشد پس از همه مجاهدات و مبارزات، ایران را در شمار سایر مناطق نفتخیز درآوردن که آنها از قیام ملت ایران به این بهره رسیدهاند نهتنها موافق عدل و انصاف نیست بلکه خیانتی نابخشودنی است و مدت 40 سال میخواهد طوق رقیت و بندگی را به گردن ملت بیپناه ستمکشیده ما بیندازند.» وی با اشاره به اینکه «عواقب سوء این قرارداد از قرارداد 1933 به مراتب بدتر و ناگوارتر است» به موارد تخطی عاقدان قرارداد کنسرسیوم از قانون ملی شدن صنعت نفت اشاره کرد و از ملت ایران خواست تا همچنان به مبارزه خود ادامه دهند.

به این ترتیب با تحمیل قرارداد کنسرسیوم به ملت ایران،روحانیت سیاسی که شاهد نقض ملی شدن صنعت نفت بود، باز هم وارد میدان مبارزه شد تا حقوق پایمال شده ملت ایران را بار دیگر احیا کند اما این مبارزات حدود ربع قرن بعد و با استقرار نظام جمهوری اسلامی به نتیجه رسید.

محمدحسین سیف‌اللهی
جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها