خط و نشان اقتصادی یانکی‌ها برای اژدهای زرد

برخی کارشناسان عنوان می‌کنند که جنگ بین کره شمالی و آمریکا رخ نخواهد داد، اما قطعا این تنش در اقتصاد جهان تاثیرگذار خواهد بود.
کد خبر: ۱۰۷۴۰۳۷

به‌دنبال آزمایش‌های موشکی پی‌درپی کیم‌جونگ‌اون، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهورآمریکا با فرمان «خشم و آتش» علیه کره شمالی هشدار داد. در واکنش به این تهدید، کره شمالی هم اعلام کرده است به مناطقی در نزدیکی تاسیسات نظامی استراتژیک آمریکا در گوام حمله موشکی خواهد کرد. کارشناسان اقتصادی بر این باورند که تبعات ناشی از جنگ احتمالی میان آمریکا و کره شمالی، آسیب‌های بسیاری را به اقتصاد جهانی وارد خواهد کرد. از دیگر تبعات اقتصادی این جنگ احتمالی، هراس بازارهای جهانی است. در هفته‌های اخیر، ترس از درگیری نظامی میان آمریکا و کره شمالی، وحشت بازارهای سهام را در جهان به دنبال داشته است. چندی پیش، شاخص داوجونز 150 واحد، شاخص اس‌اندپی 500، 1.1 درصد و شاخص نزدک 100 واحد افت کرد. از سوی دیگر معاملات سهام شرکت‌های اپل، آمازون و نت‌فلیکس هم با افزایش تنش‌ها میان پیونگ‌یانگ و واشنگتن کاهش یافت. به طور کلی، انتظار می‌رود هر گونه تهدید میان این دو کشور، ارزش بازارهای جهانی سهام را به شدت کاهش دهد.

دکتر ابوالقاسم حکیمی‌پور، اقتصاددان که دکترای خود را از دانشگاه کالیفرنیا دریافت کرده و 11 سال در آمریکا زندگی کرده با اشاره به اقتصاد آمریکا به جام‌سیاست گفت که چین موضوع پنهان جنگ آمریکا و کره شمالی است. مشروح این گفت‌وگو را بخوانید.

مشکلات بین کره شمالی و آمریکا زیاد شده و تقریبا هر روز شاهد تهدیدهای دو کشور نسبت به کشور دیگر هستیم. آیا این تنش سیاسی تعادل اقتصادی جهانی را بر هم خواهد زد؟

مسائل سیاسی و اقتصادی از هم جدا نیستند و هر تصمیم سیاسی روی مباحث اقتصادی تاثیر فراوانی دارد. از زمان روی کار آمدن آقای دونالد ترامپ به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا موضوعاتی مطرح شد که در این کشور بی سابقه بود. ترامپ که بعید است چهار سال ریاست‌جمهوری خود را به اتمام برساند تفکراتی دارد که عنوان می‌کند آمریکا به یک ویرانه تبدیل خواهد شد. هرچند ظاهری شیک دارد اما از درون و از لحاظ اقتصادی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کند. در بخش راهسازی، درمانی و اقتصاد مالی در وضعیت بحرانی قرار دارد و بدهی دولت به سیستم بانکی بالای هزار میلیارد دلار است و این می‌تواند آینده آمریکا را تاریک کند و باید از این موضوع جلوگیری کرد. ترامپ بیان می‌کند آمریکا باید به فکر خودش باشد و این موضوع را در مراسم تحلیف نیز بیان کرد. ترامپ در این مراسم از دولت باراک اوباما انتقاد کرد و گفت که وضعیت اقتصادی مطلوب نیست و باید به تولید داخلی آمریکا بها داده شود که در چند سال اخیر فراموش شده است. ترامپ در حالی این موضوعات را بیان می‌کند که خود یک فعال اقتصادی است و صحبت‌هایی که عنوان می‌کرد غالبا اقتصادی بود. همین موضوع باعث شد همه فکر کنند آمریکا از لشکر‌کشی‌های گذشته فاصله می‌گیرد و دیگر حوادث جورج بوش و جورج بوش دوم تکرار نخواهد شد و قرار است اقتصاد در اولویت کاری این کشور باشد.

پس چرا آمریکا اکنون وارد فاز نظامی با کره شمالی شده است؟

در همان ابتدای فعالیت ترامپ برخی مشاوران وی اعلام کردند در آینده، چین رقیب خطرناکی برای آمریکا خواهد بود و این موضوع می‌تواند روی سیاست‌های تصمیم‌گیری این کشور تاثیر بگذارد. بعد از این ماجرا توجه ترامپ به ژاپن جلب شد. با این‌که 75 درصد تولیدات خودروی آمریکا توسط ژاپن صورت می‌گیرد اما ترامپ تصمیم گرفت به کارخانجات با محوریت مدیریت آمریکا بها دهد تا کشوری مانند ژاپن. از سوی دیگر 30درصد بازار الکترونیک و 60 درصد بازار نساجی آمریکا در اختیار چین است که این موضوع خیلی به مزاج ترامپ خوش نیامده و قصد دارد خودکفایی و از بین بردن بیکاری را به عنوان کارنامه خود بر جای بگذارد. چین به دلیل کارگر ارزان تولیدات خود را در کشورهای دیگر با قیمت بسیار ارزانتر به فروش می‌رساند و کشور آمریکا از این بابت نگران است که در آینده نه چندان دور تولیدات چینی سهم زیادی از بازار آمریکا را در بر بگیرد. اکنون تنشی که بین کره شمالی و آمریکا به وجود آمده بیشتر ناشی از اختلاف آمریکا با چین است.

یعنی کره شمالی قربانی اختلاف شده است؟

نه این‌که کره شمالی بدون حاشیه وارد میدان شده باشد، اما چین از این طریق قصد دارد حرف خود را به کرسی بنشاند. دلیل این‌که «اون» رهبر کره شمالی به تهدیدات آمریکا توجهی نمی‌کند و همین موضوع غرب را دچار سراسیمه کرده این است که 90 درصد اقتصاد کره شمالی در اختیار کشور چین است.

اگر حمله نظامی اتفاق بیفتد چه تبعات اقتصادی در جهان از جمله آمریکا دارد؟

حمله نظامی به هیچ وجه اتفاق نخواهد افتاد. این‌که عنوان می‌کنند بین آمریکا و کره شمالی جنگ رخ می‌دهد اصلا مطرح نیست، اما در مجموع دیدگاه این است که کره شمالی را در اختیار بگیرند تا دیگر برای کشورهای غربی تهدید به حساب نیاید. ایالات متحده آمریکا 22 درصد از تولید ناخالص داخلی اسمی و 17 درصد از تولید ناخالص داخلی واقعی را در جهان داراست، جنگ میان این دو کشور آسیب‌های عمیقی به اقتصاد آمریکا وارد می‌کند. یک درگیری نظامی همچنین به این معناست که تولید ناخالص داخلی آمریکا کاهش می‌یابد و در نهایت بر تولید ناخالص داخلی در جهان اثر می‌گذارد. آمریکا از یک‌سو شریک تجاری بیشتر کشورهای جهان است و از سوی دیگر کالاهای اساسی بسیاری را در جهان تامین می‌کند. بنابراین هرگونه فشار بر اقتصاد این کشور، اختلالاتی را به زنجیره تامین غذایی در جهان وارد می‌کند. مجموع ارزش مبادلات تجاری آمریکا در سال 2016 با دیگرکشورهای جهان، 92.4 تریلیون دلار بوده است.

پس چرا آمریکا چنین موضوعی را دنبال می‌کند که گزینه‌های حمله نظامی بخواهد حرف خود را بر کرسی بنشاند؟

به نظر می‌رسد یک بهانه و تهدید باشد و هیچ وقت وارد فاز اجرایی نشود. کره شمالی اکنون برای کره جنوبی و همسایگان خود تهدید محسوب می‌شود و آمریکا قصد دارد به این بهانه که می‌خواهد جهان را امن کند کشور خود را از این موضوع کنار بکشد. کره‌شمالی یک کشور تاریک، توسعه نیافته و از نظر اقتصادی بسیار ضعیف است. چین هم با ابزاری به نام کره شمالی قصد دارد آمریکا را تحت فشار قرار دهد و غیرمستقیم امتیازات لازم را از آمریکا بگیرد. اکنون تعرفه واردات را، هم برای کالاهای چینی و هم برای کالاهای ژاپنی بالا برده تا بتواند از این طریق تولید داخل آمریکا را افزایش دهد. اگر جنگی پیش بیاید و قرار باشد بمب اتم استفاده شود بازار اقتصادی نا امن خواهد شد و سرمایه‌گذاری افت زیادی می‌کند و قیمت نفت به بالای 100 دلار خواهد رسید. به نظر می‌رسد وقوع جنگ بیشتر به ضرر غرب است تا این‌که کشورهای آسیایی آسیب ببینند. این تهدیدات آمریکا هم بیشتر شبیه توپ‌های توخالی است و کره شمالی هم خیلی به جنگ اعتقاد ندارد و قصد دارد با موشک‌های هیدروژنی آوانس‌های بیشتری را دریافت کند. وقوع هر‌گونه درگیری نظامی میان واشنگتن و پیونگ‌یانگ، اقتصاد جهان را به خطر می‌اندازد و منجر به ایجاد اختلال در زنجیره تامین غذایی در جهان می‌شود. از سوی دیگر نوسانات اقتصادی یک کشور به دیگر کشورها منتقل شده و بر اقتصاد آنها تاثیر منفی خواهد گذاشت. همچنین، در صورت طولانی‌تر شدن این جنگ، بدهی‌های فدرال ایالات متحده سیر صعودی خواهد داشت. حجم بدهی‌های آمریکا در حال حاضر معادل 75 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است و تاثیرات منفی یک جنگ طولانی‌مدت و غیرقابل تصور است. هزینه‌های بازسازی پس از درگیری‌های نظامی را نیز نباید نادیده گرفت. در صورت وقوع جنگ، ایالات متحده آمریکا ناچار خواهد بود زیرساخت‌ها، جاده‌ها، بنادر، پل‌ها، منابع آب و برقش را بازسازی کند. حتی اگر بخش اصلی این سرزمین بزرگ از دسترس و آسیب‌های پیونگ‌یانگ دور بماند، آمریکا همچنان باید مبالغ بسیاری را صرف بازسازی بخش‌های ویران‌شده در کره جنوبی کند؛ چرا که این کشور منطقه‌ای کلیدی و مهم برای حمله به کره شمالی است.

جنگ‌های قبلی آمریکا چه تاثیری روی اقتصاد این کشور داشت و چه هزینه‌هایی را تحمیل کرد؟

به گفته اقتصاددانان، جنگ آمریکا با دو کشور عراق و افغانستان، 170 میلیارد دلار هزینه روی دست این کشور گذاشت. سال 1952، آمریکا چیزی بالغ بر 4.2 درصد از تولید ناخالص داخلی خود را برای جنگ با کره شمالی هزینه کرد. در سال 2017، معادل 4.2 درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا، نزدیک به 780 میلیارد دلار خواهد بود. برخی کارشناسان معتقدند که مجموع هزینه جنگ خلیج فارس در سال 2003، هزار میلیارد دلار (یک تریلیون دلار) بود. در صورت وقوع چنین جنگی، نابسامانی‌های اقتصادی آمریکا اثر دومینویی خواهد داشت که بشدت به اقتصاد جهانی و زنجیره عرضه غذایی در جهان تاثیر می‌گذارد.

گفت‌وگو: محمدحسین علی‌اکبری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها