شکنجه مرگبار همسر با شیلنگ

مرد افغان به حدی همسرش را با شیلنگ کتک زد که زن جوان به دلیل خونریزی داخلی جان باخت. متهم در جلسه دادگاه مدعی ارتباط پنهانی همسرش با مردی غریبه شد در حالی‌که اولیای دم این اظهارات را رد کردند.
کد خبر: ۱۰۵۶۷۸۷
شکنجه مرگبار همسر با شیلنگ

به گزارش جام‌جم، سوم اردیبهشت 94، مرگ مشکوک زنی افغان به نام سمیه در یکی از بیمارستان‌ های جنوب تهران به پلیس اطلاع داده شد. بدن او به دلیل اصابت جسم سخت از چند ناحیه کبود شده و علت مرگ نیز خونریزی داخلی بود.

با محرز شدن وقوع قتل، تحقیقات کارآگاهان آغاز و در همان ابتدا مشخص شد سمیه با ضربه‌های شیلنگ توسط شوهرش به قتل رسیده است. یک هفته بعد از قتل، شوهر سمیه خود را به کلانتری معرفی و انگیزه قتل را مسائل ناموسی اعلام کرد. او به زندان افتاد تا این که صبح دیروز، جلسه محاکمه‌اش در شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی محسن زالی برگزار شد.

در ابتدای جلسه، مادر مقتول با بی‌گناه خواندن دخترش، درخواست قصاص کرد. برخلاف او، دو دختر خردسال مقتول با شرط دریافت دیه از قصاص پدرشان گذشتند. سپس نوبت به متهم رسید.

احمد 40 ساله گفت: «مدتی قبل از حادثه از زبان اکرم، دوست صمیمی سمیه شنیده بودم همسرم با مردی غریبه به نام سعید ارتباط دارد. آنها یک بار به خانه اکرم رفته بودند و او با جاساز کردن تلفن همراه در تابلوی خانه‌اش از آنها فیلم گرفته بود. دو بار هم خودم سمیه را سوار موتور سعید دیدم. سعید هم با ارسال پیامی در تلگرام برای اکرم، ارتباطش با سمیه را تائید کرده بود.»

احمد درباره روز قتل نیز گفت: «آن روز سر کار بودم. سمیه چند بار زنگ زد و پرسید شب به خانه می‌آیی یا نه؟ به حرف‌هایش مشکوک شدم و خودم را به نزدیکی خانه‌ام رساندم. در کوچه کمین کردم و منتظر سمیه شدم. چند دقیقه بعد پیدایش شد و به دیدن سعید رفت. از این کارش فیلم گرفتم و سپس به خانه رفتم. وقتی سمیه آمد پرسیدم چرا پیش سعید رفته بودی؟ گفت رفته بودم غذا بخورم. سر همین موضوع با هم درگیر شدیم و من چاقو برداشتم. به حیاط رفتم و قسمتی از شیلنگ را بریدم و برگشتم. با آن چند ضربه به سمیه زدم. می‌خواستم او را تنبیه کنم، اما ناگهان از هوش رفت. فکر کردم شوخی می‌کند. کمی آب به او دادم، اما وقتی دیدم حالش خوب نیست به اورژانس زنگ زدم. آنها با تاخیر آمدند. من حتی تنفس مصنوعی هم به سمیه دادم اما فایده نداشت. قبل از این که اورژانس برسد از ترس به خانه یکی از دوستانم فرار کردم اما چند روز بعد خودم را به پلیس تحویل دادم.»

پس از احمد، نوبت به سعید رسید. او اتهام غیراخلاقی را رد کرد و گفت: «من هیچ تماسی با مقتول نداشتم و حرف‌های متهم دروغ است.» برادر مقتول نیز گفت: «متهم آن روز دست و پای خواهرم را بست و آنقدر او را با شیلنگ کتک زد که مرد. خواهرم بچه داشت و از نظر اخلاقی زن سالمی بود. متهم دروغ می‌گوید.»

سپس احمد برای آخرین دفاع در جایگاه ایستاد و گفت: «من فقط قصد تنبیه سمیه را داشتم. اصلا فکر نمی‌کردم آدم با ضربه شیلنگ فوت کند.» در پایان دادگاه، قضات برای صدور رای وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها