خیانت و طلاق نتیجه سبک زندگی وارداتی

با فراگیر شدن شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های غربی، ما دچار نوعی تغییرات در جامعه شده‌ایم که متاسفانه برای مواجهه با آن، هیچ‌گونه آموزشی ندیده‌ایم. خیانت یک شبه اتفاق نمی‌افتد و یک فرآیند پیش رونده نامحسوس است.

بخشی از آن مربوط به سریال‌های ماهواره‌ای است که مشغول عادی سازی خیانت در جامعه ما هستند. بخش دیگر آن دسترسی راحت، به افراد مختلف در شبکه‌های اجتماعی است که در قدیم میسر نبوده و بخش دیگر تغییر سبک زندگی روستایی به شهری و قرار گرفتن ما در معرض آسیب‌های بیشمار است. شاید باز هم بتوان نام برد، اما براستی ما برای مقابله با این تغییرات چه آموزش‌هایی به فرزندان خود داده‌ایم؟

فرزندی که آموزش مدیریت هیجان ندیده وقتی وارد زندگی می‌شود، به دلیل نداشتن انتظارات واقع‌بینانه از ازدواج، به دلیل نداشتن مهارت‌های لازم زندگی، به زودی از زندگی خود دلسرد شده و برای رهایی از تنش‌ها شروع به درد‌دل کردن با آدم‌های دم‌دستی در سرکار یا دنیای مجازی می‌کند و زمانی می‌فهمد در دام خیانت و دلبستگی ناسالم افتاده که دیگر راه برگشتی ندارد.

هیچ کس نمی‌خواهد بعد از ازدواج خیانت کند. مساله این است که ما در دنیای ارتباطات آموزش ندیده ایم که با هر شخص چطور رفتار کنیم. در بعضی از کشور‌ها مثل سوئد، بچه‌ها در دبستان مدیریت رفتار عاطفی را می‌آموزند، اما حتی روان‌شناسان ما در سطوح عالی دانشگاهی هم مدیریت رفتار و هیجان را نمی‌آموزند.

نه برای پیشگیری از آن آموزش دیده ایم ونه برای مدیریت عواقب بعد از آن. مدیریت عواقب بعد از خیانت برای زنان وضعیت بحرانی‌تری را ایجاد می‌کند. مرد‌ها ممکن است دچار خیانت شوند و به زن خود بگویند می‌خواهی بمان می‌خواهی برو، اما زنان نمی‌توانند.

این‌که طلاق خیلی بد است، این‌که با لباس عروس می‌روی و با کفن بر‌می‌گردی، این‌که حق طلاق با مرد است، سایه سنگین نگاه جامعه به زن مطلقه و بسیاری از مسائل دیگر، کار را به جایی می‌رساند که یک زن به جای طی کردن روند درست طلاق، وقتی می‌بیند چاره‌ای ندارد، حاضر می‌شود کمر به قتل همسر خود ببندد. البته ارتکاب قتل به دلیل خیانت در مردان هم وجود دارد، ولی این آمار در زنان به شکل معنا‌داری بیشتر است.

من به عنوان کسی که بیش از 10 سال با لایه‌های مختلف جامعه ارتباط بسیار نزدیک داشته ام، عمیقا اعتقاد دارم با آموزش مهارت‌های رفتاری، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد و رسانه می‌تواند نقش بزرگی را در تحقق این مهم ایفا کند.

سید‌مهدی طباطبایی‌فر- عضو انجمن روان‌شناسی ایران و مشاور کاربردی