سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
سابقه بیماریهای روانپزشکی قبل از ازدواج و کتمان این موارد باعث بروز بسیاری از اختلافها و جداییها بعد از ازدواج است. اگر مواردی که فرمودید بکرات اتفاق میافتد و قبل از ازدواج نیز وجود داشته است، حتما از همسرتان درخواست کنید همراه شما نزد یک متخصص روانپزشک و بعد روانشناس بالینی متخصص در حوزه زوج درمانی برود تا با دارودرمانی و جلسات مشاوره، این مسائل حل شود. حتما خانواده همسرتان را هم در این زمینه مطلع کنید تا از وضعیت فرزندشان اطلاع داشته باشند و تلاش شما در بهبود اوضاع را ببینند. در مورد شکایت از همسر یا خانواده ایشان با یک متخصص حوزه حقوقی مشورت و بعد اقدام کنید.
پسری 24 ساله هستم که علاقهمند به دختر دایی 25 سالهام شدهام. نمیدانم او هم علاقهای به من دارد یا نه، ولی گاهی رفتاری میکند که من را بین دوراهی میاندازد، مثلا گاهی آنقدر با من خوشرو و مهربان است که انگار دوستم دارد. نمیدانم چگونه این خواستهام را با خانواده و خود ایشان در میان بگذارم که آسیب نبینم.
خیلی از اوقات اطلاع از اینکه علاقه ما به یک نفر زاده خیال ماست یا واقعی یا اینکه به اصطلاح دچار عشق یکطرفه شدهایم موضوعی است که ما را بسیار دچار سرگردانی میکند. به دلیل اینکه شما و فرد مورد علاقهتان از یک خانواده هستید، میتوانید از یک فرد مورد اطمینان و ترجیحا بزرگتر خانواده و فامیل ـ ترجیحا پدر، مادر یا اعضای خانواده خودتان ـ درخواست کنید که این مساله را با ایشان در میان بگذارد و نظرشان را جویا شود. البته اول از همه باید با خودتان تصمیم بگیرید که صرفا مطرحکردن این قضیه و روشن شدن علاقه ایشان برای شما مهم است یا تصمیم مهمتری مثلا ازدواج با ایشان برایتان مدنظر است؟ چون صرفا روشنشدن علاقه یک نفر برای ما مهم نیست و پیامد بعدی این تصمیم باید برای شما مهم باشد.
19 ساله هستم و واقعا به آینده امیدی ندارم. خیلی منفی فکر میکنم. قبلا شغل داشتم که درآمد خیلی خوبی داشت. اما به اصرار خانواده رفتم سراغ درس که متاسفانه چندان موفق نبودم. به خودم میگویم آدم برای چه تلاش کند وقتی قرار است بمیرد، وصیتنامه خودم را هم نوشته در ضمن شکست عشقی نخوردهام.
همه ما زمانی که برای زندگی اهداف و رویاهایی تعیین میکنیم و در رسیدن به آنها ناکام میشویم، احساس ناامیدی و پوچی در زندگی میکنیم و طی زمان دچار افسردگی میشویم. جداشدن شما از کار و فعالیت قبلیتان که مایه لذت شما از زندگی بوده، این احساس را در شما به وجود آورده که انسان ناکارآمدی هستید و باقی زندگی نیز هیچ روزنه امیدی برای شما ندارد. اول از همه برای رها شدن از افسردگی طولانیمدتی که به آن دچار هستید نزد یک متخصص روانپزشک بروید تا با دارودرمانی این احساس یاس و افسردگی از شما دور شود تا بتوانید با فکر بازتری به تعیین اهداف جدیدی در زندگی بپردازید و مهمتر از همه با خانواده خود در خصوص کار قبلیتان و از سرگیری آن صحبت و نظر آنها را جلب کنید. البته فراموش نکنید رشته تحصیلی مرتبط با فعالیت کاریتان زمینه موفقیت هر چه بیشتر شما را فراهم میکند.
توصیه مهمتر و بعدی ما این است که ایمان خود را قوی کنید، خدا را بیشتر یاد کنید، عبادت چه در شکل نماز و دعا و چه کمک به دیگران و... زمینهساز داشتن حس خوب به زندگی و بالا رفتن امید است.
عطیه رضایی - روانشناس و مشاور خانواده
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
علی اصغر هادیزاده، رئیس انجمن دوومیدانی فدراسیون جانبازان و توانیابان در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد